. در این تصمیم امرای ارتش با کمال قدرت اعلام بیطرفی در امور سیاسی و پشتیبانی از تمام خواستههای ملت کردند و تیمسار ریاست ستاد ارتش (تیمسار قرهباغی) در ملاقات حضوری همکاری خود را با دولت موقت اینجانب اظهار نمودند."[1]
" میتوان گفت که در انقلاب اسلامیبهمن 1357، ارتش در جمع و با همه بدنهاش به انقلاب پیوست. بویژه شورش همافران در 21 بهمن 1357 برای سرنگونی کامل نظام گذشته، کارساز بود. و در پی این شورش بود که شاپور بختیار، آخرین نخستوزیر دوران پهلوی از ایران گریخت. و همه پادگانهای نظامی، بیپایداری سخت در کنار انقلاب قرار گرفتند."[2]
" هرچه حرکت انقلابی مردم سرعتتر میشد، تلاش پرسنل برای کنترل پادگانیها و منزوی کردن عناصری که هنوز به رژیم وابسته بودند، بیشتر میشد. به طوریکه در ساعات پیروزی انقلاب، تقریباً همه پادگانها در کنترل پرسنل حزبالله و عناصر مؤمن و انقلابی بود."[3] بدین سان «تخت شاه» که به قول روزنامه نگار «لورور» در شهریور 1357 گفته بود: " ازاین پس، تخت شاه برروی دوش ارتش قراردارد."[4] توسط مردم انقلابی با همبستگی ارتش، به رهبری امام خمینی(ره)، برای همیشه تاریخ واژگون شد. به انحراف سوق دادن مردم، بندگی خلق بر مخلوق و بیداد، تسلط و تحکم نظام طاغوت، جای خود را به: شرح محفوظ، حقوق محترمه، حسن مشترک و حیات طیبه در نظامیالهی داد.
حضرت علی (علی السلام) میفرمایند: " مَن استَبّد برأیه هلک "«هرکه به استبداد عمل کرد، هلاک شد».[5]
بدرهای، فرمانده نیروی زمینی در جلو ستاد خود توسط یک نفر ارتشی کشته شد.
روز 22 بهمن، عرصه تجلی پیوند ناگسستنی ارتش با ملت و نیز صحنه نمایش وفاداری و همبستگی عمیق ارتشیان نسبت به آرمانهای حق طلبانه مردم مسلمان ایران بود. ارتش در پیروزی انقلاب اسلامیبا مردم سهیم و شریک شد. " در اواسط فوریه، به دنبال کوشش ناپیدای ایالات متحده برای حمایت از دولت بختیار که به وسیله شاه انتخاب شده بود، ارتش ایران سقوط کرد. و پیش بینی سفیر سولیوان در مورد این که در این انقلاب، ارتش به برادران و خواهرانش تیراندازی نمیکرد، به اثبات رسید."[6]
شهید صیادشیرازی در مورد نقش ارتش در پیروزی انقلاب گفتند: " من به صراحت و جرئت اعلام میکنم که ارتش شریک انقلاب است. ارتش ما با انقلاب اصلاً بیگانه نبود. بعضیها فکر میکنند بعد از 22 بهمن، ارتش چارهای جز تسلیم در مقابل انقلاب نداشت. خیر، ارتش به انقلاب پیوست. ارتش تسلیم انقلاب نشد. چون ماهیت و ریشهاش مردمی و انقلابی بود…زیرا به خاطر دین و عقیدهاش زمینه مکتبی بودن داشت. زمانی هم به انقلاب و مردم پیوست که باعث سرعت بخشیدن به روند پیروزی انقلاب شد."[7]
آیتالله خامنهای در مورد نحوه عملکرد ارتش در جریان پیوستن ارتش به انقلاب گفنتد: "همه عکس این مطلب را انتظار میبردند. همه غیر از این امر، تصور میکردند. خیال میکردند که نظامیها در مقابل مردم در حساسترین و آخرین لحظات، خواهند ایستاد. اما حقیقت غیر از این بود."[8]
«ویل بوکدیراف» سفیر اتحادجماهیر شوروی سابق درایران درسالهای 1361 تا 1365 در مصاحبهای با خبرگزاری «ایرنا» اظهار داشت: "از جمله صفات بارز انقلاب ایران، احیاء ارزشهای اسلامی و مبدل ساختن اسلام به یک نظریه سیاسی بوده است…آمریکا برای دستیابی به منابع نفتی و کنترل شوروی، شاه ایران را تا بن دندان مسلح کرده بود. اما ارتش جزء اولین نهادهایی بود که زیر بار فرمانهای ضدمردمیشاه، در سرکوب حرکت ضد آمریکایی نرفت."[9]
گرچه ارتش و نیروهای مسلح در طول تاریخ مظهر قدرت یک جامعه و یک نظام سیاسی هستند، اما در بحبوحه انقلاب، نه تنها میدان را برای فعالیتهای ضد سیاستمداران رژیم شاهنشاهی و تداوم انقلاب باز گذاشت، بلکه خود نیز در ظاهر و باطن به انقلاب پیوست.
