همانگونه که گفتیم، پشتیبانی هوایی نیز روز به روز کمتر میشد. نیروی هوایی تعداد پرواز پیشبینیشده برای روز 18 مهر را 14 سورتی اعلام کرد. در توضیح این مأموریتها یادآوری نمود که مأموریتهای پشتیبانی نزدیک هوایی به علت وجود پدافند شدید هوایی دشمن در لبه جلویی منطقه نبرد تا عمق 30 کیلومتری فقط به منظور قطع خطوط مواصلاتی پشت جبهه دشمن منظور گردیده است.
شهربانی آبادان وضعیت عمومی این شهر را در این روز چنین اعلام کرد: آتش توپخانه دشمن از حدود ساعت 1000 آغاز شد و تا ساعت 1800 به تناوب ادامه داشت و خساراتی به تأسیسات غیرنظامی وارد نمود و تلفاتی به بار آورد.
در روز 16 و 17 مهرماه، فرمانده نیروی دریایی از خرمشهر و آبادان بازدید کرد و نتیجه کلی بازدید را چنین اعلام نمود: ماکروویو خوزستان از کار افتاده و ارتباط با نقاط دیگر قطع شده است. نیروهای موجود در منطقه شامل: تکاوران دریایی، عناصر نیروی زمینی، ژاندارمری، سپاه پاسداران و نیروهای بسیج اکثراً با سلاح سبک در مقابل دشمن ایستادگی نمودهاند و لازم است یک گردان تانک و حداقل یک آتشبار توپخانه این نیروها را پشتیبانی کند. نیروهای عراقی در حال تقویت هستند و احتمالاً در آینده مشکلات بیشتری فراهم خواهند کرد. تعداد مجروحین زیاد است و نیاز به خودرو ترابری برای حمل مجروحین و تدارکات میباشد. منطقه مینگذاری شده نیاز به یک تیم مینگذار جهت مینگذاری معابر وصولی خرمشهر میباشد. بالأخره در آخرین قسمت، فرمانده نیروی دریایی اظهار نموده که تقریباً تمام بیمارستان شهری آسیب دیدهاند و نیاز به بیمارستان صحرایی میباشد.
از جمله مسائلی که کمکم مطرح میشد، فرسوده شدن واحدهای درگیر و لزوم به تعویض آنها بود که نمونه آن در گردان151 دژ مشاهده شد. لشکر92 زرهی گزارش داد این گردان در نبردهای چندین روز گذشته حدود 120 نفر شهید و تعداد زیادی زخمی داشته است و عدهای نیز مفقود و یا فراری هستند. این گردان آمادگی رزمی خود را از دست داده و لازم است با یک گردان تازهنفس تعویض شود. عجیب اینکه نیروی زمینی این گزارش لشکر را عیناً به ستاد مشترک اعلام کرد، در حالی که نیروی زمینی میدانست که ستاد مشترک فاقد هرگونه واحد اجرایی است و اگر لازم شود این گردان تعویض شود، بایستی شخص فرمانده نیروی زمینی در این باره تصمیم میگرفت.
همانگونه که بیان حوادث مهم نشان میدهد، در روز 17 مهرماه نیز، به طور کلی جبهه خرمشهر نسبتاً آرام بود و حوادث مهمی رخ نداد. فقط مبادله آتش بین طرفین جریان داشت و تلفات و خساراتی به بار میآورد. در منطقه خلیج فارس نیز، عملیات هوایی چندان فعال نبود. نیروی هوایی عراق چند پرواز بر فراز خارک انجام داد، ولی بمباران صورت نگرفت.
از روز 18 مهرماه، آتش که چند روز بود در جبهه خرمشهر در زیر خاکستر بود، دوباره زبانه کشید و با شدتی بیشتر، تمام منطقه خرمشهر را فراگرفت. عملیات تهاجمی دشمن در منطقه نبرد خرمشهر آغاز شد، به طوری که در ساعت 0845، فرماندار آبادان وضعیت را چنین اعلام کرد:
وضع آبادان و خرمشهر بسیار وخیم است. راه دارخوین نزدیک است بسته شود و به دست دشمن بیفتد. تعداد کشتهها و زخمیها زیاد است، با وجود این، روحیه مردم خیلی قوی است. این منطقه نیاز به پشتیبانی مؤثر توپخانه دارد.
