در ساعت 0615 مورخ 2/3/1361 به رودخانه شطالعرب و اروند رسيده ومحاصره خرمشهر كامل گرديد .
روند مرحله پنجم عمليات
در ساعت 1100 مورخ 3/3/1361، در حاليكه درگيري شديدي بين نيروهاي خودي و دشمن در منطقه قدس 5 (تيپ 37 زرهي و تيپ امام رضا (ع)) و شمال نهر خين در جريان بود، نيروهاي رزمنده ايران اسلامي (قرارگاه فتح) از قسمت غرب خيابان كشتارگاه وارد شهر خرمشهر شدند. در ساعت 1200 مورخ 3/3/1361 نيروهاي سر افراز جمهوري اسلامي ايران از شمال شرق و غرب وارد خرمشهر شدند نيروهاي عراقي كه مدت 24 ساعت در محاصره كامل بودند، جز تسليم يا فرار و كشته شدن راهي نداشتند و با اين وجود حدود يازده هزار نفر از نيروهاي دشمن در خرمشهر به اسارت در آمدند. درساعت دو بعد از ظهر سوم خرداد 1361 پرچم جمهوري اسلامي ايران بر فراز مسجد جامع خرمشهر و پل تخريب شده خرمشهر به اهتـزاز درآمد و صداي جمهوري اسلامي ايران عنوان كرد: «خرمشهر آزاد شد». ملت مسلمان ايران به جشن و پايكوبي پرداختند. فرماندهان عراقي با خبرهاي كذب و لاف و گزاف از مقاومت نيروهاي تسليم شده عراقي كه راهي اهواز و تهران بودند، دم ميزدند. استكبار جهاني و حاميان دولت بعث عراق مات و متحير شده بودند كه چگونه فرزندان ايران اسلامي به داخل خرمشهر باز گشتهاند در مساجد و خيابانهاي خرمشهر سجده شكر به درگاه الهي بهجاي ميآوردند. جوانان موفق و غيور ما با رفتن به منارههاي مسجد جامع خرمشهر پرچم جمهوري اسلامي را به اهتزاز در آوردند و امروز به لطف خداي بزرگ خرمشهر، خرمتر از روزهاي جنگ شده است.
لطف و عنايت بيكران الهي رهنمودهاي آن فيلسوف خردمند و آن عارف فرزانه امام خميني راحل، دولت مردان جمهوري اسلامي ايران (نيروي زميني، هوايي، دريايي)، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، بسيج نيروهاي مردمي، فداكاري رزمندگان فداكار با ايمان و سلحشور و همدلي بين سلسله مراتب فرماندهي موجب گرديد تا جمهوري اسلامي ايران با اين حماسه تاريخي برگ زريني بر تاريخ با عظمت و تمدنساز جمهوري اسلامي ايران بيفزايد و همه اين پيروزيها ازآن خداست. در آن شبهاي ظلماني و در آن زمينهاي ناشناخته كه در مقابل آتش دشمن كه به حق نيروهاي دشمن خوب ميجنگيدند، خداي بزرگ ما را هدايت و ياري ميكرد. اي خداي بزرگ تو را ميپرستم كه فقط تو سزاوار پرستشي! بحمدالله عمليات بيتالمقدس (آزاد سازي خرمشهر) كه يكي از آرزوهاي ملت بزرگ و مسلمان ايران بود، بدين وسيله تحقق يافت.
يـاد بـاد آن روزگاران يـاد بـاد |
|
روز وصل روز دوستداران ياد باد |
آن جوانان سلحشور افسران پر خروش |
|
و آن گروهبانان بيباك و دلاور ياد باد |
گر ز سربازان و جانبازان همي يادي شود |
|
آن هم آوردان بي نام و نشان ياد باد |
آن شهيدان كبوتر بال آغشته به خون |
|
در نورد دب حردان بعد از آتش ياد باد |
مينموديم تك به ســوي دشمن زالـو صفـت |
|
در شبانگاه و پگاه در دود و آتش ياد باد |
جاي دارد شمه گويم ز حصر آبادان |
|
روز پنج هفت شصت آن روز تاريخي ياد باد |
بعد از آن هم قصه ديگر همي آيد به ياد |
|
حمله فتحالمبين فتحالفتوح را ياد باد |
تيپ ما در اين عمل پيكان واحدهاي خود |
|
چاك زد در دشت عباس قلب دشمن ياد باد |
بار ديگر در نيروي برقآسـا جـان به كـف |
|
مينموديم هر زمان صد جان فدا را ياد باد |
اين كه در بيتالمقدس حمله جانانهاي |
|
كرد آزاد شهر خرمشهر ما را ياد باد |
همدلي بود خـلوص يكرنگي و شور و هـمت و صـفـا |
|
سيهفت مستقل آن تيپ رزمي ياد باد |
صارمي ناگفته ماند آن نكتههاي كار ساز |
|
عشق آن ياري كه بود همراز و مونس ياد باد |
|
سرتيپ2 بازنشسته مجيد صارمي
نقشه ها
حركت قرارگاه قدس براي اخذ تماس پس از عقب نشيني نيروهاي متجاوز از منطقه عمومي جوفيردر 18/2/
منبع: تیپ37 زرهی در عملیات فتح المبین، صارمی، مجید،1387، ایران سبز، تهران
انتهای مطلب