امام خوب میدانست که ارتشیان دلاور ایرانزمین اعتقادی عمیق و ریشهدار به اسلام و قرآن و تشیع دارند. ایشان میدانستند که صرفنظر از تعداد معدود و انگشتشمار سران ارتش، اکثریت قریب بهاتفاق آنان عاشق اسلام و قرآن و اهلبیت پیامبر هستند و هرآینه که اینان را درخطر ببینند برای دفاع از آنها درنگ نخواهند کرد و هم ازاینرو بود که ایشان در اکثر سخنرانیها و بیانیههای قبل از انقلاب درخطر بودن اسلام و قرآن از جانب دشمنان غربی و شرقی و بهویژه صهیونیسم جهانی را گوشزد میکردند.
- پس از پیروزی انقلاب اسلامی
هر پیروزی به همراه خود پیامدهایی دارد. افزایش اعتمادبهنفس، شادمانی و خوشحالی، احساس برتر بودن و البته بعضاً غرور ازجمله پیامدهای پیروزی است. پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران نیز طبیعتاً این پیامدها را به دنبال داشت. برای اینکه وارد بحث اصلی این مرحله به شویم ضروری است ابتدا مقدمه گونهای را مطرح سازیم. تصور کنید مسابقهای و رقابتی بین دو نفر و یا دو تیم جریان دارد و برای برنده این مسابقه جایزهای هم در نظر گرفتهشده است که هر یک از طرفین چنانچه برنده شود به این جایزه دست پیدا میکند. بدیهی است وقتی یکی از طرفین، رقابت را به نفع خود پایان میدهد و جایزه را تصاحب میکند؛ خود را پیروز بر حریف مقابل میبیند و او را شکستخورده میداند و نه جایزه را. درست است که او جایزه را تصاحب کرده و به چنگ آورده و حریف او نیز دنبال کار خود میرود ولی فرد پیروز جایزه را رقیب خود نمیداند و بر این باور نیست که بر جایزه پیروز شده است. در جریان مبارزات انقلابی مردم ایران به رهبری حضرت امام(ره)، رهبری انقلاب و امام در یکسو و نظام استبدادی و ظالم شاه و پشتیبانان غربی و شرقی او در طرف دیگر بودند. تدابیر، اظهارات و رفتارهای حکیمانه امام نشان میدهد که تمام تلاش ایشان معطوف به این بوده است که ارتش بهعنوان یکطرف دعوا و مبارزه معرفی نشود و در مقابل مردم قرار نگیرد. ایشان بهخوبی واقف بودند که قرار گرفتن ارتش در کنار هر یک از طرفین مبارزه مزیت تعیینکنندهای خواهد بود و همگان شاهد حقانیت و صحت این تدبیر و اندیشه راهبردی امام بودیم و دیدیم که از روز ۱۹ بهمن ۵۷ که اولین تظاهر وفاداری به انقلاب و امام توسط کارکنان نیروی هوایی صورت گرفت و اعلام بیطرفی ارتش در روز ۲۱ بهمن- که این بیطرفی درواقع طرفداری از انقلاب بود- فقط یک روز پسازآن در ۲۲ بهمن ۵۷ کفه انقلاب و امام(ره) چنان سنگین شد که کفه مقابل را که رژیم ستمشاهی و همه حامیان در آن قرار داشتند به هوا پرتاب و سرنگون کرد.
امام، اما در تعامل حکیمانهاش با ارتش ایران نگاهی دورتر و عمیقتر نیز داشتند. ایشان میدانستند که مستکبران و استعمارگران، دهها و بلکه صدها سال از ذخایر و سرمایههای این مرزوبوم دزدیده و به غارت بردهاند و بر این شاد خواری نفرتانگیز خود، عادت دیرینه دارند و به همین سبب بهراحتی از آن دست نخواهند کشید و برای بازگرداندن آبرفته از جوی به هر وسیله و روشی دست خواهند یافت. امام نیک میدانست که حتی اگر پیروزی انقلاب در مرحله اول بدون همراهی ارتش میسر شود و در مرحله بعدی حفظ آن غیرممکن خواهد بود و سیر حوادث پس از پیروزی انقلاب یکبار دیگر بهدقت نظر و صحت تدابیر حکیمانه ایشان در تعامل با ارتش را بر همگان ثابت کرد. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران سه دیدگاه و گروه عمده در مقابل ارتش رخنمود.
- حضرت امام(ره)، پیروان ویاران راستین ایشان و قاطبه ملت که از ایشان تبعیت کامل و مطلق داشتند و ارتش را حامی و پشتوپناه انقلاب و کشور میدانستند و از هیچ همراهی و کمکی برای تقویت ارتش فروگذار نکردند.
- تعداد اندکی که علیرغم حضور در گروه اول، به دلیل هواهای نفسانی، پیروزی انقلاب را پیروزی بر ارتش میدانستند و بهزعم آنان ارتش در مقابل آنان شکستخورده بود. این عده هرچند حرکت مهم و مخالفت اساسی با ارتش نداشتند اما نیش و کنایههای آنان ارتشیان را میآزرد. که بهمرور بهاشتباه خود پی بردند و راه اطاعت کامل از امام را در پیش گرفتند.
منبع: مجله صف شماره 359، مهر 1389، ساعس اجا، ص10
انتهای مطلب