بخش پنجم: در کنترل عملیاتی قرارگاه نصر
عزيمت از قرارگاه كربلا به سوي قرارگاه نصر به منظور قراردادن تيپ37 زرهي در كنترل عملياتي قرارگاه نصر
ساعت 1800 روز 3/1/1361 فرماندهي محترم نيروي زميني با همراهان جناب سرهنگ موسوي قويدل، جناب سرهنگ مفيد، جناب سرهنگ جمشيد منظوري، جناب سرهنگ حسام هاشمي، جناب سرگرد غلام رضا آذربون و اينجانب با استفاده از خودرو از قرارگاه فرماندهي كربلا به سوي فرودگاه اضطراري پاي پل نادري و قرارگاه فرماندهي نصر در ارتفاعات شمال غرب پل نادري عزيمت و پس از حضور در قرارگاه فرماندهي نصر و اقامه نماز مغرب و عشا جلسه در ساعت 2130 روز 3/1/1361 با حضور فرماندهي محترم نزاجا و همراهان مذكور و جناب سرهنگ حسني سعدي (فرماندهي وقت لشكر پياده21 حمزه) و افسران عمليات و اطلاعات اين قرارگاه جناب سرهنگ سالاركيا و جناب سرگرد سجادي و برادران محسن رضايي و يحيي صفوي از سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، سرهنگ2 صمد فرهادي (افسراطلاعات تيپ37 زرهي) و سرهنگ 2 غفار رامين (جانشين فرمانده تيپ37 زرهي) تشكيل و با قرائت آياتي از كلام الله مجيد دستور كار جلسه شروع شد.
در آغاز جلسه جناب سرهنگ حسني سعدي طي سخنان كوتاهي وضعيت، موقعيت و درگيري شديد نيروهاي خودي با دشمن را تشريح كردند. آنگاه فرماندهي محترم نزاجا با ابراز اميدواري از پيروزي نيروهاي رزمنده در انهدام و خارج كردن نيروهاي دشمن از جاي جاي خاك مقدس جمهوري اسلامي ايران فرمودند: تيپ37 زرهي از اين لحظه در كنترل عملياتي قرارگاه فرماندهي نصر قرار ميگيرد و قرارگاه فرماندهي نصر مأموريت تيپ 37 زرهي را ابلاغ نمايد.
توجيه فرماندهان و مسئولين تيپ 37 زرهي در قرارگاه نصر در اجراي مأموريت واگذاري به تيپ37 زرهي
ساعت2200 روز 3/1/1361 جلسهاي با حضور افسران عمليات و اطلاعات قرارگاه فرماندهي نصر و فرماندهان و افسران عمليات و اطلاعات تيپ 37 زرهي در اتاق جنگ قرارگاه فرماندهي نصر برگزار گرديد. در اين جلسه كه تا ساعت2300 به طول انجاميد، به وضعيت موجود درگيري نيروهاي خودي و دشمن، حدود پيشروي نيروهاي خودي در نقاط مختلف محور پيشروي قرارگاه نصر، خط مقدم نيروهاي خودي در محور پاي پل نادري به امامزاده عباس غرب تپههاي علي گره زد، عنوان گرديد؛ يعني خط درگيري شديد در اين محور در منطقه دشتعباس بود.
افسر عمليات قرارگاه نصر مقاومت سرسختانه نيروهاي دشمن در قبال پيشروي نيروهاي خودي به سوي غرب را تشريح كرد. همچنين افسر اطلاعات قرارگاه نصر، استعداد رزمي نيروهاي دشمن در برابر پيشروي قرارگاه نصر و وضعيت زمين و آب و هواي منطقه نبرد را بيان كرد. آنگاه در زمينه چگونگي عبور از خط و پيشروي تيپ37 زرهي در صحنه نبرد فتحالمبين مباحثي را مطرح كردكه نتيجه آن منجر به اين شد كه تيپ37 زرهي بايستي با عبور از خط مقدم در غرب تپههاي علي گره زد و استفاده از آتش و حركت مقتدرانه خود به سوي جنوب شرقي منطقه امامزاده عباس پيشروي و جاده دچه به ابوغريب را تصرف و تاًمين نمايد و آماده اجراي مأموريت بعدي گردد. چون مجالي براي صدور و ابلاغ دستور عملياتي نبود، مقرر شد كه تا رسيدن نيروهاي تيپ37 زرهي به تپههاي علي گره زد و خطوط مقدم درگيري، دستور عملياتي صادر و اقدام لازم انجام شود.
