ما با شناسايي مواضع دشمن اطراف و پشت تپه را به صورت كامل زير آتش گرفتيم و به مقابله با دشمن پرداختيم. با آتش متقابل ما آتش دشمن خيلي زود خاموش شد. هيچ تحركي از نيروهاي دشمن ديده نميشد و چنين به نظر ميرسيد كه نيروهاي آنها به طور كامل سركوب شدهاند.
با اين حال ما براي اطمينان كامل مدتي در مواضع خود مانديم و تنها وقتي ديدهبانها از شكست دشمن خبر آوردند، ما به سمت سنگرهامان باز گشتيم.
در طول مسير بازگشت آنچه فكر بچهها را به خود مشغول كرده بود، نحوه اختفاي نيروهاي دشمن بود و اينكه چطور توانسته بودند خود را در برابر چشم ديدهبانها به پشت تپه برسانند و به آن راحتي به مواضع ما شليك كنند. اگر عكسالعمل سريع و حساب شده نيروهاي ما نبود، امكان بروز حوادث ناگوارتري وجود داشت و ممكن بود تلفات فراواني به نيروها و امكانات ما وارد شود.
وقتي به محل سنگرها رسيديم، با صحنه دلخراش شهادت و مجروحيت بيش از ده سرباز و تخريب سنگرها رو به رو شديم. ناراحتي ما وقتي به اوج خودش رسيد كه فهميديم اين ده نفر تنها به دليل يك اشتباه كوچك و رعايت نكردن احتياط و مقررات مجروح و شهيد شدهاند.
ماجرا گويا از اين قرار بود كه بعد از شليك خمپاره دشمن يكي از سربازان مجروح ميشود و به زمين ميافتد. بقيه سربازان با ديدن اين مجروح بلافاصله براي كمك به او به سمتش ميآيند و دور او تجمع ميكنند. دشمن نيز با ديدن نيروهاي ما كه همه در يك محل دور هم گرد آمدهاند، خمپاره ديگري به محل تجمع شليك ميكند كه به دنبال آن ده نفر از سربازان شهيد و مجروح ميشوند.
آنچه باعث بروز اين حادثه شد، در وهله اول كوتاهي ديدهبانها بود كه به دليل بيتوجهي به مسير حركت دشمن متوجه پيشروي آنها و موضعگيريشان در پشت تپههاي مشرف به سنگرهاي ما نشدند و همين عامل به دشمن امكان داد مواضع ما را زير آتش بگيرد.
از طرف ديگر توقف سربازان در يك محل و تجمع آنها در كنار فرد مصدوم موجب شد دشمن تلفات فراواني از ما بگيرد و به هدف خود برسد.
پانوشته ها:
1.سرباز وظيفه محمد تقي هنرمند؛ جمعي تيپ2 لشكر16 زرهي
منبع: سرباز و خاطرات دفاع مقدس،صدیقی، سیامک،1388، ایران سبز، تهران
انتهای مطلب