- تحلیل شما از همکاری و رابطه بین نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، ایران بهویژه ارتش و سپاه و همچنین نقش ارتش و بهویژه نیروی زمینی در بسیج نیروهای مردمی چیست؟
من استخدامی دوره دوم دانشگاه افسری بعد از انقلاب هستم. در دوران انقلاب، ما هم در کنار مردم در تظاهرات شرکت داشتیم و با پیروزی انقلاب آمدیم و هستههای مقاومت را در مساجد تشکیل دادیم و شبها نگهبانی میدادیم و بعدها که کمی کلاس کار بالاتر رفت، درجهدارانی از لشکر۹۲ آمدند و به ما آموزش سلاح ام یک را دادند و تیمهای ۲۲ نفره تشکیل دادیم. از همان ابتدای تأسیس سپاه و حتی بسیج خاطرم هست. من آموزش نظامی خودم را در بسیج، مدیون کارکنان لشکر۹۲ نیروی زمینی ارتش هستم. عمده آموزشهای برادران سپاهی ما در ارتش انجام میگرفت. خاطرم هست در مرکز پیاده خیلی از دوستان ما در ابتدای انقلاب و خیلی از دوستان ما در سپاه، در همین کمیته هوابرد آموزش دیدند و هستههای اصلی یگانها، تیپها و لشکرهای سپاه را تشکیل دادند. درواقع اولین آموزشهای کلاسیک نیروهای مردمی توسط نیروی زمینی ارتش صورت گرفت. برای مثال افرادی مثل شهید صیاد شیرازی و شهید کلاهدوز، از افسران نیروی زمینی ارتش و از افرادی بودند که در تشکیل سپاه خیلی نقش داشتند. حتی امیر سرلشکر صالحی، فرمانده محترم فعلی ارتش جزو تشکیلدهندگان نیروهای بسیج بودهاند. به همین ترتیب میبینیم که نیروی زمینی ارتش در بخشهای مختلف تعلیم و تجهیز نیروهای داوطلب نقش برجسته و فعالی داشته است. این است که میتوانیم بگوییم در شکلگیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ارتش نقش کلیدی و محوری داشت و در جنگ هم با همدیگر همراهی کردند. خود دوستان و برادران سپاهی ما، ارتش را برادر بزرگتر خود میدانند. این تعبیر و خطابی است که ما در جلسات میشنویم. در رابطه با تلفیق این دونیرو(ارتش و سپاه) باید عرض کنم که ارتش سازمانی بود که در جنگ کلاسیک و بر اساس آموختههای نظامی عمل میکرد و بر اساس دانستههایی که در مدارس نظامی یاد گرفته بود، عملیاتهایش را سازماندهی میکرد و نیروهای سپاه هم یکسری جوانان پرشور انقلابی و ازجانگذشته بودند؛ و اینها وقتی کنار همدیگر قرار گرفتند کارهای بزرگی انجام میدادند. اولین ارتباط سپاه و ارتش بهصورت علنی و ملموس به دست توانای شهید صیاد شیرازی انجام شد که قرارگاه مشترک کربلا را ساماندهی کرد و ارتش و سپاه را در قالب یک قرارگاه به پای کار آورد و سبب شد نیروی منسجم و متخصصی به نام نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران شکل بگیرد و این دو در کنار هم توانستند عملیاتهای بزرگی را انجام دهند. به ضرس قاطع میتوان گفت در طول هشت سال دفاع مقدس هیچ عملیات زمینی را نمیتوان یافت که نیروی زمینی ارتش در آن نقشی تعیینکننده نداشته باشد، حتی عملیاتهایی که ظاهراً بهصورت مستقل توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انجام میشد، توپخانه یا مهندسی یا هواپیمایی نیروی زمینی ارتش در آنها نقشی مؤثر داشته است و این، دلیل آشکاری است بر همکاری بیدریغ و ارتباط مستحکم ارتش و سپاه در طول دوران دفاع مقدس.
- میدانیم که پدافند به دلایل متعدد مأموریتی دشوارتر از آفند است. زیرا در آفند ابتکار عمل، زمین و زمان در دست نیروی تک ور است. اما پدافند واکنشی به تحرکات دشمن است و این کار را سخت میکند. درباره دشواریهایی که نیروی زمینی در این زمینه با آن مواجه بوده است بفرمایید.
نباید از حماسهآفرینیها و جان افشانیهای نیروهای دفاعی خودمان حتی در وضعیت پدافندی غافل شویم. چون کار آنها خیلی سخت بود. بهگونهای که زبان در بیان آن قاصر است. نیروهای ما اعم از افسران، درجهداران و سربازان ناچار میشدند ماهها در یک سنگر درحالیکه شاهد شهادت دوستان، برادران و همرزمانشان هم بودند؛ به دفاع از خطوط مرزی بپردازند. ارتش عراق، مناطق بسیاری را بمباران شیمیایی میکرد و بازهم نیروهای مدافع ما در همان منطقه که بمباران شیمیایی شده و خاکش آلوده بود به دفاع میپرداختند. کیلومترها آمادرسانی در آن زمان انجام میشد که بههیچوجه کار آسانی نبود. در گرمای ۴۰ -۵۰ درجه جنوب کشور و یا برف و سرمای ۳۰ درجه زیر صفر شمال غرب کشور، تمام این فعالیتهای دفاعی ادامه داشت. شما به این فکر کنید که در آن دمای ۵۰ درجه بالای صفر بیابانهای جنوب، سربازان میبایست بادگیر بپوشند، کلاه آهنی بر سر بگذارند و مقاومت هم بکنند. چفیه در قاموس دفاع مقدس، جایگاه خود را در چنین شرایط سخت و دشواری پیدا کرد. آن را خیس میکردیم و برای خنک شدن، روی سرمان میانداختیم. نقش عملیات دفاعی، مقاومت و صبر رزمندگان در ۱۳۰۰ کیلومتر و در مدت هشت سال دفاع مقدس را نباید فراموش کرد.
منبع: مجله صف شماره 359، مهر 1389، ساعس اجا، ص40
انتهای مطلب