در حين كار و معاينه متوجه شدم كه بيمار آسپيراسيون2 كرده و ترشحات معده وارد ريهاش شده است. با توجه به نداشتن امكانات (ICU) در منطقه، به پزشكيار پايور گفتم كه بيمار نياز به شوك و ساكشن3 دارد و بايستي سريعاً به بيمارستان انتقال يابد. در همين حين يكي از سربازان، كه گروهبان وظيفه بود، پرسيد كه چهكار بايد كرد؟ وقتي به او توضيح دادم چكار بايد بكند، در حالي كه تنفس دهان به دهان انجام ميداد، گفت حاضر است ساكشن را با دهان خود انجام دهد و سريعاً ترشحات دهان سرباز مصدوم را با دهان خود ساكشن كرد. در آن شرايط ديدن آن صحنه، همه را متعجب كرد. سكوت بر اورژانس حاكم شد و فقط صداي ماساژ و تنفس مصنوعي و ساكشن آن دلاور با دهان و توضيحات و راهنماييهاي من در فضاي اورژانس شنيده ميشد. بالاخره پس از چند دقيقه كه موفق به احياء شديم با آمبولانس او را به بيمارستان17 شهريور آبادان رسانديم. بعد از آن، همه ساكت بودند. كسي توان عكسالعمل و يا حتي صحبتي را نداشت. آن هم به دو دليل: هم به خاطر آن سرباز مجروح و هم به خاطر ديدن صحنهاي كه شايد هيچكس حتي من هم تصورش را نميكردم. بالاخره با يكسري صحبتها سكوت را در هم شكستم و از كاركنان خواستم كه به سر كارهاي خود برگردند و خودم هم با گروهبان3 نجفي تنها شديم و شروع كردم با وي صحبت كردن و تشويقكردن وي، چون حالت خاصي داشت و مبهوت و ناراحت بود.
پانوشته:
1-سروان پزشك نيروي زميني ارتش.
2-آسپيراسيون: بازگشت ترشحات معده به داخل ريه.
3-ساكشن: تميز كردن راه هوايي از ترشحات با دستگاه مخصوص.
منبع: درمانگران رزمنده، منتظر، رضا،1386، انتشارات ایران سبز، تهران
انتهای مطلب