" مؤمن کسی است که دوستیش برای خدا و دشمنیش برای خدا و گرفتنش برای خدا و رهاکردنش برای خدا باشد."[1]
نقش ارتش در تثبیت انقلاب اسلامی ایران
رهبر انقلاب اسلامی، 35 میلیون ایرانی خفته را در کمترین زمان، به آتش فروزانی از خشم و طغیان مبدل ساخت، که برای تمامی ناظران سیاسی جهان، یک پدیده غیر قابل تصور محسوب میشد. دنیا شاهد رفعت تودههای عظیم انسانهایی بود که در راه تکامل سیاسی تاریخی خود گامی دشوار برمیداشتند. انقلاب با رهبری قاطع و سازش ناپذیر، با جانفشانیها و ایثارگریهای بیشائبه مردم مسلمان ایران و با پیوستن نیروهای مسلح به صفوف هموطنان و همکیشان خود، در مدت زمانی کوتاه به ثمر رسید.
در طول ادوار، بعد از تغییر هر رژیمی، فرصتطلبان طماعی علیه نظام نوپا و ثبات نیافته، در جهت دستیابی به تمایلات خود به مخالفت برخواستهاند. طبعاً رژیم نونهال جمهوری اسلامیایران نیز، خارج از محیط این دایره نبود.
سپهبد شهید علی صیادشیرازی در مورد نقش ارتش در تثبیت نظام اسلامی اظهار داشت،" این سؤال مطرح میشود که با به ثمر رسیدن انقلاب در 22 بهمن، آیا واقعاً انقلاب دیگر هیچ مشکلی نداشت؟ و به طور کامل پیروز شده بود؟ همه ما شاهدیم که مشکلات بسیار خطرناکی در مقابل انقلاب قرار گرفت. اولین مشکلش این بود که معلوم شد در صف متحد انقلابیها، گروهکهای مختلفی نفوذ کرده بودند. گروهکهای پلید منافقین، چریکهای فدایی خلق، روشنفکرمآبهای ملی گرا. حالا سهمشان را از انقلاب میخواستند. و چون از نظر خودشان با عکس العمل مناسبی برخورد نکردند، اغتشاش و بلوا راه میانداختند، تفرقه ایجاد میکردند. …در این گونه صحنهها مشاهده شد که انقلاب نیازمند به حمایت و حفاظت است."[2] " انقلاب ما انقلابی است که مردم عاشق آنند. برای اینکه این گل انقلاب بخواهد از دست گل چینان محفوظ بماند، ناگزیر بایستی در کنار آن چیزی باشد که این گل را حفظ کند. و آن وسیله، همین مردمند. و پولادینترین و مستحکمترین بازویی که میتواند این وظیفه را انجام دهد، ارتش جمهوری اسلامیایران است. که میتواند نیروهای مردمی را در این راه بسیج کند و به خدمت خود بگیرد."[3]
سیاست آمریکاییها با پیروزی انقلاب اسلامی دچار چالش جدی در سطح جهانی شده بود، و درصحنه بازی دیپلماتیک خود را بازنده دیدند، لذا «زبیگنیو برژینسکی»[4] مشاور عالی امنیت ملی آمریکا، در نامهای خطاب به «سایروس ونس» وزیر خارجه وقت آمریکا تأکید میکند که: " با توجه به قابل پیش بینی نبودن حوادث و تحولات آینده ایران، الزاماً مهم است که آمریکا با تمامیرهبران سازمانها و گرایشهای سیاسی بدون استثناء، از جمله اقلیتهای مذهبی یا نژادی و گروههای افراطی که قادرند مقاومت مسلحانه علیه حکومت [امام] خمینی را تحریک کنند، تماس بر قرار نماید."[5]
در جهت اجرای تأکید برژینسکی، سفارت آمریکا در تهران با ضد انقلابیون داخلی روابطی گسترده برقرار نمود. و نسبت به تحریک و هدایت آنان به منظور براندازی جمهوری اسلامی تلاشی وافر از خود نشان داد.
هنگامیکه برای دانشجویان پیرو خط امام، محرز شد که سفارت آمریکا در ناآرامیهای داخلی دخیل است، در 13 آبان 1358 دراقدامیانقلابی، «لانه جاسوسی آمریکا» در تهران را تسخیر و تعداد 66 نفر کارکنان آن محل را دستگیر نمودند و طبق ماده 51 منشور سازمان ملل متحد تحت عنوان (دفاع مشروع)، به گروگان گرفته شدند. سفارت آمریکا قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، اقدام به جاسوسی و توطئه علیه انقلاب در اشکال مختلف از جمله سرنگونی آن مینمودند. با صدور ویزا به سیاسیون و ساواکیهای تحت تعقیب، جهت فرار از مملکت کمک میکردند. تحریک و هدایت گروهکها و ضد انقلابیون را مدیریت مینمودند. لذا با تسخیر این لانه فتنه و جاسوسی، حیثیت و اعتبار آمریکا در سراسر جهان تحقیر و به چالش کشیده شد.
" اگر چه هیچ کس نمیتوانست این موضوع را از قبل پیش بینی کند، ولی اشغال سفارت آمریکا و به گروگان گرفتن 66 آمریکایی حاضر در سفارت توسط دانشجویان تندروی ایرانی در 4 نوامبر 1979، سختترین و پرگزارشترین صحنه در تاریخ سیاسی شد."[6]
چندروز بعد از گروگانگیری، ایران به خاطر نشان دادن حسن نیت، 3 نفر از گروکانها (دو نفر سیاه پوست و یک زن) را آزاد نمود. 10 نفر دیگر که در امور سیاسی دخالتی نداشتند نیز آزاد شدند. ولی بقیه در گروگان ماندند. برای آزادی آنان ایالات متحده به دامان هر کسی ملتمسانه آویخته شد.
رهبر انقلاب چهار شرط را برای آزادی آنان مطرح ساخت:
- اعاده ثروت شاه فقید.
- بطلان ادعاهای آمریکا علیه ایران.
- رفع انسداد از دارائیهای بلوکه شده ایران در ایالات متحده.
- تضمین عدم دخالت در امور داخلی ایران.
عکس العمل آمریکایی در مقابل این حرکت ایرانیان، منجر به صدور دستور قطع خرید نفت از ایران در تاریخ 21 آبان و توقیف تمامی دارائیهای ایران در بانکها و شعب خارجی و عدم ارسال قطعات و ابزارهای نظامی به ایران گردید. آمریکاییها برای اعاده حیثیت برباد رفته خود، براندازی رژیم جمهوری اسلامی، تنبیه ایران و آزادی گروگانها، راههای نظامی و سیاسی گوناگونی را مورد بررسی ومداقه قراردادند.
منبع: ردای فتح؛ کاظمی، محمد، 1398، ایران سبز، تهران
[1]. آمدی آیت الله عبدالواحد/ غررالحکم و دررالکلم (مجموعه کلمات قصار حضرت علی «علیه السلام»)، جلد 1، فصل اول، گفتار 1769 ص 69
[2]. مصاحبه حضوری/ مرداد ماه 1375
[3]. آیت الله خامنهای / مورخه 13/6/1369
[4]. Zbigniew Brzezinski
[5]. عسکری شاداب/ مواضع آمریکا در جنگ تحمیلی (از مساعدت تا مشارکت آشکار)؛ ناشر: انتشارات ایران سبز، تهران 1393 ص 180
[6]. سالینجر پیر / آمریکا در بند؛ انتشارات: کتاب سرا، چاپخانه: افق 1362 ص 20
انتهای مطلب