به این منظور، آنان با تحریک عوامل مزدور خود توطئههایی را یکی پس از دیگری تدارک دیدند که همگی با هوشیاری رهبر و ملت مسلمان ایران به شکست انجامید؛ از آن جمله میتوان به غائله خودمختاری کردستان، جریان گنبد و بر پا کردن آشوب در آذربایجان اشاره کرد.
پس از این ناکامیها، آمریکا با یک شانتاژ تبلیغاتی که از قبل تهیه شده بود، با هدف نمایش قدرتمندی خود و ارعاب امّت مسلمان ایران و همچنین تقویت روحیه باقیماندههای رژیم ستمشاهی و دیگر مزدورانش، ناوگان خود را روانه خلیج فارس کرد. درمقابل، حضرت امام خمینی (ره) که واقف بر همه توطئهها بود، ضمن اینکه آمریکا را با آن همه قدرتش تحقیر میکرد، برای مقابله با هرگونه توطئه اعم از داخلی و یا تجاوز خارجی که احساس میشد انقلاب اسلامی راتهدید میکند، حراست از انقلاب مردمی را به خود مردم که همواره بهعنوان عظیمترین و ارزشمندترین سرمایه بهشمار میآیند، واگذار کردند.
سپس از آنجا که این حراست و نگهبانی از انقلاب میبایست مسلحانه باشد، اما عموم مردم آموزشهای نظامی را ندیده و شیوه استفاده از سلاح و جنگ علیه دشمن را نمیدانستند، رهبر خردمند انقلاب اسلامی طی رهنمودی در تاریخ 5 آذر 1358 این مسئله را حل کرد و طی فرمان تاریخی خود، دستور تشکیل بسیج عمومی را صادر فرمودند.
متن فرمان حضرت امام خمینی (ره) به این شرح بود: «باید ما همه قوایمان را مجتمع کنیم برای نجات دادن یک کشور، باید اگر مسائلی برای ما پیش بیاید، هرچه هم سخت باشد، تحمل کنیم. باز من تکرار میکنم که بدانید شما با یک قدرتی مواجه هستید که اگر غفلت بشود، مملکتتان از بین میرود. غفلت نباید بکنید، غفلت نکردن به این است که همه قوا را و هرچه فریاد دارید، سر آمریکا بکشید و هرچه تظاهرات دارید، ضد آمریکا بکنید. قوای خودتان را مجهز بکنید و تعلیمات نظامی پیدا کنید و به دوستانتان تعلیم دهید، به همه اشخاص که همینطوری راه میروند، تعلیمات نظامی بدهید. مملکت اسلامی باید همهاش نظامی باشد و تعلیمات نظامی داشته باشد. یکی از ابواب فقه، باب رمی است؛ باب تیراندازی است، آن وقت تیراندازی بود، حالا هم تیراندازی هست، به یک طور دیگری در اسلام … برای همه افراد مستحب است که سوارکاری را یاد بگیرند. حالا اتومبیلسواری و رانندگی را یاد بگیرند و بر همه است که تیراندازی را یاد بگیرند، فنون جنگی را یاد بگیرند. باید ملت ما جوانهایشان مجهز باشند به همین جهاز و علاوه بر جهاز دینی و ایمانی که دارند، مجهز به سلاحهای مادی و سلاحی هم باشند و یاد گرفته باشند. اینطور نباشد که یک تفنگی که دستشان آمد، ندانند که با آن چه کنند. باید یاد بگیرند و یاد بدهند. جوانها را یادشان بدهید، همهجا باید اینطور بشود که یک مملکتی بعد از چند سالی که بیست میلیون جوان دارد، بیست میلیون تفنگدار داشته باشد و بیست میلیون ارتش داشته باشد و یکچنین مملکتی آسیبپذیر نیست و الان هم الحمدالله آسیبپذیر نیست»1
با این رهنمود، حضرت امام خمینی (ره) ارتش بیست میلیونی را بنیانگذاری کرد و بسیج، ارگان ارتش بیست میلیونی شکل گرفت. استقبال مردم از این نهاد انقلابی چنان زیاد و پرشور بود که حضرت امام خمینی (ره) در اول اسفند همان سال، از حضور گسترده و مشتاقانه مردم تشکر کردند.2
چگونگی شکلگیری
به دنبال فرمان حضرت امام خمینی (ره)، بسیج کار خود را با آموزش نظامی مردم شروع و طی چند ماه، تعدادی از داوطلبان را با آموزشهای مقدماتی نظامی آشنا کرد. ولی در همان زمان، بهمنظور حفظ روال عادی زندگی و انجام کارهای روزمره و فعالیتهای اجتماعی، هستههای مقاومت نیز تشکیل شد. در پی ماجرای طبس، بسیج در اطلاعیهای، مردم را به تشکیل گروههای مقاومت 22نفره در سطح شهر و روستا دعوت کرد که قسمتهایی از مواد آن جهت آشنایی با چگونگی شکلگیری و عملکرد هستههای مقاومت ذکر میشود:
1- این گروههای 22 نفره، شامل یک فرمانده، یک معاون و دو واحد 10 نفره رزمنده و پشتیبان است که از اعضای 4 یا 5 خانواده در محلهای مسکونی و محیط کار اعم از شهر، بخش، روستا و غیره تشکیل میشود.
