من قبل از شروع حمله ارتش مزدور بعث عراق در معاونت عملیات و اطلاعات نیروی زمینی در شغل رئیس دایره جنگهای نامنظم مشغول انجام وظیفه بودم.
در تاریخ 03/07/59 به من ابلاغ شد، همراه تعدادی از افسران زرهی نیروی زمینی از تهران به اهواز(لشکر92 زرهی) حرکت و خود را به فرمانده آن لشکر سرهنگ غلامرضا قاسمینو معرفی نمایم.
فرمانده لشکر پس از ملاقات با ما، من را بهعنوان فرمانده تیپ2 زرهی دزفول که در منطقه دزفول مستقر بود و مأموریت داشت پیشروی دشمن را به سمت دزفول سد نماید، تعیین و سرهنگ2 زرهی ستاد ناصر قندی را به عنوان معاون تیپ2 انتخاب نمود.
من به همراه سرهنگ2 قندی از اهواز حرکت و در روز 05/07/59 در حوالی غروب رودخانه کرخه با تیپ2 دزفول که در حال عقبنشینی به سمت دزفول بود برخورد نمودیم. من توانستم تیپ2 دزفول را در سمت شرق رودخانه متوقف و خود را بهعنوان فرمانده تیپ به پرسنل و فرماندهان یگانهای تیپ معرفی نمایم.
پس از بررسی منطقه عملیات، وضعیت دشمن و وضعیت خودی متوجه شدم که استعداد دشمن یک لشکر و استعداد زرهی و استعداد نیروی خودی(تیپ2 دزفول) پس از سؤال از فرماندهان و گرفتن آمار، حدود 5 دستگاه تانک چیفتن، سه دستگاه موشک تاو، سه دستگاه تفنگ106مم، سه دستگاه تانک شناسایی اسکورپین و 5توپ خود کششی 155 مم و سلاحهای اجتماعی و انفرادی پرسنل بود. یگانهای تیپ را که استعداد آن در حدود یک گروهان نمیشد در شرق رودخانه کرخه سازماندهی و مستقر نمودم. ضمنا یک گروه رزمی از تیپ 37 مرکز زرهی بنام گروه رزمی37 و یک گروهان از گردان 191 پیاده مرکز پیاده همراه تیپ2 دزفول بود و دو گردان پیاده از لشکر21 بنامهای 141 و 138 نیز در منطقه شوش وارد عمل شده بودند.
از تاریخ 09/07/59 تا تاریخ 11/07/59 با تعداد محدود وسایل و وسایطی که در بالا ذکر شد در حد ایثار و ازجانگذشتگی در مقابل نیروهای متجاوز عراقی به استعداد یک لشکر ایستادگی کردیم و پیشروی دشمن را که هدفش رسیدن به شهر دزفول و بستن جاده دزفول اهواز و درنتیجه قطع ارتباط تهران به خوزستان بود سد نمودیم. این امر حائز اهمیت حیاتی بود، زیرا اگر دشمن دراینارتباط در این عملیات موفق میشد، خوزستان درخطر جدی سقوط قرار میگرفت. تیپ2 مانع این خطر شد و هرگونه تک دشمن را به سمت پل نادری دفع و تا حدودی تلفات و ضایعات قابلتوجهی به نیروهای دشمن وارد نمود.
در این مدت فرمانده نیروی زمینی و رئیس ستاد مشترک و مسئولین مملکتی در محل حاضر شدند و تمام تلاشهای خود را به کار گرفتند تا تانکهای تعمیراتی تیپ را آمادهبهکار نمایند و تا تاریخ 11/07/59 آمار موجود تانکهای تیپ به 20 دستگاه رسید.
عناصری از تیپ37 زرهی شیراز که همزمان پدافند تیپ2 دزفول در منطقه علی گرهزد در حوالی دوسلک پیشروی دشمن را سد کرده و در آن منطقه پدافند میکرد، با عقبنشینی تیپ2 دزفول تپههای علی گرهزد، یگان مزبور نیز از دو سلک عقبنشینی و از پل کرخه عبور نمود و در حوالی سهراهی دهلران مستقر شد. ابتدا من تلاش نمودم باقیمانده گروه رزمی37 را آماده نمایم و به شرق رودخانه کرخه اعزام دارم تا با تیپ2 دزفول در شرق رودخانه کرخه جلوی پیشروی دشمن را سد نمایند، ولی موفق به اعزام یگان مزبور نشدم. تا آنکه پس از سه روز یگان مزبور توسط فرمانده نیرو اعزام و زیر امر تیپ2 دزفول قرار گرفت.
استعداد یگان مزبور، 11 دستگاه تانک چیفتن، ام60 آ-ا و ام47 نوسازی شده باخدمه مربوطه و تعدادی افسر بهعنوان ستاد یگان مزبور و فاقد یگان پیاده بود که فرماندهی این گروه رزمی به عهده سرگرد اسد زاده بود.
در این مدت قرارگاهی در دزفول بهمنظور کنترل عملیات یگانهای شرق رودخانه کرخه در پادگان دزفول تشکیل شد که فرماندهی آن به عهده سرهنگ ملک نژاد معاون لشکر92 زرهی بود، ولی این قرارگاه عملا کار مؤثری برای یگانهای مستقر در سرپل انجام نمیداد، چنانچه پس از مدتی این قرارگاه منحل شد.
عمده عملیاتی که تیپ2 زرهی دزفول بهطور فعال در آن شرکت داشت بهطور مختصر بیان میگردد.
- عملیات تصرف سرپل در غرب رودخانه کرخه در محور پای پل عین خوش در مورخه 10/07/59 توسط فرمانده نیرو زمینی مأموریت حمله به غرب رودخانه کرخه و گرفتن سر پل در غرب رودخانه به تیپ2 واگذار شد. موفقیت این مأموریت که ازنظر محاسبات کلاسیک استعداد رزمی دشمن بیش از 20 برابر استعداد رزمی تیپ زرهی بود، قابلتصور نبود. ولی تیپ با همین نیروی کم توانست سرپلی به عمق یک کیلومتر و طول 10 کیلومتر در قسمت غرب رودخانه کرخه تصرف و تأمین نماید. تصرف این سرپل کمکهای مؤثری در عملیات آینده نمود، چنانچه راهگشایی برای حملات بعدی یگانهای خودی گشت و نیروی زمینی با در دست داشتن این سرپل طرحریزی برای عملیات بعدی را نمود.
حمله لشکر21 حمزه نیز از همین سرپل شروع گردید. تصور من بر این است که گرفتن این پل بقای خوزستان را تضمین نمود و روحیه پرسنل ارتش جمهوری اسلامی ایران را که تا آن مدت به علت شکستهای مکرر ضعیف شده بود، بهطور محسوس بالا برد و توخالی بودن و ضعیف بودن ارتش مزدور عراق را با تمام تبلیغاتی که مینمود فاش کردند. تیپ با تلاش فراوان از سرپل تصرفی پدافند نمود و تلاش دشمن را که برای پس گرفتن سرپل مرتبا پاتک میکرد خنثی نمود.
منبع: لشکر21 در آفند و پدافند1359، سرهنگ زرهی ستاد سید یعقوب حسینی ، ۱۳۹8، ایران سبز، تهران
انتهای مطلب