اقتدار نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در طول هشت سال دفاع مقدس هیچگاه مورد پسند نیروهای منطقهای و فرامنطقهای بالأخص نیروهای استکبار جهانی ـ آمریکا ـ نبود. غرب که گمان میکرد نیروی دریایی ارتش ج.ا.ا. توان مقاومت طولانیمدت در دریا را ندارد، حال با هشت سال مقاومت پرافتخار روبهرو شده بود.
نیرویی که نه تنها تمامی مأموریتهای خود را به بهترین نحو اجرا میکرد و حاکمیت بلامنازع را در منطقه ایجاد مینمود، بسیار قویتر از روزهای ابتدایی جنگ در صحنههای مختلف عملیات دریایی حاضر میشد. آمریکا که حضور در منطقه را در راستای منافع ملی خود میدانست و هیچگاه از بیان آن، حتی از زبان رؤسای جمهور خود ابایی نداشت، حال پس از هشت سال به این نتیجه رسیده بود که هیچ کشوری در منطقه توان مقاومت در برابر این نیروی کوچک ولی استوار را ندارد. بنابراین، تصمیم گرفت تا عملیاتی به نام پریینگ منتیس[1] را به اجرا درآورد. دشمن حتی به خود جرئت نداد؛ دیدگاه سیاسی خود را قبل از عملیات نظامی، آشکارا به جمهوری اسلامی ایران اعلام کند.
ناوشکن سبلان قبل از درگیری با ناوگان استکبار جهانی به مدت9 روز در دریا بود. بهعبارت دیگر، ناوشکن سبلان از تاریخ 20 فروردین 1367، در مأموریت بود و در تمام این 9 روز دستِکم یک فروند ناوشکن یا رزمناو آمریکایی سایه به سایه ناوشکن حرکت مینمود، بیآنکه اقدام خصمانهای از خود نشان دهد.
ناوشکن در روز دهم مأموریت، یعنی 29 فروردین 1367، ساعت هشت صبح قصد داشت پس از پایان مأموریت وارد بندر شود، تا ادامۀ مأموریت برای حداقل 48 ساعت دیگر ابلاغ شود. از آنجا که محدودیت سوخت و آذوقه وجود داشت، بنابراین در لنگرگاه لنگر انداخت و پس از دو ساعت با گرفتن نیازمندیها لنگر کشید و عازم مأموریت گردید.
ناوشکن هنوز از لنگرگاه خارج نشده بود که دستور بازگشت به بندر داده شد، ولی با موافقت به درخواست کتبی یگان، ادامه مأموریت تصویب گردید و ناوشکن به راه خود به سمت تنگه هرمز ادامه داد. هنوز از جزیره لارک نگذشته بود که با اولین گروه هواپیماهای متجاوز دشمن در بالای جزیره لارک روبهرو شد و درنتیجه اقدام به تیراندازی کرد. از آن زمان، درگیری رودررو با هواپیماهای آمریکایی آغاز شد. هواپیماهای دشمن که منطقه را محاصره کرده بودند و برتری کامل داشتند در ارتفاع بالاتر از بُرد توپخانه و موشک ضدهوایی دوشپرتاب یگان، پرواز میکردند و از همانجا موشک و راکت شلیک مینمودند.
در مراحل اولیه درگیری که بیش از پانزده دقیقه طول کشید، با انجام مانورهای تاکتیکی مناسب و دفاع کامل هوایی نتوانستند به یگان آسیب برسانند. درنتیجه، بهظاهر منطقه را ترک کردند. حدود پنج تا ده دقیقه بعد، هواپیماهای دشمن بار دیگر در محل حاضر شدند و با پرتاب بمب لیزری موفق شدند، به ناوشکن ضربه بزنند.
ناوشکن در قسمت زیرین شکاف عمیقی برداشت و بیش از یکسوم پرسنل آن مجروح و سی نفر نیز با یدککش از یگان خارج شدند. چون سامانه تحرک از کار افتاده بود، با کمک یدککش و راهاندازی تنها توپ ضدهوایی عملیات مقابلۀ ضدهوایی به تنهایی علیه هواپیماهای مهاجم در طول مدت یدککشی تا رسیدن به لنگرگاه و ورودی بندر صورت گرفت و این عملیات تا پاسی از شب ادامه داشت تا اینکه سرانجام هواپیماهای مهاجم منطقه را ترک کردند.
ناوشکن سبلان گرچه آسیب سنگینی را متحمل شده بود، لیکن با غرور و مردانگی مردان خود در بستر حوض خشک آرمید و آمادۀ بازسازی شد و دو سال بعد با دستان مبارک رهبر فرزانۀ انقلاب و فرماندهی معظم کل قوا بار دیگر عملیاتی گردید و پرچم پرافتخار جمهوری اسلامی ایران را در اقصی نقاط عالم به اهتزاز درآورد.