عمق مردمیبودن و انقلابی بودن ارتش از اینجا مشخص میشود که فرماندهان یگانی از تیپ55 هوابرد شیراز که به منظورسرکوب مردم و ممانعت از پیروزی انقلاب، به شهر قم، شهر خون و قیام و کانون اصلی بحران، اعزام گردیده بودند، بعد از پیروزی انقلاب مورد تقدیر و تکریم رهبران انقلاب و آیات عظام از جمله: حسینعلی منتظری، نجفی مرعشی، گلپایگانی و محمد یزدی قرار گرفتند.
این گردان نظامی قسمتی از یگانی بود که در سنوات قبل، برای سرکوب شورش کمونیستی «جبهه خلق برای آزادی خلیج عربی» در منطقه ظفار کشور عمان اعزام گردیده بود و درمدت کوتاهی موفق به انهدام کامل غائله کمونیستی آن کشور شده بود.
این یگان، قسمتی از همان یگان است که «سولیوان»، معتقد بود که این واحد نظامی و بعضی از واحدهای دیگر برای حفظ حکومت قابل وثوق هستند. "از میان چندین واحد نظامیکه برای تحمیل حکومت نظامی در دسترس است، گارد شاهنشاهی که اکنون در تهران مستقر شده و تیپ نیروهای ویژه و سربازان هوابرد از طرف حکومت ایران، بیش از همه قابل اتکاء تلقی میشوند."[10]
منبع: ردای فتح؛ کاظمی، محمد، 1398، ایران سبز، تهران
[1]. درودیان محمد/ اجتناب ناپذیری جنگ (نفد و بررسی جنگ ایران و عراق)؛ ناشر: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه، جلد 2 چاپ: عقیلی، تهران 1383 صص 209- 208
[2]. ابوالحمد عبدالحمید/ مبانی سیاست؛ ناشر: انتشارات: توس، جلد 1، صص 519. 518
[3]. سخنرانی امیر سرتیپ احمد دادبین در تاریخ 28/2/1375 شهرستان قم.
[4]. معاونت فرهنگی و تبلیغات جنگ ستاد فرماندهی کل قوا/ حماسه مقاومت؛ تهران 1368 ص 54
[5]. بحارالانوار جلد 18 ص 382
[6]. سالینجر پیر/ آمریکا در بند؛ انتشارات: کتاب سرا، چاپخانه افق، 1362 ص 60
[7]. مصاحبه حضوری/ مرداد ماه 1375
[8]. ارتش در نگاه رهبر/ چاپ: ارتش ص 101
[9]. روزنامه ابرار یکشنبه 15 بهمن ماه 1374 شماره 2104
[10]. فرازهایی از تاریخ انقلاب به روایت اسناد ساواک و آمریکا/ 1368 ص 178
انتهای مطلب