در تاریخ 12/7/1366، قایقهای تندرو سپاه مأموریت یافتند؛ پایانه نفتی رأسالخفجی عربستان را مورد حمله قرار دهند که با دخالت ناوگان امریکا منتفی شد. این قایقها از جزیره فارسی در 120 کیلومتری آمده بودند. قایقهای سپاه در همین حال، کشتی ردالکبری عربستان را مورد حمله قرار دادند.[1]
در روز 16/7/1366، در درگیری پنج فروند بالگرد امریکایی با پنج فروند قایق تندرو سپاه، سه قایق سپاه غرق و دو نفر شهید شدند و یک فروند هلیکوپتر امریکایی سقوط کرد.[2]
در تاریخ 23/7/1366، یک هفته پس از درگیری بالگردهای امریکایی با قایقهای ایرانی، اصابت یک فروند موشک کرم ابریشم به کشتی نفتکش امریکایی سانگاری در ساحل کویت، موجب شد 18 نفر، از جمله ناخدای کشتی مجروح شوند.[3]
در روز 27/7/1366، امریکا به سکوی نفتی رشادت حمله کرد. این سکو دارای دو جایگاه میباشد (R4 و R7) که امریکاییها آن را منهدم کردند.[4]
امریکا پس از ناکامی در تلاشهای سیاسی و نظامی، با هدف به دست گرفتن ابتکار عمل، طرح تحریم خرید نفت ایران را صادر کرد. پیرو این موضعگیری صریح، اروپا و ژاپن اعلام کردند تنها از فروش سلاح به ایران خودداری خواهند کرد.
تا پایان سال 1366، هواپیماهای عراقی به حملات بیامان خود علیه بنادر، جزایر، کشتیها و نفتکشها ادامه دادند و سپاه نیز موضوع کاشت مین و زدن کشتیهای باری را در دستور کار داشت.
در تاریخ 26/1/1367، کشتی جنگی امریکا به نام ساموئل رابرتز با مین برخورد کرد و قایقهای توپدار سپاه با کشتی امریکایی ویلیتاید در سواحل امارات درگیر شدند.[5]
در روز 29/1/1367، امریکا سکوهای نفتی نصر و سلمان را با گلوله و موشک منهدم کرد و متعاقب آن با نیروی دریایی ارتش درگیر شد.
در تاریخ 12/4/1367، ناو وینسنس در تعقیب قایقهای گشت سپاه و در اقدامی وحشیانه، هواپیمای مسافربری ایران با 290 سرنشین را در آبهای خلیج فارس هدف قرار داد و سرنگون ساخت.[6]
راهبرد دریایی عراق در جنگ تحمیلی
عراق از نظر دریایی فاقد سواحل و جزایر راهبردی در خلیج فارس میباشد. وضعیت ژئوپلیتیک این کشور در حاشیه شمالغرب خلیج فارس نشاندهنده حداقل دسترسی این کشور به آبهای آزاد است که از طریق خور عبدالله و آبراه اروندرود صورت میپذیرد. این آبراهها نیز به راحتی در زیر دید و تیر مستقیم کشورهای همجوار عراق یعنی ایران و کویت قرار دارند.
در واقع زمانی که عراق به عنوان بخشی از سرزمینهای تحت قیمومت و کنترل امپراتوری عثمانی قرار داشت، این محدودیت به دلیل در اختیار داشتن سایر مناطق عربی خلیج فارس توسط دولت عثمانی احساس نشده و عراق بخشی از یک سرزمین بزرگتر به حساب میآمد. با پایان گرفتن جنگ جهانی اول در سال 1918 و شکست امپراتوری عثمانی سرزمین عراق نیز تحت قیمومت انگلیس درآمد و سپس در سال ۱۹۳۲ قیمومت انگلستان به پایان رسید و این کشور رسماً به استقلال دست یافت.
در همان سال، عراق به عضویت سازمان ملل متحد درآمد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که عراق سرزمینی ساختگی بوده و حدود آن نیز بر اساس توافقات دول فاتح در جنگ و در این مورد خاص با خواست و توافق بهعمل آمده بین دول فرانسه و انگلیس شکل گرفت و به ویژه این محدودیت به شکلگیری کشور کویت در مجاورت عراق بازمیگردد که دسترسی بیشتر عراق به آبهای آزاد را با محدودیت روبرو نموده است.
