وودز: ممکن است در مورد فرماندهان ارشد عراق برایمان توضیح دهید؟ در آغاز بحث به ژنرال محمد جاسم الجبوری اشاره کردید. ممکن است در مورد او و دیدگاههایش در طول جنگ توضیح دهید و برایمان بگویید که برای او و دیگر شخصیتهای مهم نیروی هوایی عراق چه اتفاقی افتاد؟
عبوسی: بانفوذترین شخصیت ما در نیروی هوایی عدنان خیرالله بود که وزارت دفاع را بر عهده داشت. او و محمد عبدالله شهوانی رئیس اطلاعات نظامی هر دو خلبان بودند. ژنرال خیرالله پیش از اجرای اولین حمله با فرمانده واحدها صحبت میکرد و ضمن کمک به خلبانها در زمینه حقوق ماهیانه، مسکن و دیگر موارد، حتی هزینههای درمانی خارج از کشورشان را هم پرداخت میکرد. همه عدنان خیرالله را دوست داشتیم.
یکی دیگر از افراد بانفوذ محمد جاسم الجبوري از فرماندهان شگفتانگیز نیروی هوایی بود و از سال ۱۹۷۹ تا اوایل ۱۹۸4م فرماندهی این نیرو را بر عهده داشت. صدام در سال ۱۹۸4م الجبوری را به ریاست کمیسیون صنایع نظامی (MIC) منصوب کرد و به او گفت: "باید صنایع نظامی را هم مانند نیروی هوایی بسازی."
وودز: چه کسی بهجای الجبوری به فرماندهی نیروی هوایی منصوب شد؟
عبوسی: حمید شعبان رشيد التكریتی جای الجبوری را در نیروی هوایی گرفت که خلبان نسبتا ضعيفی بود و ازنظر مذهبی هم از سنیهای تا حدی افراطی به شمار میآمد. البته بسیاری از عراقیها تفاوتی بین سنی و شیعه قائل نیستند. التكریتی وقتی میدید فرمانده پایگاه نماز میخواند علاقه بیشتری به او پیدا میکرد و اگر فرماندهی را در حال شرب خمر میدید از او متنفر میشد. در کل، عملکردش در نیروی هوایی بهاندازه الجبوری قابلستایش نبود.
وودز: التكریتی چند سال فرمانده نیروی هوایی بود و آیا فرمانده مؤثری برای این نیرو به شمار میآمد؟
عبوسی: خیر، خود او فرمانده مؤثری نبود ولی فرماندهان خوبی در اختیار داشت. برای نمونه، سليم البسو جانشین معاونت عملیات نیروی هوایی که بعدها به دست صدام اعدام شد و حسن حاج خدور معاون عملیات این نیرو هر دو فرماندهان برجستهای بودند.
وودز: البسو کی و چرا اعدام شد؟
عبوسي: البسو و راجی تکریتی در سال ۱۹۹۵م و به اتهام توطئه برای ترور صدام اعدام شدند.
وودز: حمید شعبان (رشيد التكریتی) از سال ۱۹۸۶م تا پایان جنگ فرمانده نیروی هوایی بود، درست است؟
عبوسی: بله، درست است.
وودز: فرماندهان مهم نیروی هوایی صرفنظر از عملکرد خوب یا بدشان چه کسانی بودند؟
عبوسی: محمد جاسم الجبوری مهمترین آنها بود؛ زیرا نیروی هوایی را میشناخت و برخلاف حمید شعبان ما را درک میکرد. انسان شایستهای بود که وجودش به ما دلگرمی میداد و واقعا فرد باکفایتی بود ولی فرماندهانی که پس از او آمدند بیشتر در پی نزدیک شدن به صدام بودند.
وودز: الجبوری با انتقالش به کمیسیون صنایع نظامی توانست برای افزایش کیفیت تجهیزاتی که بعدها برای نیروی هوایی تهیه شد کاری بکند؟
عبوسی: بله، صنایع نظامی را بهطور کامل متحول کرد و آنطور که به من گفت توانسته بود حجم عظیمی از تجهیزات به ارزش میلیونها دینار را که بیمصرف گوشهای افتاده بود به کار گیرد. اما این کمیسیون در سال ۱۹۸۹م به دست حسین کامل افتاد.
وودز: عراق در زمینه آموزش و کمکهای فنی تا چه اندازه از حمایت خارجی برخوردار بود؟ در مورد اعزام خلبانان میراژ به فرانسه برایمان توضیح دادید. خلبانهایی هم بودند که از خارج به عراق بیایند تا در امر آموزش به شما کمک کنند و اصولا کارشناسان خارجی در حفظ تجهیزات به شما کمک میکردند؟
عبوسی: هنگامی که هواپیماهای سوپراتاندارد را تحویل گرفتیم، فرانسویها پیشنهاد کردند با ما پرواز کنند و خلبانهایمان را آموزش دهند ولی ما این پیشنهاد را نپذیرفتیم و در عوض، خلبانهایمان را برای گذراندن دورههای آموزشی یکماهه به فرانسه اعزام کردیم. هیچ خلبان خارجی هم در مأموریتهای جنگیمان شرکت نداشت، اما خلبانهایی از کشورهای مختلف ازجمله هند، پاکستان و چکسلواکی (سابق) در آموزش خلبانهایمان مشارکت داشتند.
برای نمونه، فرماندهی دانشکده نیروی هوایی یک تبعه خارجی بود و تعداد زیادی مصری هم در این دانشکده مشغول به کار بودند. عدنان خیرالله با حسنی مبارک رئیسجمهور مصر و عبد الحليم ابو غزاله وزیر دفاع این کشور رابطه بسیار خوبی داشت. ابو غزاله کتابی هم در مورد جنگ ایران و عراق نوشت، اما بیشتر مطالب آن نادرست بود و در واقع تاریخ تحریفشدهای از جنگ نوشت که به نفع ایران بود.
منبع: جنگ ایران و عراق از دیدگاه فرماندهان صدام، عبدالمجید حیدری، 1393، مرزوبوم، تهران
انتهای مطلب