در عملیات کربلای1 شهید سپهبد علی صیادشیرازی فرمانده نیروی زمینی ارتش سعی کرد در ستاد خود از با علمترین و باتجربهترین افسران دانشگاه جنگ ارتش استفاده نماید که نتیجه هم موفقیتآمیز بود. نیروهای ارتش در این عملیات با ماهها تلاش و ارتقای رزمی یگانهای خود و با دلبستگی و عشقی وافر به کشورشان با همکاری سایر نیروهای مسلح در کنار یکدیگر شجاعانه جنگیدند.
صاحب نظران بسیاری با توجه به تجهیزات و استعداد نیروی انسانی و آموزش و نهایتاً آمادگی رزمی یگانهای ارتش که از توانمندی بسیاری برخوردار بودند، نقش ارتش را در پیروزی بسیار زیاد دانستهاند، ضمن اینکه ترکیب نیروهای ارتش، سپاه و بسیج در این عملیات برای نیروهای مسلح کشور بسیار تأثیرگذار و اساسی بوده است. در صورتی که هریک از نیروهای مسلح به تنهایی قادر به اجرای چنین عملیاتی نبودند. بنا بر این، ترکیب بسیار خوب نیروها و همدلی آنان بود که توانست ارتش عراق را به زانو درآورد. در این عملیات، قرارگاه گروه33 توپخانه در ارتفاعات میش داغ مستقر بود و هماهنگی پشتیبانی آتش بین یگانهای توپخانه اعزامی از گروه33 و گروه 55 توپخانه را که مأموریت تقویت آتش یگانهای خودی در تنگ چزابه را به عهده داشتند، انجام میداد.
در این عملیات بزرگ، گردان388 توپخانه175مم خودکششی با مأموریت عمل کلی توپخانه لشکرهای 16و92 زرهی3800 گلوله در پشتیبانی از یگانهای مانوری ارتش و سپاه تیراندازی کرد. گردانهای 343 و 342 توپخانه130مم گروه33 توپخانه به ترتیب6000 و3600 گلوله تا تثبیت هدف توسط نیروهای خودی، تیراندازی کردند. گردان342 توپخانه130مم با مأموریت عمل کلی قرارگاه مقدم نزاجا در جنوب تنگ زلیخان مستقر بود و از آن منطقه، عملیات نیروهای منطقه کربلا1را پشتیبانی میکرد. در پایان این عملیات، جای همرزمان بسیار خوبمان که به شهادت رسیده بودند، خالی بود. بهترین مردان ما در این عملیات به شهادت رسیدند که صفا، صمیمیت، صداقت، درستکاری، شجاعت، ایمان و… در وجودشان موج میزد و اینک در خاک خفتهاند. چه سختیها و رنجها را نکشیدند؟ که نمیتوان آنها را برای همگان به زبان آورد و بازگو نمود. ما یک دل و یک اندیشه با هم و در کنار هم همکاری نزدیکی میکردیم تا بهترین پیشرفتها در جنگ نصیبمان شود.
دستاوردهای عملیات طریقالقدس
الف: اهداف عملیات
1-آزادسازی شهر بستان و70 روستای مرزی
2- قطع ارتباط بین نیروهای شمال و جنوب دشمن
3- رسیدن به مرز بینالمللی در منطقه شیب و هورالعظیم
4- تصرف و تأمین منطقه سوسنگرد- تنگ چزابه
ب: وسعت مناطق آزادشده در عملیات: بیش از600 کیلومتر مربع
ج: خسارات و ضایعات دشمن
1-تانک و نفربر 180 دستگاه
2-خودروهای مختلف 200 دستگاه
3-هواپیما 18 فروند
4-بالگرد 5 فروند
5-ماشین آلات راه سازی 30دستگاه
د: تلفات انسانی دشمن
1-کشته 3000 نفر
2-زخمی 2000 نفر
3-اسیر 546 نفر
در بین افسران کشته و زخمی شدگان، فرماندهان ارتش عراق نیز بودند که اسامی تعدادی از آنان عبارت بود از:
1-فرمانده تیپ31 نیروی مخصوص، سرهنگ ستاد طاهر احمدعلی مجروح گردید و درجه سرتیپی گرفت.
