در يكي از اين عملياتها كه از منطقة درگيري باز ميگشتيم ناگهان با چند فروند هواپيماي دشمن روبه روشديم. منطقهاي كه در آن هواپيماهاي عراقي به ما هجوم آوردند جفير و اطراف دارخويّن بود. هواپيماها بالگردهاي ما را دنبال ميكردند. من با شهيد فخرايي بودم. اشتري دريك بالگرد ديگر و اسماعيل صحتي كه به خاطر منهدم كردن يك فروند هواپيماي دشمن با بالگرد شهرت جهاني پيدا كرده است دريك بالگرد ديگر بود.
ما براي آنكه هدف هواپيماها قرار نگيريم از همديگر جدا شديم و هركدام به سمتي رفتيم. هواپيماها دستبردار نبودند چون دشت باز بود و نميتوانستيم به پشت كوه يا منطقه امن پناه ببريم، مجبور بوديم چپ و راست برويم و چنين ميكرديم.
بالاخره اين جنگ و گريز بيش از پانزده دقيقه طول كشيد و هواپيماهاي عراقي با رسيدن هواپيماهاي خودي منطقه را ترك كردند و ما خسته ولي خوشحال در پايگاه خود فرود آمديم و براي عمليات بعدي لودگيري1 كرديم.
منبع: خلبانان، پوربزرگ، علیرضا، 1385، ایران سبز، تهران
انتهای مطلب