اي خميني تو مرا شهد ولا نوشاندي |
|
هشت سالم به تَف كرب و بلا سوزاندي |
من همان چفيه به دوش دل سنگرهايم |
|
تا به رگ خون بودم، روح خدا برپايم |
هرچه بر عاشق دلباختهات سنگ زدند |
|
آتش اندر دل مردان ره جنگ زدند |
باز هم اهل وفا زنده و ثابت قدمند |
|
گر چه عشّاق جگر سوخته، بي بال و پرند |
منبع: آتش دل، بیطرف(محزون)، فرزاد،1386، تهران ایران سبز
انتهای مطلب