گردش در مشاغل، یکی از اقداماتی است که بالادستیها باید نسبت به آن توجه نموده و افسران زیردست خود را با تغییر مشاغل در زمانهای مناسب، رشد خدمتی دهند.
بهطور کلی، اگر مشاغل خدمتی که افسران میتوانند برعهده بگیرند، به مشاغل صفی، ستادی، آموزشی و پژوهشی تقسیم کنیم، ایدهآل آن است که افسران در طول مسیر خدمتی، در هر کدام از این مشاغل مدتی را خدمت نموده باشند. هر کدام از مشاغل تقسیمبندی شده بالا، تقسیمبندی خاص خود را دارند. مثلاً مشاغل صفی از فرمانده دسته، گروهان و گردان تا بالاتر تقسیم میشوند. مشاغل ستادی نیز شامل خدمت در رکن یکم، دوم، سوم، چهارم و غیره میباشد. مشاغل آموزشی و پژوهشی نیز شامل خدمت در مراکز آموزشی عالی بهعنوان مربی، استاد و پژوهشگر و هر کدام در موضوع خاص میباشد.
ما در طول خدمت شاهد بودیم، افسرانی که سابقه تنوع شغلی و مناسب داشتند، در میدان عمل، نسبت به همطرازان خود که از سابقه خدمتی با تنوع شغلی مناسب برخوردار نبودند، دانش و تجربه و تسلط کاری بیشتری داشتند. قدبلند ارزشی آنان نسبت به همطرازانشان کاملاً آشکار بود، این وظیفه فرماندهان و رؤسا است که به این نکته خدمتی زیردستان توجه و سبب رشد خدمتی آنان با تغییر مشاغل در فرصتهای مناسب گردند.
هر چند که افسران، بهطور طبیعی با ترفیع درجه، تغییر شغل مییابند، اما ممکن است، تغییر شغلها فقط در یک محور از محورهای خدمتی صفی، ستادی و آموزشی باشد و در نتیجه این نوع افسران بعد از 20 تا 30 سال خدمت، معلوم میشود که فقط در صف بودند و یا ستاد و یا آموزش و آن هم در یک موضوع خاص، مثلاً رکن یکم و غیره. چنین افسرانی هر چند در آن موضوع خاص دارای تجربه و مهارت زیاد خواهند بود، اما در موضوعات دیگر که بدون ارتباط با شغل و یا درجه وی نیست، کم تجربه و بیخبر هستند. چنین افسرانی امکان رشد آنان در درجات و مسئولیتهای بالاتر، بویژه در مشاغل امیری میسر نخواهد بود.
ما در زمان 8 سال جنگ نیز شاهد بودیم، آن افسرانی که سابقه خدمتی متنوع مناسبی داشتند و البته بیشترین زمان آن نیز خدمت صفی بوده، موفقتر و مفیدتر بودند.
این تجربیات به ما دیکته میکند که در هر حال، مسیر خدمتی افسران را بهگونهای شکل دهیم که در مشاغل بیشتر، صاحب تجربه گردند. نگارنده این کتاب در طول خدمت، تجربه کردم که آن مشاغل که در درجات ستوانی و سروانی تجربه کرده بودم، تجربه آن مشاغل در مشاغل درجات افسر ارشدی و امیری برایم بسیار مفید واقع شد. اگر در مشاغل بیشتر، گذشته خدمتی داشتم، مسلماً مفیدتر از آن هم میشد.
ما در مورد درجهداران و کارمندان نیز لازم است همین نگرش گردش در مشاغل را داشته باشیم. این کار، هم برای روحیه خدمتی فرد مفید است و هم برای دستگاه خدمت گیرنده.
در هر صورت برای هر دو زمان صلح و جنگ و موفقیت اشخاص حقیقی و حقوقی نیروهای مسلح، گردش مشاغل باید مورد توجه جدی واقع شود.
مسئله 24: فعالیتهای امور درگذشتگان و شهدا
تعاریف، شرح و پیشنهاد:
کتاب رکن یکم دافوس درباره فعالیتهای امور درگذشتگان و شهدا صفحاتی را اختصاص و توضیح داده است. توضیحاتی درباره آنچه که آئیننامههای نظامی گفتهاند و آنچه که در مدت 8 سال جنگ تحمیلی به اجرا درآمد. ما در مورد تخلیه شهدا با توجه به روحیه و فرهنگ اسلامی که در کشور خود داشتیم، سازوکار و سامانهای غیرسازمانی و خودجوش و خیلی بهتر از آئیننامههای نظامی، با ترکیبی از نیروهای لشکری و کشوری و نهادهای مرتبط ایجاد کردیم. به یاری پروردگار، کارهای لازم مربوط به این امر از نقطه شهادت تا نقطه دفن شهید در موطن اصلی باتوجه به شرایط آن زمان بسیار خوب و شایسته انجام میگرفت. همکاری و احترام و اعتقاد مردم نیز نسبت به کرامت شهید و همدردی با خانوادههای شهدا از عوامل تأثیرگذار بسیار مثبت در این زمینه بود که شاهد بودیم.
