بعد از هماهنگي ايجاد شده با بيمارستان مركزي نيروي هوايي، او را با هواپيما به تهران اعزام كرديم، در حاليكه همه كاركنان بيمارستان نگران و ناراحت وضع بيمار بودند. از اين موضوع، يك ماهي گذشت. يك روز كه مشغول مداواي مجروحان بوديم، همان سرباز مجروح از درِ ورودي بيمارستان داخل شد و ما از اينكه او سالم برگشته بود، خوشحال شديم و خدا را شكر كرديم.
به نوبة خود از پزشكاني كه در نجات جان مجروحان تلاش وافر كردند و در بيمارستانهاي مختلف مشغول به كار هستند، تشكر ميكنم و هميشه به ياد آنها هستم و هيچ زماني خاطرات جنگ و سالهاي 59 تا 62 را فراموش نميكنم.
منبع: درمانگران رزمنده، منتظر، رضا،1386، انتشارات ایران سبز، تهران
انتهای مطلب