بخش پانزدهم: اعمال حق تفتیش و توقیف بعد از آتشبس
روزی که بین ایران و عراق آتشبس برقرار گردید، فرمانده نیروی دریایی ایران اعلام کرد که نیروهایش تا زمان صلح، به تفتیش کشتیها ادامه خواهند داد.[1] عراق به عمل مزبور اعتراض کرده، آن را مغایر منشور ملل متحد و به ویژه اصل امنیت دستهجمعی دانست.[2] نظریه ایران مبتنی بر این واقعیت بود که متارکه جنگ و حتی فراتر از آن، آتشبس، حالت جنگ را پایان نداده و تا زمانی که به یک معاهده صلح دست یابند، حقوق جنگ حاکم بر روابط بین دو دولت خواهد بود. در عین حال ایران اضافه می کند آمادگی آن را دارد که به یک فرمول مصالحه دست یابد.
اگرچه ایران در عمل اقدام به تفتیش نکرد، با وجود این، مسئله باقی است و از نظر تئوریک میتواند جالب باشد. در چهارچوب کنوانسیونهای ترک مخاصمه است که میتوان راه حلی برای مسئله مزبور یافت. اکثر این کنوانسیونها به طور کلی اعمال حق توقیف را منع میکنند. موضع علمای حقوق یکپارچه نیست. با وجود این، اکثریت مؤلفین مدافع استدلال مخالف هستند.[3] در خصوص دوره آتشبس، سوابق نادر است، اگر نگوییم که اصلاً وجود ندارد.
از آنجا که اعمال حق توقیف نمیتواند به خودی خود عملی مخاصمهآمیز تلقی شود، میتوان نتیجه گرفت که متخاصمین میتوانند حداقل تا زمان انعقاد یک قرارداد ترک مخاصمه به اعمال حق مزبور ادامه دهند.
واکنش در برابر تخلف از تعهد به بیطرفی و تبعیض بین دول متخاصم
کویت، عربستان سعودی و ایالات متحده امریکا از سوی ایران متهم شدند که در طول جنگ از تعهدات بیطرفی و عدم تبعیض قصور ورزیدهاند.[4] موضع ایران در برابر همه آنها یکسان نبود. ایران به کوتاهیهای کویت و عربستان سعودی از طریق حمله به تانکرهای حامل نفتشان پاسخ داد. راجع به ایالات متحده که از سوی ایران متهم به همکاری با متجاوز بود، عکسالعمل واجد شرایط خاصی بود و با در نظر گرفتن شرایط حاکم مورد به مورد اقدام شد.
بعد از توسعه منطقه ممنوعه عراق در 12 اوت 1984، نیروی هوایی عراق به تعدادی از نفتکشهای بیطرف را در مجاورت ترمینال نفتی جزیره خارک حمله کرد. در 25 آوریل 1984 (5 اردیبهشت ماه 1363)، عراق برا ی اولین بار به سوپر تانکر “Safina al Arab” که تحت پرچم سعودی بود، حمله کرد.
کشور مزبور روزهای بعد حملاتش را تشدید کرد. ایران در 16 مه 1984 با حمله به نفتکش Yanbu Pride که تحت پرچم سعوی بود، مبادرت به مقابله به مثل نمود. تعداد حملات ایران که غالباً علیه نفتکشهایی که حامل نفت کویت بودند، صورت میگرفت، در مقایسه با حملات عراق کمتر بود.
جنگ نفتکشها تا پایان مخاصمات تداوم یافت و برای کشتیرانی بیطرف خیلی سنگین (گران) تمام شد. در 25 مه 1982 (4 خرداد ماه 1361)، شش دولت عضو شورای همکاری خلیج فارس، طی نامهای خطاب به دبیر کل سازمان ملل متحد درخواست تشکیل جلسه شورای امنیت را کردند. سفیر ایران در سازمان ملل بر آن شد که حمایت ایران را توجیه کند. استدلال ایران مبتنی بر دو ایده بود:
- واکنش علیه کمکهای تدارک دیده شده برای دولت عراق توسط برخی از دولتهای منطقه.
- اصل یکپارچگی در خلیج فارس.
نتایج کمکهای اعطایی به عراق: به نظر ایران «برخی دولتهای منطقه که منابع مادی و کمکهای وسیعی را در اختیار عراق قرار داده ، آن دولت را تشویق به تهدید کشتیهای تجاری در خلیج فارس می کنند، هنوز خواهان این هستند که از نتایج پشتیبانی آشکارشان از عراق متجاوز علیه ایران مصون بمانند».[5] کویت و عربستان به طور خاص، مشمول این وضعیت هستند.[6]
نظر ایران این بود که از آنجا که نفت تنها منبع درآمد این کشورهاست، نفتی که توسط این نفتکشها در شرایط فعلی حمل میشود، کالایی ممنوعه تلقی میگردد؛[7] لذا ایران حق توسل به زور علیه نفتکشهای کشورهای مزبور را برای خود محفوظ نگه میدارد. مسئله مشروعیت چنین اعمالی به نحو زیرکانهای طرح شده بود. در این مرحله بایستی بین نفتکشهای تحت پرچم کشور بیطرفی که ذینفع در مناقشه نیست، و آن کشتیهایی که تحت پرچم کشورهایی هستند که از تعهدات اساسی بیطرفشان قصور ورزیدهاند، تمایز قائل گردد.
