آموختههای قبلیام را که در دوره اطلاعات رزمی به خاطر سپرده بودم مرتب از تاریکخانه ذهنم بیرون میکشیدم و مرور میکردم. روشهای بازجویی عبارتاند از: بازجویی مستقیم، بازجویی غیرمستقیم، مستقیم مثل روش مأیوس کردن، روش دوستانه، اعمال زور و حمایت، روش اهانت و تحقیر معلومات ساختگی، روش سیاسی، غیرمستقیم مثل صحنهسازی و استفاده از میکروفون مخفی، ضبطصوت، روش سلب استراحت، تهدید، اعتراف ساختگی و…[1] به دقت مراقب اوضاع بودم تا بفهمم در کدامیک از مراحل قرار دارم تا بتوانم آن را خنثی کنم و در مقابل ترفندهای آنها مقاومت کنم.
ما را در اتاقی قرار دادند و پس از یک ساعت آمدند و چشمانمان را باز کردند. اتاقی بود که چند صندلی و یک میز بزرگ در آن قرار داشت. شخصی که خود را سرهنگ معرفی کرد وارد شد. قبل از اینکه سؤالی بپرسد، پیشدستی کردم و از او ساعت را پرسیدم، ولی اعتنایی نکرد و جوابی نداد. در حالی که روی صندلی نشسته بود، از گوشه چشم نگاهی به مچ دستش انداختم و متوجه شدم ساعت 5/3 بعدازظهر است. ساعت 5/6 صبح سقوط کرده بودیم و تا آن زمان چیزی نخورده بودیم. کمکم گرسنگی بر ما غلبه پیدا کرده بود. ولی غرورمان اجازه نمیداد که از آنها درخواست غذا بکنیم. زیرا معتقد بودیم چنانچه کوچکترین ضعفی از خود نشان بدهیم، ممکن است از همان استفاده کنند و برای گرفتن اطلاعات ما را تحت فشار قرار دهند.
سرهنگ با انگلیسی دست و پا شکسته پرسید:
– غذا خوردهای؟
– نه.
۔ اگر سؤالهایی که میکنم خوب جواب بدهی، غذای خوب به تو میدهیم!
در دل به حماقتش و از اینکه چقدر ناشیانه قصد بازجویی دارد، خندیدم. چیزی نگفتم و سکوت کردم. دوباره سؤالش را تکرار کرد.
– مگر نمیخواهی غذا بخوری؟
– نه، کمی آب بدهید!
مکثی کرد و خود را به راهی زد که گویی حرفم را نشنیده است. کمی روی صندلی جابهجا شد و دوباره شروع کرد:
– کجا بودی؟
منظورش این بود که کجا خدمت کردهای.
– بندرعباس
– بندرعباس چند تا هواپیما دارد؟
برای اینکه جوابی به آن داده باشم شاید زیاد پیگیر جزئیات نشود، گفتم:
– آمار دقیق را نمیدانم ولی روز ۳۱ شهریور در آسمان ۱۸ فروند هواپیما دیدم که رژه هوایی میرفتند.
در حالی که چشمانش را از تعجب درشت کرده بوده، پرسید:
– این شد آمار؟!
– بیشتر از این نمیدانم.
مکثی کرد و از جایش بلند شد. لب پایینیاش را کمی با دندان فشرد و ادامه داد:
خب اسامی خلبانها را بگو!
سکوت کردم و چیزی نگفتم. سعی میکردم تا حد امکان پاسخهایم گنگ باشد. طوری که نه زیاد دروغ گفته باشم که بعداً نتوانم گفتههایم را جمعوجور کنم و نه اینکه اطلاعاتی داده باشم. هر جوابی را قبلاً در ذهنم مرور میکردم تا در گفتههایم ضدونقیض پیدا نکنند و علیه خودم استفاده کنند.
منبع : عقابان دربند(جلد دوم)؛ گودرزی، علیمحمد، 1380، انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش، تهران
[1] – روشهای بازجویی که ممکن است از اسرای جنگی صورت پذیرد به دو روش 1) بازجویی مستقیم ۲) بازجویی غیرمستقیم تقسیم میشود. روشهای بازجویی مستقیم و مأیوس کردن، روش دوستانه، اعمال زور و حمایت، روش اهانت و تحقیر روش معلومات ساختگی و روش سیاسی است و روشهای بازجویی غیرمستقیم عبارتاند از: صحنهسازی و استفاده از میکروفون مخفی و ضبطصوت، و غیره، مأمورین محافظ، ساعتتفريح، روش مداوای پزشکی و درمانی، تهدید، روش سلب استراحت، اعتراف ساختگی، روش حبس انفرادی، به کار بردن دارو، خراب کردن روحیه زندانیان و … که در این مقوله مجال شرح و بررسی هر یک مقدور نمیباشد.
انتهای مطلب