در بازخوانی علت دوم به این خبرنگار گفتم: در زمان درگیری ارتش در غائله کردستان، چنانچه ارتش نیروهای خود را از کردستان به جنوب- در شرایطی که هنوز جنگ آغاز نشده بود- منتقل میکرد و آنگاه اتفاقی در کردستان رخ میداد آیا انگشت اتهام به سمت ارتش دراز نمیشد؟ طبیعی است که آنگاه ارتش در برابر این پرسش قرار میگرفت که چرا نیروهایش را از کردستان تخلیه کرد؟ اگر ضدانقلاب همزمان با وقوع جنگ حرکتی در کردستان صورت میداد و وضعیتی مطابق میل خودش در این استان به وجود میآورد آیا همه نمیگفتند که ارتش خیانت کرده است؟!
ببینید! موضوع آنجاست که مردم از این رویدادها مطلع نیستند. ما باید بهگونهای به تنظیم برنامه بپردازیم که برای مردم، وضعیت ارتش در شرایط پیش از جنگ- و ازجمله کردستان- روشن شود. علاوه بر اینها ارتش از تحرکات عراق هم مطلع بود. لشکرهای ما پیش از جنگ با عراق درگیریهایی داشتند. ازجمله لشکر۸۱ کرمانشاه در ارتفاعات ((زینال کش)) با ارتش عراق درگیر بود. در میمک، در سام واپا و … با عراق درگیر بودیم و تکهای محلی عراق پیش از آغاز رسمی جنگ جریان داشت. در منطقه خوزستان،در فکه، عین خوش و در خود خرمشهر هم ارتش در پادگانها ننشسته بود؛ در آنجا هم درگیر بود. حالا ببینید بر ارتشی که در کردستان درگیر است و در دیگر مناطق هم با این شرایط مواجه است، جنگ تحمیل میشود و به تصویر کشیدن این شرایط هنری بسیار دشوار و ارزشمند است. در این صورت مردم خواهند دانست که ارتش چقدر سریع توانسته است جلوی ارتش عراق را بگیرد.
عراق که در ۳۱ شهریورماه جنگ را آغاز کرد، آمده بود که یک هفته کار را تمام کند و تمایلی به طولانی شدن جنگ نداشت. عراق بهگونهای به آرایش و سازماندهی نیروهایش دستزده بود که بتواند در کوتاهترین زمان به هدف نهاییاش برسد. چگونه است که یک هفته تلاش میکند و تازه در جبهه دزفول بهپای پل کرخه میرسد؟ در مقابل اهواز هم که تا ((دب حردان)) نمیتواند بیشتر پیش بیاید. در جبهه غرب هم که تا ((بازی دراز)) بهزحمت جلو آمد، بگذریم که از مهران که درواقع در حکم مرز به شمار میآید و اصولاً این شهر با مرز فاصله ندارد. حداکثر پیشروی ارتش عراق در جبهههایی که اشاره کردم تا همان حد بود. عراق با توجه به ناکامیهایش در این جبهه تمام تلاش خود را به تصرف خرمشهر معطوف کرد.
در صورت تشریح این وضعیت برای مردم، آنان از شرایط ارتش ایران و عراق مطلع میشوند. خوب، انصافاً در برابر این ارتش مسلح ما چیزی نداشتیم. در عین خوش، تیپ دوم دزفول مستقر است که انقلاب را هم از سر گذرانده است. میدانیم که موضوع دخالت در کودتا درباره فرمانده این تیپ شایعه شد و فرماندهاش سرهنگ فرزانه ابتدا دستگیر و سپس در همان حین جنگ تبرئهاش کردند. من خود شاهد بودم که از اعضای کمیته انقلاب- درست به خاطر دارم که ساعت هم هشت شب بود- جلوی پادگان دشت آزادگان آمدند و در همان تاریکی فرمانده همین تیپ را روی دست بلند کردند و خبر تبرئهاش را با ذکر این نکته که سرهنگ فرزانه تمایل دارد دوباره به ارتش خدمت کند، اعلام کردند. این وضعیت لشکری است که تیپهای تحت امرش در چنین شرایطی به سر میبرند. فرماندهان تیپ اصولاً ترخیص شدهاند. تیپ دوم دزفول با این وضعیت و با استعدادی بسیار ناقص هفت روز در برابر لشکر یکم زرهی عراق مقاومت میکند و این لشکر عراق بعد از یک هفته تازه میتواند بهپای پل کرخه برسد. در منطقه فکه گروه رزمی۳۷ شیراز که هنوز به تیپ تغییر وضعیت نداده بود با استعدادی ناتمام مقاومتی دلیرانه در برابر لشکر عراق صورت میدهد که موفقیت عراق بر سر هم آن است که بهپای پل کرخه برسد. باید با فرماندهان وقت این یگانها گفتگو کنیم؛ هرچند برخی از آنها در قید حیات نیستند که در همینجایی یاد مرحوم امرالله شهبازی را هم گرامی میداریم.
مقاومت در برابر لشکر۱ مکانیزه عراق- تحت آن شرایط- کار بسیار سادهای نیست. این تیپ، در این منطقه و برای مقاومت، بسیار شهید داده تا با ایجاد یک خلأ زمانی، فضا را برای انسجام نیروها و گسیل یگانهای کمکی و آماده مهیا کند. در خرمشهر چه گذشت؟ اخیراً کتابی سراسر دروغ و اتهام به ارتش راجع به مقاومت خرمشهر منتشرشده که من، آن را در ارتش برای کسانی که پاسخگو به چنین اتهاماتی هستند ارسال کردهام. در این کتاب- متأسفانه- به ارتش اتهامات ناروایی بستهشده است. باید این سؤال را طرح کنیم که مدافعان اصلی خرمشهر چه کسانی بودند؟ از لشکر۹۲ گردان۱۶۵ مکانیزه، گردان۲۰۲ تانک و گردان۱۵۱ دژ در شمار مدافعان خرمشهر بودند. از نیروی دریایی دو گردان تکاور به دفاع از خرمشهر گسیلشده بود که یکی از این گردانها تحت فرماندهی ناخدا صمدی و دیگری زیر نظر سرهنگ ضرغامی بود. همچنین یک گردان از ژاندارمری و نیز دانشجویان دانشگاه افسری که ما آنها را در قالب سه گردان سازمان داده بودیم در زمره مدافعان خرمشهر بودند .دانشجویان دانشگاه افسری در این مقطع بهعنوان پیشتازان جنگ مطرح شدند.
منبع: مجله صف شماره 359، مهر 1389، ساعس اجا، ص18
انتهای مطلب