در جای دیگر امام خمینی(ره) طی پیامیخطاب به علما و خطبای اسلامی، " ضمن اشاره به تأسیس «سپاه دین» از سوی رژیم، نوشت: آنها قصد دارند با جایگزین کردن معممین ساختگی، روحانیت خدمتگزار به اسلام را عقب بزنند. تا آنها بلندگوهایی باشند برای مقاصد ضداسلامیدستگاه."[1]
رهبر انقلاب با هوشیاری در 5 آبان 1357 پرده از چهره نهانی برخی از روحانیون درباری برداشته، گفتند: " اکنون که شاه، خود را در بین ملت شکست خورده و زبون میبیند، به صحنهسازیهایی دست زده است. و میخواهد افرادی را که چندین سال است با مقاصد شیطانی شاه همراه و به تغییر احکام اسلام و تغییر تاریخ پرافتخار اسلام، به تاریخ گبرها و آتشپرستها رأی دادهاند، ملی جلوه دهند. تا در مواقع حساس با نفوذ در صفوف روحانیون مبارز مأموریت شوم خود را با چهرهای ملی اجراء نمایند، باید دید «چه تغییری در نظام شاه پدید آمده است که اینان تا دیروز دست بوس بودند و چاکر، و امروز مخالف»، باید ملت شریف «هوشیار باشند که این مهرههای خطرناک، خود را در بین آنان، جا نزنند.»[2]
" رهبران مذهبی میانه رو، به هیچ وجه خواستار براندازی سلطنت نبودند و هدفی جز اجرای قانون اساسی 1906[میلادی]، و حفظ حرمت مذهب توسط دولت نداشتند."[3]
از سالها قبل بسیاری ازمردم اطلاع داشتند که نمایندگانی ازطرف شاه به طورمکرر با آقای شریعتمداری تماس میگرفتند و ایشان نیز به مناسبتهایی در زمانهایی مختلف برای شاه پیام میفرستاد. در کتاب «فرازهایی از تاریخ انقلاب» در مورد پیامیکه «آقای عباسی» داماد آقای شریعتمداری، از طرف وی به دربار ارسال شده و توسط هویدا (وزیر دربار) تقدیم شاه نموده، نوشته است که: "شریعتمداری پیامی برای آیتالله خمینی فرستاده که وی میگفت او دیگر با [امام] خمینی همکاری نمیکند. چون که [امام] خمینی در مقابل شاه قرار گرفته است."[4]
«هدایت اسلامینیا» یکی از نمایندگان اسبق مجلس و از آشنایان آقای شریتمداری و هویدا، و در عین حال از منابع فعال لانه جاسوسی آمریکا در ملاقاتی که با وی داشته اظهار میدارد: " خود وی از شریعتمداری پرسیدکه آیا وی با گفتههایی که از طرف [امام] خمینی در مصاحبه با لوموند ابراز شده موافقت دارد؟ شریعتمداری گفته بود که موافق نیست."[5]
جریان تماسها و ملاقاتهای نمایندگان رژیم و آقای شریعتمداری، بصورت معمول و همیشگی استمرار داشته است.
