عراق به طور كلی دو هدف عمده را در این راستا دنبال میكرد: كاهش درآمدهای مالی ایران از محل صادرات نفت، حضور قدرتهای خارجی در منطقه و در نتیجه، تغییر جنگ از ماهیت منطقهای آن به ماهیت جهانی. جنگ نفتكشها از دو جهت ابعاد بین المللی پیدا كرده بود. از یك طرف،70درصد از نیازهای نفتی ژاپن، 50درصد از نیازهای نفتی اروپای غربی و 7درصد از نیازهای نفتی امریكا در اوایل دهه1980 میلادی، از خلیج فارس تأمین میشد و از طرف دیگر، حمله به نفتكشها محدود به نفتكشهای دو كشور ایران و عراق نمیشد، بلكه كشورهای بیطرف را نیز در برمیگرفت.
این جنگ، از دو مرحله تشكیل شده بود. در مرحله اول كه در سال 1981 شروع شد، عراق به طور یك جانبه، به كلیه كشتیهایی كه به طرف بنادر ایران حركت میكردند، هشدار میداد كه به آنها حمله خواهد كرد. بغداد در این عملیات ترجیح میداد كه از بالگردهای سوپر فریلون مجهز به موشكهای اگزوسه یا میراژهای اف-1 استفاده كند.
جنگ نفتكشها در سال 1984 وارد مرحله جدیدی شد و عراق محدودهای به مساحت 1126 كیلومتر را، از دهانه شطالعرب تا بندر بوشهر، منطقه جنگی اعلام كرد و با استفاده از جنگندههای سوپراتاندارد مجهز به موشكهای اگزوسه، نفتكشها را مورد حمله قرار میداد.
در مارس1984، عراق با موشك اگزوسه به نفتكش یونانی در جنوب جزیره خارك، حمله كرد. تا این زمان، ایران به كشتیهای غیرنظامی خلیج فارس حمله نكرده بود. در همان سال، عراق با جنگندههای سوپراتاندارد، به 71 كشتی تجاری حمله كرد، در صورتی كه از سال 1981 تا 1984، فقط به 48 كشتی تجاری حمله شده بود. انگیزه عراق، خارج ساختن وضعیت جنگی از حالت سكون و وادار ساختن ایران به شركت در مذاكرات بود. حملات مكرر عراق نتوانست صادرات نفت را از این ترمینال، به طور كامل متوقف کند.
موج حملات عراق موجب شد كه ایران دست به عكسالعمل بزند. این، پیامی به این معنا بود كه اگر عراق تردد كشتیها را در محدوده ایران ناامن سازد، كشتیرانی در خلیج فارس برای تمام كشورها ناامن خواهد شد. عراق تلاش جدی داشت تا صادرات نفت ایران را متوقف سازد. در این میان، كشورهای مختلف، به ویژه فرانسه، پیشرفتهترین تجهیرات خود، مانند جنگندههای سوپراتاندارد را در اختیار عراق قرار دادند، تا به نفتكشهایی كه نفت ایران را حمل میكردند، حمله كنند. نقش امریكا در مرحله دوم حمله به نفتكشها، همكاری با عراق بود و حتی درباره محل عبور این كشتیها به عراق اطلاعات میداد.
بدون شك، عراق نمیتوانست بدون همكاری این كشورها به نفتكشها حمله كند و این بخشی از راهبرد عراق بود كه كشورهای مختلف را برای حمایت از خود وارد این جنگ كند كه تا حد زیادی هم در این مورد موفق شده بود و نهایتاً به درگیری نظامی نیروی دریایی ایالات متحده و نیروهای دریایی ایران در خلیج فارس منجر گردید.[1] این کتاب، چگونگی شکلگیری این روند و نتایج حاصله را اجمالاً مورد مطالعه قرار میدهد.
منبع: جنگ تحمیلی و امنیت خلیج فارس، عبدالله معنوی رودسری و همکاران، 1394، ایران سبز، تهران
انتهای مطلب