پيرمان آواي حق سر داد و بر پامان نمود |
|
تا كه جرأت بر قيام و دادخواهي يافتيم |
راستي شد پيشة خم قامتان شب زده |
|
چون سپر شد سينهها فرجام آهي يافتيم |
بغضها فرياد گشت و مشتها بر آسمان |
|
تا كه استيلا، ظفر بر ظلم شاهي يافتيم |
بر شعار حق خود در سنگر آزادگي |
|
هر چه جستيم از نثار خون گواهي يافتيم |
ما همان بي سرپناهان شرافت مسلكيم |
|
خون بهپا شد تا كه ما شال و كلاهي يافتيم |
منبع: آتش دل، بیطرف(محزون)، فرزاد،1386، تهران ایران سبز
انتهای مطلب