بعدازآن، ارتش دشمن تا پایان جنگ هیچ پیشروی نداشت، بلکه یا دفاع میکرد یا عقب میرفت. درواقع روزهای ابتدایی جنگ روزهای موفقیتآمیزی برای ما بود، چراکه دلاورمردان نیروی زمینی ارتش با همان توان رزمی محدود و اندک نیروهای حاضر در مرزها با مقاومت و ایستادگی و دفاع جانانه خود موفق شدند ماشین جنگی عراق را متوقف و اجازه پیشروی به نیروهای متجاوز را ندهند. اگر دشمن میتوانست بیشتر از این پیشروی کند، بیرون راندن او در سالهای بعدی جنگ مستلزم عملیاتهای آفندی بیشماری بود.
دشمن در همان روز اول جنگ، در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ فهمید که گام در ورطه هلاکت گذاشته است. در کمتر از یک هفته پس از شروع جنگ، اولین اطلاعیه صدام برای آتشبس و درخواستهای بینالمللی برای توقف جنگ شنیده شد. نظام دیپلماسی بینالملل به سرکردگی آمریکا که نقشههای خود را در قبال حمله عراق به ایران نقش بر آب میدید، در هفتمین روز نبرد ششم مهرماه ۱۳۵۹، قطعنامه۴۷۹ را در شورای امنیت صادر نمود. عراق بلافاصله این قطعنامه را پذیرفت، لیکن جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد تا وقتیکه نیروهای عراقی خاک ایران را ترک نکنند و به خرابکاری و اقدامات خصمانه خود پایان ندهند، ایران هیچ قطعنامهای را نخواهد پذیرفت.
راستی چه اتفاقی افتاده بود که از طرف حملهکننده، درخواست آتشبس میشد؟ واقعیت این است که صدام به هیچیک از اهداف طرح ترسیمشدهاش در جنگ دست نیافته بود و این یعنی شکست راهبرد دشمن در آغاز جنگ. ((سن تزو))، استراتژیست مشهور و بزرگ چینی در امور جنگ معتقد است در میدان نبرد، دشمن زمانی شکست میخورد که در راهبرد خود با شکست مواجه شود. صدام هنوز نتوانسته بود به اروند نزدیک شود و حداکثر پیشروی نیروهایش در منطقه فکه تا کرخه بود، یعنی عمدتاً از سرزمینی عبور کرده بود که نمیتوانست فایده سوقالجیشی خاصی برایش داشته باشد.
در تداوم نبردهای اولیه نهایتاً پس از ۳۴ روز نیمی از خرمشهر در اختیار صدام قرار گرفت و عمده قوای دشمن در مواضع نامناسب مجبور به اتخاذ خطوط پدافندی شدند. نقش نیروهای زمینی ارتش روی زمین و نیروی هوایی در فضای ایران و عراق و نیروی دریایی در خلیجفارس برای ناکام گذاشتن دشمن بسیار تعیینکننده بود. بهطور مثال اگر در منطقه کرخه دشمن میتوانست با عبور از کرخه خود را به جاده اهواز-اندیمشک رسانده و خطوط پدافندی را در جنوب یا حتی شمال شهر اندیمشک تشکیل دهد، قاعدتاً ما برای رسیدن به کرخه دهها عملیات انجام میدادیم و این مساوی بود با تحمیل هزینههای بسیار بالا و صرف زمان بیشتر.