ماهیت سواحل و بنادر این کشور به گونه ای است که اجازه تبدیل عراق به یک قدرت دریایی را نمیدهد، زیرا یکی از عوامل مؤثر در شکلگیری قدرت دریایی داشتن سواحل و جزایر گسترده و دسترسی آسان به آبهای آزاد و امکان پشتیبانی مستمر و مطمئن از ناوگان جنگی برای حضور مقتدرانه ومتناسب با تهدیدات در دریا است.[7] بررسی تجهیزات دریایی عراق نیز همین واقعیت را روشن مینماید.
در واقع نیروی دریایی عراق تا آغاز تهاجم به ایران دارای یگانهای شناور سبک و کرانهای بود که ستون فقرات آن را ناوچههای موشکانداز کلاس اوزا مجهز به موشکهای استیکس[8] تشکیل میدادند.[9] با توجه به این امر میتوان استراتژی دریایی عراق را عمدتاً پدافند از سواحل و آبراههای مواصلاتی و پایانههای نفتی این کشور و وارد آوردن ضربات سریع در محدوده برد عملیاتی این ناوچهها تلقی نمود.
در ضمن به دلیل اینکه عراق در خلیج فارس فاقد جزیره بود، دو پایانه نفتی البکر و الامیه نقش جزایر و پوشش برای ناوچههای عراقی در هر گونه عملیات آفندی و پدافندی نزدیک را ایفا مینمودند. برای عملیات آفندی علیه منابع ایران در نقاط دور، نیروی دریایی عراق نیازمند همکاری سایر کشورهای عرب خلیج فارس مانند بحرین، قطر، عربستان و یا عمان و همچنین پوشش هوایی مناسب و استفاده از اصل غافلگیری بود که با اشرافیت اطلاعاتی و برتری عملیاتی نیروهای خودی در سراسر خلیج فارس عملاً از توان و اراده آن خارج بود. در واقع نیروی دریایی عراق باید از یک خور نسبتاً کمعرض و دارای مسیر طولانی مشابه یک لانه موش در مدخل خلیج فارس که به شدت از طرف نیروی دریایی و هوایی ایران تحت مراقبت بود بیرون آمده و اقدام به عملیات آفندی نماید.
استراتژی هر نیرویی را میتوان متناسب با تجهیزات آن ارزیابی نمود، زیرا هیچ نیرویی بدون تجهیزات لازم، به ویژه در عملیات دریایی قادر به اجرای عملیاتی فراتر از مقدورات خود نیست.
منبع: جنگ تحمیلی و امنیت خلیج فارس، عبدالله معنوی رودسری و همکاران، 1394، ایران سبز، تهران
[1]. خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، گزارشهای ویژه، نشریه شماره198، 12/7/66.
یونایتدپرس 11/7/66.
محمد درودیان، همان، ص136.
[2]. محمد درودیان، همان، ص137.
[3]. همان، ص141. و: خبرگزاری فرانسه، 23/7/66.
[4]. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه شماره214، 28/7/66.
منامه، یونایتدپرس، 27/7/66.
محمد درودیان، همان، ص145.
[5]. فصلنامه مطالعات جنگ ایران و عراق، شماره7.
مجله نگین ایران، آنتونی کردزمن، ترجمه پریسا کریمینیا، ص70.
[6]. محمد درودیان، پایان جنگ، ص106.
[7]. در دوران جنگ سرد، اگرچه شوروی سابق نیز از دسترسی آسان به آبهای آزاد محروم نبود، اما با دشواری روبرو بود. نیروی دریایی شوروی با استفاده از بنادر کشورهای بلوک شرق و متحدین خود در سراسر دنیا و همچنین استفاده گسترده از یگانهای شناور پشتیبانی در دریا تا حدود زیادی این ضعف استراتژیک را جبران میکرد.
[8]. استیکس (styx) در اساطیر یونانی به معنای رودخانهای در زیر زمین است که ارواح مردگان را به دنیای دیگر میبرد.
[9]. حداکثر سرعت ناوچههای اوزای عراقی 38 گره دریایی و با سرعت 35 گره برد. این ناوچهها 500 مایل دریایی (حدود 900 کیلومتر) است. برد موشکهای استیکس نیز حداکثر 24 مایل دریایی (45 کیلومتر) بود.
انتهای مطلب