بدیهی است که شورای امنیت در قطعنامه552 (اول ژوئن 1983) این تمایز را مورد توجه قرار داده، صرفاً حمله به کشتیهای حامل پرچم دولتهای غیرساحلی خلیج فارس را محکوم کرد.[8] چنین تفسیری منجر به این می شود که ما بپذیریم ایران در توسل به زور علیه کشتیهای تحت پرچم کویت و عربستان، به منظور واداشتن آنها بر انجام تعهداتشان، محق بوده است.
در این ارتباط «ایران میبایست مطابق معیار ضرورت و تناسب، ملحوظ در حقوق مدرن دفاع مشروع عمل میکرد.» در نهایت در این منطقه، آزادی عمل دول متخاصم به میزان کمکی که یک دولت بیطرف به توان نظامی دشمن میکند بستگی دارد و اینکه میتوان در نهایت امر حقوق اعطایی به دولت بیطرف را سلب کرد. اگر اینطور باشد، تردیدی وجود ندارد که در کلیه موارد، انهدام کشتیهای تجاری مستلزم اخطار قبلی است و کشتی باید ایمنی سرنشینان را تأمین کند.
اصل یکپارچگی امنیت در خلیج فارس: «از نظر جمهوری اسلامی ایران، امنیت خلیج فارس تجزیه ناپذیر است، یا امنیت برای همه وجود دارد، یا هیچ امنیتی برا ی هیچ کسی وجود ندارد.»
اهمیت امنیت کشتیرانی برای ایران انکارناپذیر است، از آنجا که از طریق این آبراه است که ایران بخش عظیمی از نفتش را صادرمیکند، عراق به منظور قطع منبع اصلی درآمد ایران و اجبار به پذیرش پیشنهادات صلح، نفتکشهایی را که مقصد و یا مبدأ آنها بنادر ایران بود، مورد حمله قرار میداد.
بر این اساس ایران مجبور شد که با حمله به کشتیهای بیطرف پاسخ گوید تا بدان وسیله صادرات نفت به دیگر کشورها از طریق خلیج فارس را قطع کند. در این زمینه بود که ایران به اصل یکپارچگی امنیت در خلیج فارس توسل جسته تا عمل خود را توجیه نماید. در واقع، اتخاذ این سیاست جدید که فاقد هرگونه مبنای حقوقی بود، این امید را تقویت میکرد که قربانیان، به عراق فشار وارد نمایند تا به حملات خود پایان دهد.
در این راستا بود که رهبران ایران در چندین مورد در طول جنگ تهدید کردند که اگر قادر به استفاده از تنگه هرمز برای صدور نفتشان نباشند، آن را خواهند بست.[9] این واقعیت که بیش از نیمی از ناوگان نفتکشی کویت تحت پرچم ایالات متحده امریکا از تنگه هرمز عبور کردند و در اقدام به درگیری احتیاط میشد، مؤید شکست نسبی این سیاست میباشد.
مشارکت ایالات متحده به نفع عراق در مخاصمه: حضور گسترده ناوگان ایالات متحده درخلیج فارس، ریشه و عامل بحران شدید با ایران بود. ایالات متحده امریکا در «اعمال حق دفاع مشروع»[10] به یک سلسله اقدامات دریایی و هوایی علیه اهداف ایران مبادرت ورزید. ایران بلافاصله این اعمال را به عنوان اعمال تجاوزکارانه تلقی کرده و از اجازه دادن به ناوگان امریکایی در اعمال حق عبور بیضرر خودداری نمود.
منبع: جنگ تحمیلی و امنیت خلیج فارس، عبدالله معنوی رودسری و همکاران، 1394، ایران سبز، تهران
[1] روزنامه اطلاعات ، 29 مرداد 1367
[2] سخنرانی وزیر امور خارجه عراق در 43 امین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد ، 4 اکتبر 1988
[3] حمید رضا ملک محمدی نوری ، مفاهیم تعلیق و حالت نه جنگ ، نه صلح ، در حقوق بین الملل ،زیر نظر جمشید ممتاز ( تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه 1372)
[4] ماده 9 کنوانسیون پنجم لاهه 1907
[5] نامه سعید رجایی خراسانی نماینده اسبق دایئم جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد به دبیر کل 25 مه 1984 ( 4 خرداد 1361)
[6] اظهارات یک خلبان اسیر عراقی ، در خصوص استفاده نیروی هوایی عراق از حریک هئایی کویت برای حمله نفتکشها و تاسیسات نفتی ایران در خلیج فارس
[7] نامه وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به دبیر کل سازمان ملل
[8] F.V. Russo , op.cit , supra , note 11 , p 396
[9] خطبه های نماز جمعه تهران رییس جمهوری وقت ، آیت الله خامنه ای ، 13 اسفند 1363
[10] UN . Doc. S/19149 , 22 september 1987
انتهای مطلب