همگی بسیار خوشحال شدیم، بلافاصله اسرای تحلیلگر تحلیلهای بسیار خوبی کردند، ازجمله اینکه هوانیروز و نیروی هوایی ارتش توانست جلوی پیشروی سریع منافقین را بگیرد و از این آزمون دشوار هم سربلند بیرون آمدند.
بچهها، عملیات «فروغ جاویدان» منافقین را به «نابودی جاویدان» تعبیر کردند که بسیار واقعی به نظر میرسید.
بعدها اسرا از لابهلای روزنامههای عراقی فهمیدند که عراقیها با توجه به شرایط سیاسی ایران در اواخر تیر 1367 که منجر به صدور اعلامیه حضرت امام(ره) برای پذیرش قطعنامه598 گردیده بود، باور کرده بودند که اوضاع به نفع نیروهای مخالف ایران تغییر کرده است، لذا با انجام اقدامات نظامی و سیاسی میتوان دگرگونی نظام را در ایران به وجود آورد.
بر این اساس اقدامات نظامی گستردهای در منطقه جنوب، غرب و شمال غرب صورت پذیرفت که با وجود موفقیتهای ابتدائی، در هیچکدام عراقیها نتوانستند به کوچکترین اهداف خود برسند. لذا ارتش عراق با آمادگی قبلی منطقه قصرشیرین را تخلیه کرده و با حمایت هوایی و توپخانه، عناصر فریبخورده منافقین را در یک ستون شبهنظامی به طرف داخل ایران گسیل کرده بود. سرعت این ستون خودرویی موجب شد تا خیلی سریع با بهرهگیری از اوضاع نامناسب داخلی در شهرهای مرزی که بهواسطه حملات عراق به وجود آمده بود، به سرپل ذهاب، کرند و اسلامآباد غرب برسند و از آنجا به طرف کرمانشاه حرکت کنند.
نیروهای ایرانی با استفاده از موقعیت مناسب عملیات آفندی به نام مرصاد را طراحی کرده بودند، نیروی هوایی همراه با بالگردهای هوانیروز به ستون خودرویی که در جاده اسلامآباد به طرف کرمانشاه درحرکت بود، در تنگه چهارزبر آنان را مورد هجوم قرار دادند (34 کیلومتری کرمانشاه). لازم به ذکر است که نیروهای منافقین تا عمق 150 کیلومتری ایران نفوذ کرده بودند. خلبانان هوانیروز با بکارگیری 45 فروند بالگرد و هلی برن 3360 نفر رزمنده، نقش اساسی و انکارناپذیری در جلوگیری از تهاجم نیروهای منافقین در منطقه، ایجاد کردند.
سرانجام بعد از فراز و نشیبهای چهار ماه اولیه سال 1367 در تاریخ 29 مرداد 1367 آتشبس رسمی بین ایران و عراق برقرار شد. با قبول آتشبس رسمی از طرف عراق، بازهم به صدام هیچ اعتمادی نداشتیم و میگفتیم این فرد به راحتی آب خوردن از تعهدات بینالمللی شانه خالی میکند.
در روزنامههای القادسیه، الثوره و الجمهوریه عراق نوشته شده بود از روز شنبه 29 مرداد 1367 برابر بیستم اوت 1988 از ساعت6:30 بامداد به درخواست خاویر پرز دکوئیار «دبیر کل وقت سازمان ملل متحد» در تمام طول مرزهای دو کشور عراق و جمهوری اسلامی ایران مقررات آتشبس به اجرا گذارده میشود.
«دستور برقراری آتشبس میان دو کشور، در پی پذیرش قطعنامه598 شورای امنیت سازمان ملل متحد توسط جمهوری اسلامی ایران و عراق یک گروه 1300 نفره از نظامیان پاسدار صلح سازمان ملل متحد تعیین و نظارت بر مرزهای دو کشور را آغاز کردند».
در قطعنامه 598 (5) از طرفین درگیر درخواست شده بود که «فوراً در جنگ آتشبس اعلام کرده و آن را رعایت نمایند، نیروهای مسلح خود را تا پشت مرزهای شناختهشده بینالمللی به عقب بکشند، و اسرای جنگی را آزاد نمایند»
شورا در این قطعنامه نگرانی عمیق خود را از استمرار جنگ بین ایران و عراق اعلام کرده و اظهارنظر کرده بود «چون احتمال افزایش و گسترش جنگ میرود، قصد دارد کلیه اقدامات جنگی را متوقف کند و یک صلح جامع، عادلانه، شرافتمندانه و بادوام بین ایران و عراق برقرار سازد».
شورا در پایان قطعنامه اعلام کرده بود که به دلایل استمرار جنگ بین ایران و عراق صلح جهانی به خطر افتاده است و در نتیجه تهدید کرده بود که برابر مواد 39 و 40 منشور سازمان ملل عمل خواهد کرد.
لازم به ذکر است که شورای امنیت سازمان ملل متحد برای توقف جنگ میان ایران و عراق درمجموع هشت قطعنامه تصویب کرد:
قطعنامه 479
قطعنامه ۵۱۴
قطعنامه ۵۲۲
قطعنامه ۵۴۰
قطعنامه ۵۵۲
قطعنامه ۵۸۲
قطعنامه ۵۸۸
قطعنامه ۵۹۸
به دلیل اینکه اساسیترین مهمترین رکن سازمان ملل متحد یعنی شورای امنیت، وظیفهِ پاسداری و تأمین صلح در جهان است، هشت بار قطعنامههایی نهچندان قوی و عادلانه صادر کرد. به تعبیر دیگر از آغاز جنگ هشتساله عراق علیه ایران، تا زمان پذیرش قطعنامه از سوی ایران در 17 ماه ژوئیهِ سال 1988 مقارن با 27 تیر 1367 در مجموع هشت قطعنامه، یعنی به طور متوسط، برای هر سال یک قطعنامه صادر شد و افزون بر آن، بیش از 18 بیانیه هم در رابطه با جنگ عراق علیه ایران اعلام شد.
نکته حائز اهمیت در رابطه با قطعنامههای شورای امنیت این است که به نظر میرسد شورا در مورد جنگ عراق علیه ایران به مسامحه و ملاحظهکاری و نه شدت عمل علیه تجاوز و حتی کشوری که با حمله به مناطق غیرمسکونی، نفتکشها و… بانی گسترش جنگ بود، مبادرت کرد. بهگونهای که در بیشتر قطعنامههای صادرشده شورای امنیت دربارهِ جنگ عراق علیه ایران، همواره، جنگ به عنوان «وضعیت» میان این دو کشور مطرح شد.
شورای امنیت با آوردن واژهِ وضعیت، جنگ ایران و عراق را «تهاجم و تجاوز» به شمار نیاورد، درحالیکه هر وضعیت و برخوردی متضمن آن است که یک طرف دست به تجاوز زده باشد.
بیشترین فاصلهِ زمانی قطعنامههای صادرشده در جنگ ایران و عراق، 665 روز است (فاصله قطعنامهِ 479 مصوب 6 مهر 1359 و قطعنامهِ 514 مصوب 21 تیر 1361) و کمترین فاصلهِ زمانی آن، 81 روز است (فاصلهِ بین قطعنامهِ 514 مصوب 21 تیر 1361 و قطعنامهِ 522 مصوب 12 مهر 1361).
به دستور صدام دوباره جشن و پایکوبی، تیراندازی هوایی آغاز شد.
منبع: زیارت با دستان خالی، زندی، کامبیز، 1398، ایران سبز، تهران
انتهای مطلب