بازگشت فرمانده نزاجا از قرارگاه نصر به قرارگاه كربلا
ساعت 2300 روز 3/1/1361 فرماندهي محترم نزاجا و همراهان از قرارگاه نصر به سوي قرارگاه كربلا حركت كردند. دقايقي قبل از حركت، فرماندهي محترم نزاجا به من فرمودند كه: شما همراه من باشيد تا هنگام رسيدن به پاي پل نادري در فرودگاه اضطراري، ضمن بازديد مختصري از نيروهـاي تيپ37 زرهي مختصـر صحبتي براي فرماندهان يگان هاي تابعه تيپ37 زرهي داشته باشم.
براي تحقق و اجراي اين دستور، جناب سرهنگ غفار رامين، معاون فرمانده تيپ37 زرهي را به همراه جناب سرهنگ صمد فرهادي سروان محمد طاهر بهرام زاده و سروان ناصر محب به پاي پل نادري اعزام نمودم تا ضمن آگاهي دادن به نيروهاي تابعه تيپ37 زرهي، براي بازديد فرماندهي نزاجا و فرماندهان يگان ها وافسران ستاد و عناصر عملياتي و اطلاعاتي، براي شنيدن رهنمودهاي فرماندهي محترم نزاجا در ابتداي باند فرودگاه اضطراري به طرف پل نادري حاضر کنند. همچنين تعدادي از درجه داران اعم از فرماندهان تانكها و توپچيهاي دشمن شكن هم در جمع مذكور حضور يابند.
هنگام حركت از قرارگاه نصر، بنده و جناب سرهنگ حسام هاشمي به همراهي فرماندهي محترم نزاجا در يك خودرو و ساير همرزمان عاليقدر در خودروي ديگري به سوي فرودگاه اضطراري محل تجمع و استقرار نيروهاي تازه رسيده و در حال رسيدن تيپ37 زرهي از منطقه آبادان به پاي پل نادري عزيمت کرديم.
هنگام حركت از ارتفاعات محل استقرار قرارگاه نصر منطقه درگيري نيروهاي خودي و دشمن كاملاً مشهود بود. تبادل آتش نيروهاي درگير خودي و دشمن شب تاريك را به روز روشن تبديل كرده بود. منطقه عمليات جنگي نظر هر بينندهاي را به خود جلب ميكرد.
ساعت 2320 روز 3/1/1361 وارد انتهاي غربي فرودگاه اضطراري شديم. سروان توپخانه حسين حاتمي كه در ستاد تيپ37 زرهي انجام وظيفه ميكرد با يك دستگاه خودروي جيپ منتظر ورود و هدايت ما به محل تجمع فرماندهان و نيروها براي ديدار با فرماندهي محترم نزاجا بود.
با وجودي كه هنوز تعدادي از خودروهاي تانك در روز 3/1/1361 از منطقه دارخوين به سوي فرودگاه اضطراري حركت كرده و نرسيده بودند، فرودگاه اضطراري براي گنجايش نيروهاي قهرمان و مبارز تيپ37 زرهي به تنگ آمده بود. جداسازي و سازماندهي نيروها در فرودگاه اضطراري با سرعتي چشمگير در حال انجام بود و شور و اشتياق زايد الوصف نيروها و رزمندگان سلحشور در جابجايي همراه با غرش تانك ها، نظر فرماندهي محترم نزاجا و همراهان را به شدت به خود جلب كرده بود.
هنگامي كه فرماندهي محترم نزاجا براي فرماندهان و نيروها حاضر در جمع صحبت ميكرد، جناب سرهنگ حسام هاشمي به آرامي دستم را گرفت و گفت: صارمي، از ديدن اين صحنة اميد بخش و زيبا و اين جوش و خروش نيروها به وجد آمدهام و اميدوارم تيپ37 زرهي به ياري خداوند مأموريت جنگي خود را با موفقيت و سرافرازي انجام دهد. سپس فرماندهي محترم نزاجا با ابراز رضايت از جابجايي هنرمندانه تيپ37 زرهي از منطقه دارخوين به فرودگاه اضطراري در روز جاري و آمادگي براي ورود به صحنه نبرد عمليات فتحالمبين و آرزوي موفقيت تيپ37 زرهي در اجراي ماموريت محوله جنگي با همراهان خود فرودگاه اضطراري را در ساعت 2330 روز 3/1/1361 ترك و به سوي قرارگاه فرماندهي كربلا عزيمت كردند.