*****
فرماندهی خرمشهر نیز به لشکر92 زرهی گزارش داد نیروهای خودی در حوالی دور بندر در محور شلمچه ـ خرمشهر و شمال پادگان دژ با نیروهای دشمن درگیر شدهاند. در حال حاضر، به علت بدی هوا، پشتیبانی هوایی و هوانیروز مقدور نیست و درخواست نمود یک تیپ زرهی برای مقابله با دشمن به خرمشهر اعزام شود. در این موقع، قرارگاه مقدم نیروی زمینی در جنوب که از 15 مهرماه در دزفول مستقر و فعال شده بود، رابطه فرماندهی با لشکر92 زرهی برقرار کرده بود. اطلاعاتی که به این قرارگاه مقدم میرسید، حکایت از وخامت وضعیت خرمشهر میکرد. فرمانده نیروی زمینی که شخصاً فرماندهی قرارگاه مقدم جنوب را به عهده داشت، به لشکر92 زرهی دستور داد هرگونه اقدامات پشتیبانی مقدور از منطقه خرمشهر به عمل آید و با هماهنگی با استانداری خوزستان، از نیروهای مردمی برای دفاع از خرمشهر استفاده شود.
فرمانده نیروی دریایی پس از بازدید از خرمشهر و آبادان و مراجعت به تهران، نتیجه بازدید خود را چنین به ستاد مشترک اعلام کرد:
در خرمشهر، اصولاً یک خط تماس مشخصی به عنوان جبهه جنگ وجود ندارد و توازنی بین نیروهای خودی و دشمن در میان نیست و از هر لحاظ، به ویژه قدرت آتش، برتری با دشمن است. دشمن قادر است تمام نقاط خرمشهر و آبادان را زیر آتش بگیرد. در حالی که، جنگافزار عمده نیروهای خودی سلاح سبک است. به همین علت، توانایی تشکیل یک خط مقاومت مشخص در مقابل دشمن را ندارند و تمام قدرت آتش پشتیبانی خودی مستقر در خرمشهر چهار قبضه توپ130مم است، که در روز بازدید مشاهده شد، مهمات اشتباهی برای آن فرستاده شده، بدین جهت، قادر به تیراندازی نبود. تقریباً تمام تأسیسات مهم و حساس منطقه خرمشهر و آبادان یا تخریب شده، یا به شدت آسیب دیده است. به علت کمبودهای زیاد، روحیه اکثر نظامیان منطقه بسیار پایین است و مدام از فرماندهان میپرسند نیروی کمکی چه موقع خواهد رسید؟ با مشاورهای که با مسئولین هدایت عملیات و همچنین حجتالاسلام خلخالی که در منطقه بود، به عمل آمد، اعزام نیروهای تقویتی شامل عوامل مشروحه زیر کاملاً ضروری است:
1. حداقل یک گردان کامل تانک، یک گردان کامل توپخانه، یک گردان کامل پیاده زرهی، یک گروهان مهندسی مینگذار.
2. پشتیبانی تدارکاتی کافی به ویژه مهمات.
3. پشتیبانی کافی هوایی و هوانیروز.
4. ایجاد بیمارستان صحرایی در منطقه، با پزشک و پرستار کافی و تسهیلات جراحی لازم.
5. برقراری سریع ارتباط مایکروویو با نقاط دیگر کشور.
با اعزام یگانهای یادشده، فرمانده منطقه عملیات میتواند یک خط دفاعی تشکیل دهد. در غیر این صورت، خرمشهر در خطر سقوط خواهد بود. از نظر نیروی دریایی، تا آنجا که در مقدورات این نیرو بوده، گردان تکاوران را تقویت کرده و در دفاع از خرمشهر تلاش نموده است، ولی ادامه مقاومت بستگی به اعزام نیروهای تقویتی یادشده دارد.
امضاء: فرمانده نیروی دریایی
*****
با وجود مشکلات و کمبودهای فوقالعاده که نیروهای مدافع خرمشهر در مقابل قدرت فوقالعاده دشمن داشتند، با همان توان اندک خود، دلاورانه مقاومت میکردند و با هر وسیله مقدور، ضرباتی به دشمن وارد مینمودند. چنانکه در حدود ساعت 1100 روز 18، اعلام شد یگانهای خودی در خرمشهر موفق شدهاند یک دستگاه تانک، یک دستگاه نفربر، یک دستگاه کامیون و یک دستگاه بولدوزر دشمن را منهدم کنند و نه نفر از افراد دشمن را به اسارت بگیرند. این خبر، حتی اگر صحت هم نداشت، ولی حکایت از میل به جنگ و مقاومت نیروهای ما میکرد. گرچه همین مقاومت سبب شدY نگهداری خرمشهر تا 16 روز دیگر ادامه یابد. البته طبق گزارش واحد هوانیروز، ضربات یادشده بالا به دشمن به وسیله بالگردهای رزمی این واحد انجام شد و نه نفر اسیر عراقی با بالگرد به آبادان تخلیه شده و تحویل ژاندارمری گردیدند. بنابراین، خبر کاملاً صحت داشت.