2- مساجد همچون دوران صدر اسلام و روزهای درخشان پیش از پیروزی انقلاب، بهعنوان پایگاه رزمی در تشکیل و آموزش گروههای مقاومت نقش اساسی دارند.
3- لازم است شوراهای محلی سریعاً آمادگی مردم منطقه خود را برای انجام آموزشهای چریکی و پارتیزانی و سازماندهی به ستادهای بسیج محلی اعلام کنند.
4- ستاد های بسیج هر منطقه ضمن هماهنگی با یکانهای نظامی و انتظامی محل اعم از ارتش، سپاه، ژاندارمی و شهربانی نسبت به تأمین نیازمندیهای آموزش شوراهای محلی و مساجد اقدام کنند. در اجرای اوامر رهبر انقلاب ارگانهای یاد شده موظف به آموزشهای نظامی به مردم بوده و برادران ارتشی آمادگی دارند در فرصتهای غیراداری نیز در نزدیکترین مسجد و پایگاه رزمی، تخصصهای نظامی خود را به هممیهنان عزیز خود عرضه کنند.
5- ستاد بسیج وظیفه تقسیم افراد نظامی داوطلب در مساجد معینشده شهر بر عهده خواهد داشت.
6- از کلیه برادران و خواهران متعهد غیرنظامی که آموزشهای نظامی را در این مدت فراگرفته و یا خدمت وظیفه را به پایان رساندهاند، دعوت میشود که از تخصصهای خود، پایگاههای رزمی مساجد را برخوردار سازند.
7- ستاد بسیج در هر محل به کمک برادران نظامی و سپاه پاسداران بر امر سازماندهی گروههای مقاومت نظارت خواهند داشت.
8- در شهرها و بخشهایی که ستاد بسیج تشکیل نشده است، مردم با مراجعه به فرمانداریها و بخشداریها درخواست تشکیل ستادهای بسیج را برابر دستورالعملهایی که قبلاً اعلام شده، بکنند.3
در ادامه، بسیج در روند تکاملی خود، دارای فراز و نشیبهای فراوانی بوده است؛ بهخصوص در زمان بنیصدر که توسط عوامل نفوذی خود، سعی در سوءاستفاده از بسیج بهعنوان اهرم قدرت برعلیه نیروهای خط امام داشت. اما با هوشیاری مجلس شورای اسلامی، با ادغام بسیج مستضعفین در سپاه، این نیروی عظیم مردمی بهعنوان بازوی ولایت فقیه درآمد و در آستانه مرحله نوینی از رشد و تکامل خود قرار گرفت.
ادغام بسیج در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
مجلس شورای اسلامی در تاریخ 28 دی 1359 طرح ادغام سازمان بسیج ملی «مستضعفین» در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در سه ماده به شرح زیر تصویب کرد:
ماده 1- از تاریخ تصویب این قانون، سازمان بسیج ملی «مستضعفین» که طبق لایحه قانونی مصوب 19/4/1359 شورای انقلاب ایجاد شد، تحتعنوان واحد بسیج مستضعفین در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادغام میشود و مسئولیت اداره و فرماندهی آن به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی واگذار میشود.
ماده2- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی موظف است ظرف مدت یک ماه از تاریخ تصویب این قانون، اساسنامه واحد بسیج مستضعفین را در رابطه با کل سپاه تنظیم و با رعایت اصل 74 قانون اساسی جهت تصویب به مجلس شورای اسلامی تقدیم کند.
ماده 3- کلیه اعتبارات و امکاناتی که از طرف سازمانهای دولتی و غیردولتی و افراد در اختیار سازمان مذکور قرار گرفته، در اختیار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار میگیرد.
لازم به ذکر است که ماده چهارم این طرح – به شرح زیر- پس از شور میان نمایندگان مورد تصویب قرار نگرفت.
ماده 4- دولت و ارتش جمهوری اسلامی ایران موظفند تمام نیازهای تسلیحاتی، آموزشی و تدارکاتی واحد بسیج مستضعفین سپاه را با تشخیص شورای عالی دفاع تأمین کنند.4
ادغام بسیج در سپاه موجب تحولات و دگرگونیهای عمیق در تشکیلات آن شد. باتوجه به این واقعیت که هرچه پایههای نظام جمهوری اسلامی قوام بیشتری مییافت، توطئهها و دسیسههای استکباری هم ابعاد وسیعتری پیدا میکرد، لذا ضرورت ایجاد تحولات جدیدی متناسب با رشد تشکیلات بسیج از یکسو و گسترش ابعاد حیلههای امپریالیستی از طرف دیگر، به شدت احساس میشد.
واحد بسیج پس از ادغام در سپاه پاسداران علاوه بر تأمین بیشترین نیروهای انسانی مورد نیاز جبههها، نقش بسیار ارزندهای در جهت برقرار امنیت در شهرها و مبارزه با ضدانقلاب ایفا کرد. لازم به ذکر است که بسج تا سال 1369 یک واحد از سپاه بود و از این سال به بعد تحتعنوان «نیروی مقاومت» به فعالیتاش ادامه میدهد.