آنچه که دراینباره بهعنوان درس جنگ 8 ساله در اینجا باید گفته شود آن است که آن سازوکار و سامانه غیرسازمانی و خودجوش که در شرایط جنگ شکل گرفت، نتیجه تجربهها و سازماندهیهای آن کجا رفت؟ چه شد؟ پیشنهاد این کتاب آن است که آن سوابق و آن تجربهها در جایی از نیروهای مسلح متولی داشته باشد و برای هرکدام از دستگاهها که در آن زمان ورود داشته و اثرگذار بودند، تعاریف و آموزش و تمرینهای لازم تهیه، اجرا و پیگیری گردد، به شکلی که در زمان جنگ و یا در آستانه جنگ، ابن سامانه بالقوه به حالت بالفعل تبدیل و فعال گردد. اقدامات مربوط به رصد این سامانه و سازوکار در حالت بالقوه و اطمینان از کاربرد مطلوب آن در زمان جنگ، باید بر عهده جایی از نیروهای مسلح باشد و این اقدامات نظارت، پیگیری همچنان بهطور پیوسته و منظم فعال باشد. اینکه متولی خاصی در زمان صلح برای چنین سامانه نداشته باشیم و روز آغاز جنگ بخواهیم مجدداً به آن تجربیات و سامانه گذشته مراجعه و راهاندازی کنیم، مسلماً نسبت به حوادث آغاز جنگ عقب خواهیم بود و گرفتاری مشکلات ناشی از آن، سبب مشکل افزایی خواهد شد تا مشکل زدائی.
مسئله 25: کلیات خدمات بهداشتی
تعاریف:
یکی از مسئولیتهای افسران پرسنل، انجام هماهنگیهای لازم و نظارت ستادی در جریان امور مربوط به خدمات بهداشتی یگان میباشد.
افسر بهداری یگان، کمک و دستیار و یگانهای بهداری موجود در فرماندهی، عامل اجرائی او در انجام این وظایف میباشند.
1 ـ مواردی که به خدمات بهداشتی مربوط میشود:
الف ـ معالجه و تخلیه بیماران (زخمیها، مصدومین، مریضها) و تعیین عینک.
ب ـ خدمات دندانپزشکی پ ـ خدمات مربوط به خون و آزمایشگاه
ت ـ خدمات دامپزشکی و مواد غذائی ث ـ طب پیشگیری و واکسیناسیون
ج ـ آماد و نگهداری اقلام بهداری.
2 ـ وظایف و مسئولیتهای ستادی در مورد خدمات بهداشتی:
الف ـ رکن یکم:
(1) بررسی طرح بهداری که توسط افسران بهداری تهیه میشود و گنجاندن آن در دستور اداری و لجستیکی
(2) برآورد تلفات و زخمیها برای عملیات آینده
(3) پیشنهاد خط مشی تخلیه و بستری کردن مربوط به جنگهای ش م ه
ب ـ افسر بهداری:
افسر بهداری مسئول خدمات بهداشتی یگان تحت نظارت ستادی افسر پرسنل میباشد، مسئولیتهای افسر بهداری یگان عبارتاند از:
(1) تهیه طرحهای بهداشتی (2) فراهم نمودن خدمات بهداشتی کافی برای یگان (3) هماهنگیهای لازم با افسر لجستیک و فرماندهی پشتیبانی به منظور ملحوظ داشتن مسائل بهداشتی در طرحهای کلی لجستیکی، مانند طرح تخلیه مجروحین، یا طرح ترابری (4) اجرای معاینات پزشکی (5) طب پیشگیری شامل واکسیناسیون و غیره (6) خدمات دامپزشکی، آزمایشگاههای پزشکی، خدمات انتقال خون.
(7) تأمین احتیاجات و تجهیزات پزشکی و نگهداری آنها.
(8) تقدیم پیشنهادهای لازم به فرماندهی در مورد وضع بهداشت و سلامت پرسنل.
(9) هماهنگی با افسر لجستیک و فرماندهی پشتیبانی در مورد نیازمندیهای اقلام بهداری در زمینه آمادهای عمومی، ساختمان و ترابری.
(10) توصیههای لازم به افسر پرسنل در مورد وضع بهداشت زندانیان جنگی و غیر نظامیان بازداشتی. (11) توصیههای لازم به افسر پرسنل درباره سوابق اثرات تشعشعات رادیواکتیو روی پرسنل یگان. (12) شرکت در تهیه برنامه غذائی پرسنل یگانهای سازمانی و مأمور و بازدید دائمی و منظم از غذای افراد از نظر پخت، نظافت و کیفیت و نیز آب آشامیدنی افراد.
