به آنها روحیه دادم، صحبتهای لازم را با آنها کردم سپس آنجا را ترک کردیم. در برگشت از آنجا با فرمانده تیپ3 زرهی دیداری داشتیم و در خصوص مسائل جاری صحبت کردیم که روند خوبی طی میشد. ایشان بسیار امیدوار بود که پیروز خواهیم شد. با فرمانده گردان330 توپخانه155مم خودکششی سرهنگ سرپاسی ملاقات کردیم و از آنجا به گردان318 توپخانه155مم خودکششی به فرماندهی سرهنگ دوم ابراهیمی رفتیم و با سروان ریاحی و افسران همراهش در مورد عملیات و مأموریت آینده یگانها صحبت و هماهنگیهای لازم را انجام دادیم. همه تلاشها در جهت اجرای بهتر مأموریت آتی بود. در ساعت 12:00 به مواضع گردان343 توپخانه130مم در شرق ارتفاعات اللهاکبر رسیدیم و با سرگرد داود مشیری فرمانده گردان و سروان کشاورز و سروان عریان صحبتهای لازم را در خصوص عملیات کردیم. همه امیدها دال بر پیروزی بود، ولی باید نکات مهم راجع به هماهنگی کامل بین لشکر16 زرهی و لشکر92 زرهی و سایر یگانهای شرکتکننده در عملیات انجام میگرفت. تمرینات لازم روی زمین انجام و کلیه ابهامات را باید از میان برمیداشتیم که بتوان به پیروزی دست یافت. ما خود را هر روز برای مواجه شدن جهت اتفاقات بزرگ و عالی آماده میکردیم. ما انتظار وقوع حوادث مهمی را داشتیم و با اشتیاق فراوان روزشماری میکردیم. آن اتفاق بزرگ در شرف رخ دادن بود و میبایست انتظار میکشیدیم و خود را در برابر آن اتفاقات عظیم میسنجیدیم.
روزهای 29 و 30 آبان، تمامی تلاش گردان در جهت آمادهسازی تجهیزات و شمارش سلاحها و آموزش نفرات بود. عناصر مختلفی هم از لشکرهای92 و 16 زرهی مرتباً در رفت و آمد و هماهنگی بودند. سروان ریاحی افسر رابط گردان318 توپخانه کمک مستقیم تیپ3 زرهی مرتباً در حال هماهنگی و رفتوآمد به یگان ما و دیگر یگانهای توپخانه بود تا آخرین تغییرات در طرحریزی آتش را به اطلاع رسانده و اطمینان حاصل نماید که یگانهای تیرانداز از آخرین وضعیت مطلع بوده و به وظایف خودشان آگاهند. در این ایام، هواپیماهای دشمن نیز مرتباً یگانها را بمباران میکنند و شناساییهای هوایی را انجام میدادند.
روز 3/9/1360، تیم دیدبانی قدیم گردان را در خط تعویض کردیم. دیدبانهای جدید را بعد از آموزشهای کافی و تیراندازیهای بسیار (تیراندازی تفنگ ژ3، آرپیجی7 و نارنجک دستی)، آنها را به سرپرستی ستوانیکم وظیفه سلیمانی به همراه سربازان کریمی، نجفی و جودکی به خط مقدم در منطقه اللهاکبر اعزام کردیم و در مورد وظایف خطیرشان به آنها تذکرات لازم داده شد. آنان افرادی بودند که جهت عملیات بستان تربیت شده و آموزشهای کافی را دیده و از ورزیدگی بالایی برخوردار بودند.
منبع: توپخانه دوربرد در سال 1360 ؛ اصلاني، علی اکبر،1398 ، ایران سبز، تهران
انتهای مطلب