بهطورکلی بسیج، نیاز جمهوری اسلامی ایران در دنیای اسلام است. جدایی حکومتهای اسلامی از مردم و فساد جوانها، دو آفتی است که دنیای اسلام را تهدید میکند و راه درمان هر دو آفت، بسیج است. «بسیج یک حرکت بیریشه و سطحی و صرفاً از روی احساسات نیست؛ بسیج یک حرکت منطقی و عمیق و اسلامی و منطبق بر نیازهای امروز دنیای اسلام و جامعه اسلامی است. قرآن کریم میفرماید: «هو الذی ایدک بنصره و بالمومنین»(انفال-62): ای پیامبر، خدای متعال تو را، هم بهوسیله نصرت خودش و هم از طریق مؤمنین مؤید قرار داد و کمک کرد. این خیل عظیم مؤمنان که در اینجا مورد اشاره آیه قرآن قرار گرفتهاند، عبارت دیگری است از آنچه که امروز به نام «بسیج» در جامعه ما وجود دارد. آیات دیگر قرآن هم، آنجا که اشاره به مردم و آحاد مؤمنان و انسانهای بااخلاص میکنند؛ بسیج عزیز کمنظیر زمان ما را که محصول فکر و درایت امام بزرگوار است، نشانه میگیرند. درباره نیاز دنیای اسلام به این حرکت، واقعاً باید تأمل و تعمق کرد؛ بعضیها بسیج را درست نفهمیدند. آنها خیال میکنند بسیجی، یعنی کسی که از کارهای دیگر باز بماند!! این ضعف بینش آنهاست. این ندانستن حقیقت و کوتهفکری است. بسیج و بسیجیبودن و حرکت و فرهنگ بسیجی از این تخیلات بیاساس خیلی فراتر است. جوانان عزیز و همه جوانان خوب این مملکت، چه در پایگاههای مقاومت، چه در دانشگاهها و دبیرستانها، چه در میان برادران و یا خواهران، چه در شهر و روستاها و چه در اصناف و قشرهای مختلف، باید بدانند که قوام بسیج به امثال آنهاست. امروز دو آفت در سطح جهان اسلام مشاهده میشود: یکی مربوط به دولتها و حکومتها و رژیمهای حاکم است و دیگری به مردم مربوط میشود. فساد همهگیر، سیلآسا و تباهکنندهای بهسمت جوانهای کشورهای اسلامی سرازیر شده است و اثر این فساد و تباهی این است که جوان، فاسد شده، به فکر اصلاح نمیافتد و انگیزه پیدا نمیکند، دین و معنویت و ایمان و سیاست بهمعنای صحیح برای او دیگر معنا پیدا نمیکند و اگر از روی اجبار و برای نان بخور و نمیر درس بخواند؛ آن درس هم همراه با فساد است و وقتی متخصص شد، تازه یک آدم فاسد، فارغالتحصیل شده است! این عیب بزرگ جوامع اسلامی است که وقتی انسان ابعاد این عیب عظیم و آفت بزرگ را میبیند، واقعاً باید به خدای متعال پناه برد. امام عزیز ما با الهامی، که پروردگار متعال به قلب آن بزرگوار کرد؛ با این حرکت عظیم بسیج، این دو عیب را درکشور ما ریشهکن کرد. باید بسیج را اینگونه در نظر گرفت. بسیج از طرفی بهمعنای حرکت خودجوش مردمی است؛ مردمی که خودشان را صاحب مملکت خویش میدانند؛ مردمی که بهخصوص جوانهایش با معنویت هستند و دلشان با خدا آشناست؛ مردمی که اولاً از هرگونه انحراف در مشی کلی کشورشان آگاه میشوند، ثانیاً از آن رنج میبرند و ثالثاً در مقابل آن انحراف میایستند. این، معنای بسیج است. کسی که به مسائل و جریان کلی کشور خود و به دشمنی که از هر طرف به او حمله کند، چه نظامی و چه فرهنگی، حساس است؛ این فرد نمیتواند به سمت فساد برود و فرصت اندیشیدن به خواستههای فاسد و مفسدی که دشمنان در جامعه القا میکنند، ندارد. این مفهوم بسیجی و بسیج است. این مفهوم، همیشه خواهد بود. امروز هم بسیجی برای کشور دل میسوزاند، برای آبادانی کشور تلاش میکند، برای حفظ استقلال ملی، هرچه بتواند کار میکند و از جان خود هم میگذرد. امروز هم اگر احساس کند دشمن میخواهد از روزنهای، چه اقتصادی، چه سیاسی و چه فرهنگی، به داخل کشور نفوذ کند؛ در مقابل او میایستد و با مشت به صورتش میکوبد.
پینوشت ها:
1-صحیفه نور، ج10،ص 239
2-همان، ص275
3- روزنامه کیهان،3/9/1362
4- اصل74 قانون اساسی
انتهای مطلب