اما رزمندگان نیروی زمینی ارتش نهتنها اجازه چنین فرصتی به دشمن ندادند، بلکه حتی در غرب رودخانه کرخه جای پای مهمی را حفظ کردند که نقش مؤثری در عملیات فتح المبین و راندن دشمن تا خطوط مرزی در فروردین سال ۱۳۶۱ ایفا کرد ما اگر نگاهی به تعداد شهدای نیروی زمینی ارتش و تاریخ شهادت آنها بیندازیم میبینیم تعداد زیادی از این شهدا در همان دو ماه اول جنگ به شهادت رسیدهاند این نیرو از روزهای آغازین جنگ تا آخرین روزهای این بود با خلق رشادتها و حماسههایی بینظیر نقش بسزایی در تاریخ دفاع مقدس داشته است
درمجموع، توان رزمی ارتش را در مقایسه با ارتش بعثی عراق در شروع جنگ تحمیلی چگونه ارزیابی میکنید؟
پس از صدور فرمان حضرت امام در مورد غائله پاوه مهاباد و سنندج مبنی بر آزادسازی این شهرها و مقابله با ضدانقلاب یگانهایی از لشکر۶۴، ۲۸ و ۳۰ و در حدود دو تیم از لشکر۱۶ زرهی و یکی از لشکر۸۱ زرهی و چندین بردن و آتشبارهای توپخانه از لشکرهای۲۱ و ۷۷ در کارگیری توان عمده هوانیروز در مناطق یادشده مشغول نبرد با گروهکهای ضدانقلاب و وابسته به بیگانه شدند بنابراین استعداد رزمی یگانهای نیروی زمینی که تا حدود ۵۰ درصد کاهشیافته بود در شمال غرب و غرب کشور نیز به کار گرفته شد.
ادامه بحران در شمال غرب و غرب از یکسو و نبود باور عمومی مسئولان در حمله همهجانبه عراق از سوی دیگر موجب شد تا نیرویی قابلتوجهی در غرب و جنوب متمرکز نباشد و نیروی زمینی با تصور اینکه حملات گستردهای از سوی عراق صورت نخواهد گرفت اقدام به تهیه طرح دفاعی ابوذر در غرب و جنوب با بهرهگیری از لشکر۸۱ زرهی در غرب و لشکر۹۲ زرهی در جنوب و تعداد اندکی از گردانهای۲۱ حمزه و لشکر۷۷ و تیپ۵۵ هوابرد نمود، که بههیچوجه این نیرو تکاپوی دفاع از منطقه گسترده در غرب و جنوب را نمیکرد.
هدف اصلی عراق تصرف سریع خوزستان بود. دشمن در جبهه خوزستان در محور شلمچه به خرمشهر با لشکر۳ زرهی و تیپ نیروی مخصوص و لشکر۱۱ پیاده عراق و در جبهه جنوب، کوشک، طلاییه به سمت سوسنگرد و اهواز با لشکر۵ مکانیزه و ۶ زرهی و در جبهه بستان با لشکر۹ زرهی و در محور فکه با یک لشکر مکانیزه و در محور موسیان به دشت عباس و غرب کرخه با لشکر۱۰ زرهی و چند تیپ مستقل و با توپخانه سنگین به خوزستان حمله کرد، که در برابر این نیروی عظیم لشکر۹۲ زرهی ما بهتنهایی، بااستعدادی کمتر از ۵۰ درصد در گسترهای از چنگوله تا آبادان مقاومت کرد.
در جبهه غرب، لشکر۲۸ پیاده کوهستانی و بخشی از لشکر۱۶ زرهی در منطقه قصرشیرین و لشکر۱۲ زرهی در منطقه نفت شهر و گیلان غرب و لشکر۹۲ پیاده کوهستانی تقویتشده در منطقه مهران قرار داشتند که در مقابل آنها تنها لشکر۸۱ زرهی با استعداد کمتر از ۵۰ درصد قرار داشت با تمام این اوصاف رزمآوران شجاع نیروی زمینی تحت شرایط کاملاً نابرابر با ایثار و مقاومت دلیرانه از شرف و حیثیت ملی و میهنی و مکتب خود دفاع کردند بهگونهای که در بعضی محورها نسبت به نیروی دشمن به خودی ده بر یک بود.
منبع: مجله صف شماره 359، مهر 1389، ساعس اجا، ص40
انتهای مطلب