" باوجود این که پیغامهای هویدا برای شریعتمداری و جوابهای شریعتمداری همیشه و تقریباً یکسان بود، اما این تبادل نظرها اقلاً هفتهای دوبار برای قوت قلب انجام میشد. چند بار هم بهبهانیان معاون مالی دربار با چمدان پول نزد شریعتمداری رفته است."[6]
آقای شریعتمداری حتی زمانی که در تاریخ 29 بهمن 1356 مردم تبریز در بزرگداشت چهلم شهدای قم و به پشتیبانی از روحانیت قیام کردند، این حرکت مردم را مورد سرزنش قرار داد." در ساعت 11 صبح امروز 29/11/56 تلگرامیاز سوی آیتالله شریعتمداری به مراجع مذهبی تبریز مخابره شد. در این تلگرام تظاهرات تبریز که موجب خساراتی شد، مورد نکوهش قرار گرفته است."[7]
در روز بعد، " پانزده تن از روحانیون تبریز بنا به دستور آیتالله شریعتمداری مردم را دعوت به آرامش کردند و از آنها خواستند که بازارها را باز کنند."[8]
در صورتی که در همان زمان، " جمعی از روحانیت مبارز تهران با انتشار بیانیهای از مبارزات مردم تبریز، خصوصاً در بزرگداشت چهلم شهدای قم تجلیل کردند و خواستار ادامه مبارزه تا پیروزی شدند."[9] در مقابل " آیتالله شریعتمداری خطاب به مردم: اقدامات ما بایستی از چارچوب قانون اساسی فراتر نرود."[10] ولی در واقع، ایشان نه با مردم، بلکه " با رژیم شاه همصدایی و همفکری داشت."[11]
برابر اخبار مندرج در روزنامه کیهان مورخه 4 اردیبهشت 1361 به شماره 1156، در ملاقات 4 ساعته که در مورخه 1/7/57 در منزل آقای شریعتمداری توسط «سپهبد مقدم رئیس ساواک» با ایشان به عمل آمد، آقای شریعتمداری خطاب به وی گفت: " …یکی از پایگاههای مخالف بارژیم سلطنتی ایران، نجف است که من صددرصد با این پایگاه مخالفم. من برای حفظ مملکت و دیانت و سلطنت فکر میکنم. …این راهی که من میروم [طرفداری ظاهری از مردم] به آن علت است که ابتکار عمل به دست تندروها نیفتد. اگر مرا در مسیر، کاملاً موافق احساس کنند دیگر نمیتوانم مانند سدی در مقابل تندروها عمل کنم. من باید ترتیبی بدهم که مرا قبول کنند. و به همین جهت است که برای جلب گروهها و افکار عمومی در داخل و خارج از کشور میاندار شدم. چه، اگر چنین نمیکردم وضعیت تندروها به جایی میرسید که مملکت را از بین میبردند. من به آن جهت به قانون اساسی تکیه میکنم که بتوانم درباره حفظ تاج و تخت مملکت بهتر تلاش کنم. و بیشتر موفق باشم. …[امام] خمینی و کسانی که مانند او فکر میکنند که حکومت اسلامیبرای این مملکت مناسب است، در خراب کردن، قدرت دارند و برای سازندگی نه سازمانی دارند و نه توانائی. …من با این کارهایی که انجام میدهند و مردم در زحمت قرار میگیرند، مانند ایجاد اعتصاب، بستن بازارها، ایجاد هیاهو و تظاهرات و اخلال نظم، صددرصد مخالفم. امروز در مجلس عزاداری پسر آیتالله گلپایگانی شعارهای تندی دادند. یک نفر که نزدیک من نشسته بود و با من هم عقیده بود، به شوخی اظهار کرد: ما به ظلمیکه در گذشته وجود داشت، طالبتر هستیم تا عدالتی که اینها وعده میدهند.
منبع: ردای فتح؛ کاظمی، محمد، 1398، ایران سبز، تهران
[1]. همان ص 543
[2]. دوانی علی/ نهضت روحانیون ایران؛ ناشر: بنیاد فرهنگی امام رضا (علیه السلام)، چاپ: شرکت افست (سهامیعام)، جلد 7 صص238-237
[3]. هویدا فریدون/ سقوط شاه؛ ترجمه: ح.ا.مهران، انتشارات مهران، تهران 1370 ص 36
[4]. فرازهایی از تاریخ انقلاب (به روایت اسناد ساواک و آمریکا)؛ 1368 ص 63
[5]. همان ص 65
[6]. همان ص 78
[7]. زیرنظر کرباسچی غلامرضا/ هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی؛ ناشر: بنیاد تاریخ انقلاب اسلامیایران، جلد 2، 1371 ص 793
[8]. همان ص 794
[9]. همان ص 794
[10]. هویدا فریدون/ سقوط شاه؛ ترجمه: ح.ا.مهران، انتشارات اطلاعات، تهران 1370 ص 62
[11]. بهنود مسعود/ از سید ضیاء تا بختیار؛ سازمان انتشارات جاویدان 1370 ص 828
انتهای مطلب