با اتمام مأموريت ما گروه گشتي شناسايي در ساعت 12 نيمه شب حركت خود را به سمت نيروهاي دشمن آغاز كرد. وقتي آنها به منطقه پاكسازي شده رسيدند، با اطمينان از بيخطر بودن مسير به راه خودشان ادامه دادند، اما در يك لحظه چهار نفر از نفرات بسيجي روي مينها پا گذاشتند و مينها همزمان در چهار نقطه منفجر شدند. صداي انفجار هنوز توي گوشهاي ما داشت زنگ ميزد كه شليك توپ و خمپاره شروع شد.
نيروهاي عراقي در مسير گشتي شناسايي كمين كرده بودند و بعد از اولين انفجار با خارج شدن از كمين بقيه بچههاي گشتي را به گلوله بستند.
با لو رفتن گشتي، نيروهاي پشتيبان بلافاصله وارد عمل شدند و آتش توپخانهها را به مواضع دشمن گشودند. با درگير شدن دو طرف، نيروهاي گشتي توانستند با دادن هشت شهيد و ده زخمي به عقب بازگردند و به جمع نيروهاي خودي ملحق شوند.
با اتمام درگيري و آرام شدن اوضاع، فرمانده گشتي درباره آن شب و لو رفتن عمليات گفت:
– نيروهاي عراقي چون احتمال اعزام گشتي شناسايي را ميدادند، در طول مسير كمين كرده بودند و منطقه را زير نظر داشتند. بعد از خنثي كردن مينها توسط گروه پاكسازي و بازگشت آنها، نيروهاي عراقي مجدداً به آن مسير بازگشتند و يك بار ديگر در محل عبور گشتي مين كاشتند. چهار نفر از بسيجيان هم به خيال امن بودن مسير روي مينها رفتند و به شهادت رسيدند. بعد از اين انفجار بقيه نيروهاي دشمن از محل كمين خارج شدند و به سوي ما شليك كردند و توانستند تعدادي از نيروهاي ورزيده و با ايمان ما را زخمي و شهيد كنند.
به نظر من اگر بعد از پاكسازي منطقه تا زمان حركت گشتي در طول مسير تأمين ميگذاشتيم، قطعاً نيروي عراقي امكان مينگذاري مجدد را پيدا نميكردند و اين اتفاق پيش نميآمد.
پانوشتهها:
1. سرباز وظیفه سید رسول موسوی؛ جمعی گردان 201 تیپ2 لشکر16
منبع: سرباز و خاطرات دفاع مقدس،صدیقی، سیامک،1388، ایران سبز، تهران
انتهای مطلب