2-سرتیپ ستاد عبدالهادی فرمانده تیپ10 گارد ریاست جمهوری عراق کشته شد.
3-رئیس ستاد تیپ424 سرهنگ دوم ستاد ذیب بر اثر آتش توپخانه کشته شد.
4-فرمانده تیپ26 زرهی سرهنگ طارق فیزی هواع کشته شد.
5-معاون گردان3 تیپ31 نیروی مخصوص سرگرد هشام کشته شد.
6-فرمانده تیپ 48 پیاده نیروی مخصوص سرتیپ علی خمیس الحواسس کشته شد.
7-فرمانده نیروهای ارتش خلقی در منطقه شیب از اعضای مهم حزب بعث عراق بود که به علت ترس و عقبنشینی به دستور صدام اعدام شد.
هـ- غنائم جنگی
1-تانک 100دستگاه
2-نفربر 70 دستگاه
3-خودرو 250 دستگاه
4-ماشین آلات راهسازی 128دستگاه
5-جنگافزار ضدهوایی 75 قبضه
6-توپ152و130مم 19 قبضه
7-موشکانداز کاتیوشا 1 قبضه
9-انواع مختلف تفنگ هزاران قبضه
10-خمپاره انداز81 و120مم 30 قبضه
بعد از عقبنشینی نیروهای دشمن به جنوب رودخانه نیسان و اعلام خاتمه نبرد طریقالقدس، وظیفه سنگینی به عهده یگانهای پدافند کننده از منطقه بود که میبایست از کناره شمالی رود نیسان تا هورالعظیم در جنوب کرخه و منطقه بستان و تنگ چزابه و تپههای رملی نبعه تا دامنه ارتفاعات میشداغ در شمال کرخه برای پدافند گسترش یابند. ما در جنگ با رسیدن به هدف، هدف دیگری برایمان آغاز میشد و اتلاف وقت و بیدقتی برای ما در آن زمان حکم خودکشی واقعی را داشت. در این راستا مأموریت یگانهای توپخانه با توجه به شرایط موجود حساستر نیز شده بود. تمامی تلاش یگانهای توپخانه در منطقه اجرای آتشهای به موقع و مؤثر در منطقه بود تا به هرگونه تعرض احتمالی دشمن پاسخ دندان شکنی داده و یگانهای قهرمان در خط را یاری نمایند. خواب خوش و راحت و استراحت در آن منطقه سرابی برایمان بود. آن جا راهی برای عروج به آسمان بود و برای دشمن دوزخی بود که سرگردانی روح را برایشان به ارمغان میآورد.
میراث روزگار برای ما محنت و رنجی بود که با عشق به کشور، مردم و ارتش آن را تسلی میدادیم. سختیها و رنجهای بسیاری را متحمل شدهایم که مجال برشماری آنها نیست و از حوصله هم خارج است. فقط میتوانم بگویم ما از خودمان و مردم کشورمان شرمسار نیستیم و وجدانی آسوده داریم زیرا هرآن چه را که میتوانستیم، حتی فراتر از وظیفه خود انجام دادهایم، اما کسانی که برای رزمندگان از خود گذشته میتوانستند کاری انجام دهند و ندادهاند، چگونه با شرمساری خود کنار خواهند آمد؟ مطمئناً خوف و پریشانی وجودشان را خواهد گرفت.
فرمانده گردان سرهنگ آجوری (سرتیپ2 بازنشسته) از حوادث و اتفاقات روز سهشنبه هشتم دی ماه در دفتر ثبت روزانه خود نوشته است:
در این روز، هوا ابری بود و پیرو مأموریت ابلاغی به گردان در خصوص مأموریت برون مرزی تصمیم گرفته شد یک قبضه توپ175مم خودکششی را به مختصات (35-56) تغییر موضع داده و از آن محل تیراندازیهایی را بر اساس اهداف مورد نظر انجام دهیم. من به همراه سروان حسین خواجوی به آتشباردوم رفتیم و دستورات لازم را دادم. ستوانیکم عباس صالحی، فرمانده آتشبار دوم با یک دستگاه لودر جهت سنگر کندن به منطقه مورد نظر که حوالی روستای سعیدیه بود، حرکت کرد و قرار شد توپ175مم خودکششی به همراه خدمه در ساعت1000 به سمت آن موضع حرکت نمایند.