شرح و نکات مسئله 25:
ما در جنگ 8 ساله، درباره خدمات بهداشتی نمره قابل قبولی داشتیم. این نتیجه، بیشتر به سبب آن بود که بهطور کلی از نظر فرهنگی و عقیدتی، ما ملتی هستیم که به پاکیزگی و رعایت نظافت و بهداشت اهمیت میدهیم و به همین دلیل کمتر گرفتار بیماریهای ناشی از رعایت عدم بهداشت و بیماریهای مسری دست جمعی میگردیم. با این ترتیب از پائین دست تا بالا دست سلسله مراتب به این موضوع، توجهات و اقدامات لازم اعمال مینمودند.
ما در 8 سال جنگ شاهد بودیم که در هیچ یک از یگانها، گزارش بیماری، مسمومیت و تخلیه دسته جمعی برای بستری و یا فوت ناشی از آن نداشتیم. اما این توصیف به معنای آن نیست که وضع مطلوب داشتیم، بلکه با وضع مطلوب فاصله داشتیم. لازم است، عوامل اثرگذار در این فاصله را شناسائی و اقدامات لازم نسبت به حذف عوامل فاصله ساز به عمل آوریم. به بعضی از آن عوامل اثرگذار در فاصله سازی با نقطه مطلوب، در قسمت پیشنهادها به شرح زیر اشاره میگردد.
راهحلها و پیشنهادهای مسئله 25:
1 ـ توالت صحرائی جمعیتهای کوچک تا بزرگ به گونهای شکل دهی و مراقبت شوند که محل تجمع مگس، پشه و سایر موجودات ناقل بیماری نگردند.
2 ـ آب، آنقدر در دسترس افراد یگان باشد که امکان استحمام طهارت، شستشوی دست و صورت با صابون و یا مایعات آن فراهم باشد.
3 ـ بازرسیهای فرماندهی و ستادی بهطور مستمر روزانه و متناوب از تمام مواضع، محل زیست، تغذیه و محیط اطراف آن انجام و تذکرات، اقدامات و پیگیریهای لازم انجام گیرد.
4 ـ آموزشها و تذکرات لازم، در فرصتهای لازم و مورد نیاز توسط بالادستان در تمام سلسله مراتب نسبت به زیردستان جمعی داده شود.
5 ـ آموزشهای لازم و کافی در آموزشهای رزم مقدماتی در مراکز آموزشی ورود به خدمت، پیشبینی و بهطور جدی اجرا و اثرات عملی آن نیز در رفتار جمعی و فردی افراد، توسط بالادستان نظارت، ارزیابی و مراقبت هوشمندانه و در صورت لزوم اصلاح و تکمیل گردد.
6 ـ ساز و کارهای لازم برای اقدامات ستادی و نظارت ستادی در سلسله مراتب موضوع خدمات بهداشتی فراهم و مستمر نگهداشته شود.
7 ـ ما در 8 سال جنگ شاهد بودیم، یگانهائی که فرمانده و نفرات آن از آموزش و انضباط کافی برخوردار بودند در دفن زبالههای محوطه یگانی خود، زیر خاک اقدام مینمودند و یکی از هدفهای این کار نیز، رعایت استتار موضع، از عوامل اجرای پدافند غیرعامل بود.
8 ـ محیطهای آشپزخانه و تهیه غذا، تمام نکات مربوط به آن در مورد نفرات، مواد غذائی، نظافت فردی، و محیط کار، کارتهای بهداشتی، آموزش افراد، ملبوس افراد، بهطور جدی مراقبت و روزانه مورد بازرسی قرار گیرند.
9 ـ تهیه جداول بازرسی در موضوعات مختلف بهداشتی و کاربردی نمودن آنها در بازرسیهای متوالی و متناوب.
10 ـ گفتنی برای خدمات بهداشتی آن قدر زیاد هستند که از ظرفیت تعریف شدهاین کتاب خارج است. مسلماً دانش، تجربه، انضباط و مسئولیت و فرهنگ افراد یگان و رؤسا و فرماندهان، در مدیریت و بهبود این امور، بهترین و بیشترین توان بالقوه هستند که به فعل در میآیند. چون موضوع خوب و بد بهداشت، بر عموم افراد یگان اثرگذار است، مسلماً علاقمندی دسته جمعی برای افزایش کیفیت بهداشتی وجود دارد.
منبع: درسهای هشت سال جنگ تحمیلی ؛ صادقیگویا، نجاتعلی،1399 ، انتشارات سبز ایران
انتهای مطلب