تأثیر جنگ نفتکشها بر روند کلی جنگ[2]
كاهش تولید و صدور نفت باعث كاهش شدید درآمدها گردیدکه خود تأثیر شدیدی بر تأمین منابع جنگ میگذاشت. از طرفی، افزایش هزینههای تولید و استخراج نفت، افزایش هزینههای صدور، به ویژه حق بیمه محمولات و حق سورشارژ كشتیهای تجاری و در مقابل افزایش صدور نفت اعراب حوزه خلیج فارس، موجب كمرنگ شدن نقش ایران در بازار نفت گردید.
این برنامه از پیش طراحی شده، علاوه بر همه منافعی که برای آمریکا داشت، موجب گردید که آمریکا برای كنترل جنگ از نزدیك، نیروهای خود را در خلیج فارس تقویت کند و به بهانه اسكورت كشتیهای كویتی به درخواست آن كشور، موجب ناامنی بیشتر درخلیج فارس گردد.
تصمیم آمریکا برای خاتمه جنگ پس از سال 1365، قطعی شد. عدم موفقیت در پیاده كردن صلح از راه مذاكره مستقیم با ایران و رسوایی ناشی از آن، عزم آمریکا را برای ختم جنگ قوت بخشید و باعث شد آمریکا مجموعهای از فعالیتهای عمدتاً غیرانسانی را برای پایان دادن به جنگ انجام دهد كه فهرستوار بیان میشود:
1. كمك اقتصادی و نظامی بیش از پیش به عراق از جمله تكمیل چهار خط لوله انتقال نفت، تجهیز عراق به سلاحهای شیمیایی و در اختیار گذاشتن اطلاعات ماهوارهای مورد نیاز به آن كشور .
2. تشدید تحریمها و فشار سیاسی و تبلیغاتی علیه.
3. تعطیلی بیشتر دفاتر خرید سلاح ایران در سراسر دنیا، فشار از طریق شوروی به چین كه بهترین راه تهیه اقلام ایران بود.
4. كاهش شدید قیمت نفت و تلاش نسبتاً موفق در قطع خرید نفت از ایران توسط عمده كشورهای مصرف كننده.
5. گنجاندن درخواست ختم فوری جنگ در بیانیه اجلاس هفت كشور صنعتی در ونیز .
6. منظور كردن راههای تحریم و تهاجم نظامی علیه ایران در صورت نپذیرفتن صلح درقطعنامه ۵۹۸.
7. پیدا كردن راههای مخفی تهیه سلاح ایران و مسدود كردن آنها.
8. فشار تبلیغاتی از راه متهم كردن ایران به بمبگذاری و خرابكاریهای اقصی نقاط جهان.
جنایات و اقدامات نظامی علیه ایران
- اقدامات نظامی در خلیج فارس: اولین بار به بهانه برخورد یكی از ناوهای آمریکا به مین، خسارت به یک نفتكش كویتی توسط ایران و ساقط شدن بالگرد آمریکایی که در این رابطه، پایانه نفتی رشادت و میدان نفتی رسالت پس از ۲۰ دقیقه مهلت برای تخلیه نیروی انسانی با یكصد گلوله توپ یک ناو آمریکایی كاملاً منهدم شد و بالغ بر نیم میلیارد دلار خسارت به بار آورد.
بار دیگر به بهانه برخورد یك ناو با مین كه به سختی آسیب دید، سكوهای سامان و سبحان و نصر محاصره و منهدم گردیدند و خسارتی در حدود یک میلیارد دلار وارد شد. همچنین به ناوشکنهای ایران صدمات فراوانی وارد گردید. نكته مهم این بود كه دولت ریگان بعد از اكثر این تهاجمات موضع میگرفت و آنها را اجرای دستورات خود قلمداد میكرد.
2- شاید فجیعترین جنایات این سالها ساقط كردن هواپیمای مسافربری ایران در آسمان خلیج فارس بود كه طی آن ۲۹۰ نفر مسافر بیدفاع به شهادت رسیدند و دولت آمریکا در مقابل به فرمانده ناو مهاجم، نشان اعطا كرد. نكته مهم پس از این حادثه، مشخص شدن عزم بینالمللی علیه ایران بود، چرا كه در پی فاجعهای چنین دلخراش و غیرانسانی رئیس سازمان ملل متحد فقط به یك اظهار تأسف بسنده كرد.
منبع: جنگ تحمیلی و امنیت خلیج فارس، عبدالله معنوی رودسری و همکاران، 1394، ایران سبز، تهران
انتهای مطلب