من به همراه سروان خواجوی به قرارگاه تیپ3 زرهی رفتیم. در آنجا با جناب سرهنگ نوابی و جناب سرهنگ مسعود بختیاری از طراحان جنگ و فرمانده تیپ3 زرهی جناب سرهنگ هوشنگ بهرامی ملاقات کردیم. پس از هماهنگیهای لازم با افسر رابط تیپ3 زرهی به نقطه مورد نظر جهت اجرای مأموریت حرکت کردیم. در بین راه من وسیله نقلیه خود را عوض کردم و روی پل بستان با توپ175مم و نفرات آن به طرف جلو حرکت کردیم. در ساعت1100 به محل اجرای مأموریت رسیدیم، پس از روانه شدن توپ در ساعت1200 با شلیکهای پیاپی روی اهداف مهمی که در نظر گرفته شده بود، مأموریت را با موفقیت به پایان رساندم و در ساعت1230به طرف قرارگاه خودمان حرکت کردیم. در بازگشت از طریق جاده بستان – پل سابله آمدیم. در کنار پل، تانکهای منهدم شده عراقی که در ضد حمله مورخه 9/ 9/60 میخواستند تک کنند و عملیات طریقالقدس را با شکست مواجه نمایند را مشاهده نمودیم که با وضع بسیار فلاکت باری توسط رزمندگان پرتوان و شجاع اسلام به آتش کشیده و منهدم شده بودند. تانکهای منهدم شده بیشماری به چشممیخورد و تعدادی نیز سالم در آن منطقه به جای مانده بودند. تانکهای سالم را رزمندگان اسلام تخلیه میکردند و تانکهای سوخته شده دشمن همانند قبرستانی از تانک و نفربر در دو طرف پل سابله در سمت راست و چپ جاده به صورت ستونی قابل رؤیت بودند و نفرات زیادی از دشمن نیز در آن مهلکه به هلاکت رسیده بودند.
غلبه بر مشکلات اولیه و انسجام یگانها فرصتی طلایی را برای نابودی دشمن فراهم ساخته بود و مجموع رزمندگان نیروهای مسلح با همکاری و صمیمیتی بینظیر و با یورش متهورانه خود به ادوات زرهی و نیروهای پیاده دشمن موفق به انهدام و بیرون راندن آنان از سرزمین کشورمان شده بودند که شجاعت، فداکاری و ایثارگری آن مردان شجاع و بیباک و باایمان در آن عملیات بسیار دشوار برای همیشه تاریخ ماندگار و قابل تحسین خواهد بود.
سربازان گردان388 توپخانه، اولین یگان در منطقه عملیاتی طریقالقدس بودند که نیروهای عراق را تا آن سوی مرزها زیر آتش شدید خود قرار دادند. آنها با مشاهده تانکهای منهدم شده دشمن و اثرات شلیکهای پیاپیشان در منطقه به وجد آمده و روحیهای تازه گرفتند که در روحیه جنگی آنان بسیار مؤثر بود. در آن روز و روزهای بعد از آن، موضع توپ175مم خودکششی، مأموریتهای برون مرزی بسیار خوبی را انجام دادیم. از آتشبار یکم استوار بهروز رستمی به همراه خدمه ورزیده و شجاع خود چندین بار از آن محل تیراندازیهای مؤثری را روی تأسیسات نفتی و منابع حیاتی دشمن در منطقه استان عماره انجام دادند. در این روز هواپیماهای خودی در ساعت1230 محل تجمع نیروهای دشمن را در منطقه جفیر واقع در جنوب کرخهکور بمباران کردند که باعث ارتقای روحیه رزمندگان اسلام شد.
منبع: توپخانه دوربرد در سال 1360 ؛ اصلاني، علی اکبر،1398 ، ایران سبز، تهران
انتهای مطلب