به علت نگرانیهایی که درباره احتمال عبور نیروهای دشمن از رودخانه کارون به وجود آمده بود، لشکر92 زرهی به تیم هوانیروز مأموریت داد؛ مسیر رودخانه کارون و جاده اهواز ـ آبادان را شناسایی کند. این شناسایی از ساعت 0830 تا 1015 با هلیکوپتر انجام شد، ولی خلبانان گزارش دادند آثار و علائمی از فعالیت دشمن، که بیانگر آمادگی برای عبور از رودخانه باشد، مشاهده نکردند. اما واحدهای عراقی را در مناطقی بین جاده اهواز ـ خرمشهر و رودخانه کارون در 40 و 50 و 65 کیلومتری جنوب اهواز دیدند که در یک منطقه، واحدهای دشمن تا حدود دو کیلومتری کرانه غربی رودخانه، به سمت شرق پیشروی کرده بودند. احتمالاً همین واحد مأموریت احداث پل و عبور اولیه را داشت که خلبانان نتوانسته بودند نوع آن واحد را تشخیص دهند.
به هر حال، وجود هر یگان دشمن در سه کیلومتری کرانه رودخانه، میتوانست دلیل مشهودی برای احتمال عملیات عبور دشمن از رودخانه باشد و نیازی به اطلاعات بیشتر نبود. یکی از نقطه ضعفهای نیروهای ما در اوایل جنگ، ضعف اقدامات شناسایی و کسب اطلاعات تاکتیکی عینی از مواضع دشمن بود. در این شناساییها، غالباً عناصر رکن دوم یگانهای رزمی شرکت نمیکردند و خلبانان هوانیروز شخصاً این مأموریتها را اجرا مینمودند، گرچه عناصر رکن دوم یگانها نیز اصولاً دانش نظامی کافی برای این وظیفه نداشتند. این ضعف عمومی در زمان قبل از انقلاب نیز یکی از بزرگترین ضعفهای ارتش ایران بود. برای صدق گفتار، خاطرهای را بیان میکنم.
در زمان قبل از انقلاب، روزی مانوری در منطقه غرب دزفول و شوش در حال اجرا بود. نگارنده مدیر عملیات مانور بودم. برای بازدید عملیات یگان مانورکننده به منطقه عملیات رفتم و نیروی خودی و دشمن، به اصطلاح مانوری نیروی آبی و قرمز در تپههای علی گرهزد در مقابل یکدیگر مواضع پدافندی را اشغال کرده بودند، به نحوی که از مواضع نیروی آبی که یگان عمده مانورکننده بود، مواضع نیروهای قرمز که به عنوان دشمن عمل میکرد، کاملاً دیده میشد.
من از رئیس رکن دوم یگان عملکننده سوال کردم مواضع دشمن کجا است؟ با کمال تعجب او جواب داد نمیدانم! گفتم چرا نمیدانی؟ گفت برای اینکه بایستی موضع دشمن از رده بالاتر ابلاغ شود، تاکنون رده بالاتر در این باره خبری به ما نداده است. از او پرسیدم آن عدهای که در تپههای مقابل هستند چه یگانی هستند؟ گفت گردان سوارزرهی. پرسیدم آنها چه نقشی در مانور ایفا میکنند؟ گفت نقش دشمن را ایفا میکنند. پرسیدم اکنون با چشم بدون دوربین آنها را میبینی، چگونه میگویی خبر از مواضع دشمن نداری؟ به علاوه، مگر نمیدانی اطلاعات تاکتیکی منطقه نبرد بایستی از رده جلو و از پستهای دیدهبانی و گشتی و عوامل شناسایی به ردههای بالاتر ارسال شود، نه اینکه رده بالاتر بیاید و به شما بگوید آنکه میبینید دشمن است!؟ طبعاً جز شرمساری برای آن رئیس رکن2 کاری دیگر نبود. اما این ضعف اطلاعاتی در تمام ردهها، حتی در رده نیروی زمینی بود. بعد از پیروزی انقلاب هم، حتی همان عناصر اطلاعاتی کاغذی هم غالباً از صفوف ارتش خارج شده بودند و سازمانهای اطلاعاتی تاکتیکی ما به کلی فاقد ارزش نظامی گردیده بودند.
منبع: نبردهای منطقه خرمشهر و آبادان، حسینی، سید یعقوب، 1396، ایران سبز، تهران
انتهای مطلب