حركت تيپ37 زرهي از پاي پل نادري تا تپه هاي علي گره زد
پس از عزيمت فرماندهي محترم نزاجا و همراهان به سوي قرارگاه فرماندهي كربلا تيپ37 زرهي دريك شور ستادي به مدت 30 دقيقه و با شركت كليه فرماندهان، مسئولان، افسران و درجه داران عمليات و اطلاعات ستاد تيپ37 زرهي و گردان هاي تابعه در زمينه حركت ستون راهپيمايي نيروها از پاي پل نادري به سوي سه راهي قهوه خانه و به طرف تپههاي علي گره زد تبادل نظر شد.
همگي بر اين باور بودند كه چنانچه ستون راهپيمايي با چراغ روشن به سوي تپههاي علي گره زد حركت نمايد، نيروهاي دشمن مستقر در سايت هاي 4و5 و ساير ارتفاعات از ديدن اين ستون طولاني بي انتها به وحشت افتاده و در عوض روحيه نيروهاي خودي از رسيدن نيروهاي كمكي ارتقاء مييابد. ضمن اينكه تبادل آتش نيروهاي درگير، منطقـه را همچون روز روشنميكند. براين اساس دستور داده شد كه نيروهاي تابعه به ترتيب زير از پل نادري به سوي تپههاي علي گره زد با چراغ روشن حركت نمايند.
1. گردان 237 تانك چيفتن كه تانكها را تانك بر تا ارتفاعات علي گره زد حمل ميكرد.
2. گردان 239 تانك ام – 60 كه تانك ها را تانكبرها تا ارتفاعات علي گره زد حمل ميكرد.
3. گروهان سوار زرهي كه تانك ها را تانكبرها تا ارتفاعات علي گره زد حمل ميكرد.
4. گردان مكانيزه غير سازماني177.
5. يگان پياده غير سازماني به فرماندهي سروان تعصب
6. گروهان قرارگاه تيپ37 زرهي
7. خودروهـاي حـامـل مهمـات و سـايـر خودروهاي چرخـدار.
نیروهای تيپ37 زرهي، براي عزيمت به صحنه نبرد لحظه شماري ميكردند. تمامي ريزهكاري هاي جنگ شبانه زرهي با تمرينات زيادي براي كسب مهارت ها به عمل آمده بود. كلية نيروها رزمنده بويژه فرماندهان تانك ها و توپچي تانك ها با كسب مهارت هاي لازم وتجارب فراوان و اعتماد به نفس كه به توانايي در استفاده بهينه از جنگ افزارهاي خود دست يافته بودند، هريك با ميل خود تقاضا ميكردند كه جلوتر حركت كرده و وارد صحنه جنگ فتحالمبين شوند.
فرد فرد رزمندگان تيپ37 زرهي با شور و نشاطي عاشقانه در صدد حركت به سوي منطقه نبرد و وارد شدن در ميدان جنگ بودند. اگر چه اين دلاور مردان در 18 ماه گذشته با آتش و گلوله و خون و بازي كردن با جان شيرين خود در جنگي نابرابر به سر ميبردند، هم اكنون آگاهانه وارد جنگي كه سرنوشت قطعي نيروهاي متخاصم را رقم ميزد ميشدند. به اين ترتيب به قدري با علاقه و اشتياق به سوي ميدان جنگ فتحالمبين اشتياق ميورزيدند كه هر بيننده آگاه را متحير ميکرد. چرا كه از خود گذشتن و به دوست ملحق شدن و در آتش رفتن و آتش به گلستان تبديل شدن جز معجزه نيست.
سر بزن نمرود را همچون قلم
چون خليل الله در آتش نه قدم
چون خليل آنكس كه از نمرود رست
خوش تواند كرد بر آتش نشست
چون شدي از وحشت نمرود پاك
حله پوش از آتشين طوقت چه باك
آري اين تحولات روحي ايجاد شده در رزمندگان را فقط ميتوان معجزه ناميد.
منبع: تیپ37 زرهی در عملیات فتح المبین، صارمی، مجید،1387، ایران سبز، تهران
انتهای مطلب