«اینجانب به همراه سروان خلبان اسدالله عادلی از شیراز پرواز کردیم تا جایگزین آنها شویم. قبل از رسیدن به منطقۀ ایستایی، با آنها تماس رادیویی برقرار کردیم و موقعیتشان را روی صفحۀ رادار پیدا کردیم. چند ثانیه بعد هدفی را دیدم که به آنها نزدیک میشود. بلافاصله از طریق رادیو موقعیت هدف را به آنها گفتم. جواب داد: «داریمش.»
حدود 20 مایل با منطقۀ ایستایی فاصله داشتیم که دیدم هواپیمای مهاجم خیلی به آنها نزدیک شده است. دوباره به او گفتم: «هدف خیلی به شما نزدیک است.» گفت: «میخواهیم با کوچیکه خدمتش برسیم.» منظورش استفاده از موشک حرارتیِ هوا به هوای سایدوایندر یا -9” “AIM بود. سپس ادامه داد: «لطفاً سکوت رادیویی را رعایت کنید.» چند لحظه بعد کوهی از آتش، در آسمان چشمانم را خیره کرد. خیلی خوشحال شدم. فکر کردم هواپیمای هدف، (توسط آنها) مورد اصابت قرار گرفت. به آنها تبریک گفتم. صدایی دریافت نکردم. دوباره تماس گرفتم. صدایی نیامد. چند بار اسم آنها را صدا زدم. جوابی دریافت نشد. افسر کنترل شکاری رادار بندر امام، با رمز، سرنگونی هواپیمای خودی را اعلام کرد. هیچگاه این صحنه را فراموش نمیکنم. آلآقا نیز همانند دهها شهید همرزم خود برای همیشه در دل آبهای نیلگون خلیج فارس مدفون شد..»[1]
در روز 24 مرداد 1363، یک فروند هواپیمای فانتوم پایگاه نهم شکاری بندرعباس مجهز به چهار تیر از موشکهای ماوریک، برای نخستینبار طی یک مأموریت ویژه با هماهنگی فرماندهی «دریا-ساحل» در ستاد ناوگان نداجا در بندرعباس، با شلیک دوتیر از موشکهای خود، یک فروند کشتی نفتکش بیگانه را در سکوت کامل از پای درآورد! که به دلیل پنهانکاری در عملیات، بعد از این، شلیک اینگونه موشکها به «تیر غیب» معروف شد. درنتیجه آمریکاییها برای اثبات حوادث مشابه، تصمیم به برپایی یک سامانه راداری و مراقبت پرواز پیشرفته در امارات متحده عربی گرفتند تا تکلیف این تیرهای غیب معلوم شود!
در مقابل، عراقیها به همین منظور گاهی شبها با انواع جنگندهها، بالگردهای سوپر فرلون و حتی بعدها یک فروند هواپیمای تجاری «فالکون50» مجهز به کابین میراژ با استفاده از موشکهای «اگزوسه» به اهدافی در خلیج فارس یورش میبردند.
در این راستا میتوان به سقوط یک فروند «اف4» در نیمه شب بیستم خرداد سال 1364، و دیگری در نیمه شب مورخ 19/7/1364، از پایگاه ششم شکاری به خلبانی سروان جهانبخش طاهری و ستوانیکم مختار غفوری از پایگاه بوشهر اشاره کرد.
نیروی هوایی ایران هم به ناچار، «سیاست مقابله به مثل» و جنگ نفتکشها را پی گرفت و طرفین تا پایان جنگ، در این زمینه خسارات جبران ناپذیری را به جا گذاشتند. که سازمان ملل را به واکنش وا داشت[2].
به عنوان نمونه؛ با آغاز عملیات «بدر» در روزهای پایانی سال 1363، ارتش عراق بار دیگر همچون گذشته برای جبران نقاط ضعف خود، به جنگ شهرها و جنگ نفتکشها که تا آن زمان حدود 127 کشتی مطابق آمار سازمان ملل مورد حمله قرار گرفته بود، شدت بخشید و بار دیگر دامنه آن بالا گرفت به گونهای که مقامات سازمان ملل خواستار توقف آن شدند.
رژیم عراق به ناچار اعلام کرد که یا پایان جنگ! یا ادامه جنگ شهرها و کشتیها! در صورتی که ایران نیز حمله به مناطق مسکونی و کشتیها را متوقف کند، موافق است!. مقوله جنگ نفتکشها بیسار پیچیده و طولانی است و شدت گرفتن آن در سالهای آخر جنگ یکی از عوامل مهم در خاتمه یافتن جنگ هشت ساله محسوب میشود که پرداختن به جزئیات آنها، از موضوع این نوشتار خارج است؛ با این وجود شرح کوتاهی از آن در مباحث سال ششم جنگ و پس از نبردهای «فاو» ارائه میشود[3].
منبع: نبردهای هوایی ایران، سرتیپ2 خلبان حسین خلیلی، 1398، ایران سبز، تهران
[1] – مهرنیا، احمد (1393) «ستارههای نبردهای هوایی»، تهران: انتشارات سوره مهر، جلد دوم، چاپ اول، ص 475.
[2]– درپی سقوط دو فروند «اف4» در شب به ابتکار شهید بابایی، تعدادی از هواپیماهای رهگیر «اف14» در آذر 1364 به پایگاه بوشهر گسترش یافتند.
[3]– برای آگاهی بنگرید به: اسماعیلی، بهمن (1393) «جنگ نفتکشها» پروژه تحقیقاتی، مرکز پژوهشهای نظری و مطالعات راهبردی نهاجا.
انتهای مطلب