برای این منظور دستور جزء به جزء شماره 5 را در هشتم مرداد ماه صادر کرد که متن آن به شرح زیر بود:
- تغییرات در سازمان رزمی: بدون تغییر.
- آخرین وضعیت: در اجرای دستور جزء به جزء شماره 3 قسمت عمدهای از نیروهای دشمن منهدم و خط قهوهای به غیر از مثلث دوم تأمین گردید. در ساعت 2030 در اجرای دستور جزء به جزء شماره 4، قرارگاههای فتح و فجر به منظور ترمیم کامل خط قهوهای تک خود را آغاز کردند، لیکن به علت مقاومت شدید دشمن، الحاق یگانهای فتح و فجر عملی نگردید. با بررسی عکس هوایی مورخه 7/5/1361 و تمرکز عمده نیروهای زرهی دشمن در حدود مثلثها و به منظور اجتناب از تلفات خودی در پاتکهای احتمالی دشمن، دستور داده شد یگانها به خطوط قبلی خود در آغاز تک مورخه 6/5/1361 مراجعت نمایند. قرارگاه عملیاتی کربلا به منظور انهدام دشمن در منطقه و تأمین خطوط توفیق، پیروزی، ظفر (به خلاصه نقشه مراجعه شود) و ایجاد فضای لازم برای ادامه تک جهت تأمین هدفهای مرحله یکم طرح عملیاتی کربلای 4، عملیات آفندی خود را ادامه میدهد.
- مأموریت بدون تغییر.
- قرارگاه عملیاتی کربلا در جنوب در ساعت (س) روز (ر) با قرارگاههای نصر و قدس، دشمن را تثبیت و با قرارگاههای فتح و فجر تک نموده، نیروهای دشمن را در منطقه منهدم و در امتداد خطوط توفیق، پیروزی، ظفر پدافند نماید. (به خلاصه نقشه مراجعه شود)
- قرارگاه نصر؛ مأموریت بدون تغییر.
- قرارگاه قدس؛ تا ساعت 0600 روز 9/8/1361 عناصر فجر 1 را در منطقه پدافندی تعویض و در منطقه واگذاری پدافند کنید (از پاسگاه طلائیه جدید در شمال غربی تا 10 کیلومتری جنوب کوشک در نزدیکی خط مرز).
- قرارگاه فتح؛ تک نموده نیروهای دشمن را در منطقه منهدم و خطوط توفیق، خندق و ظفر را تأمین نمایید و پس از استقرار قرارگاه فجر در امتداد خط پیروزی بنا به دستور از خط خندق عقبنشینی و در شرق خط پیروزی با یگانهای رها شده احتیاط کربلا را تشکیل دهید و با بقیه یگانها در امتداد خطوط توفیق و ظفر در شرق خط پیروز تا تقاطع با خط مزبور پدافند نمایید.
- قرارگاه فجر؛ مسئولیت منطقه فجر 1 را از ساعت 0600 روز 9/5/1361 به قرارگاه قدس واگذار کنید. عبور از خط قرارگاه فتح را کمک و پشتیبانی نمایید.
- دستورات هماهنگی: بدون تغییر.
قرارگاه عملیاتی کربلا در جنوب
سرهنگ توپخانه علی صیاد شیرازی – برادر محسن رضایی
یک مدرک از لشکر 77 پیاده نشان میدهد که حتی قبل از صدور دستور جزء به جزء شماره 5 قرارگاه کربلا، فرمانده نیروی زمینی به فرمانده لشکر پیاده دستور داده بود، برای جبران اشتباهی که در عملیات شب 7 به 8 مرداد ایجاد شده بود، عناصر آن قرارگاه در روز هشتم مرداد ماه حمله کند. فرمانده قرارگاه فجر بر مبنای این دستور شفاهی فرمانده نیروی زمینی دستور جزء به جزء شماره 5 را منتشر کرده بود که براساس آن، عناصر سپاه پاسداران، همراه قرارگاه فجر در خط مقدم حمله میکردند و تیپهای لشکر 77 آن ها را دنبال و پیشروی مینمودند تا مواضع مثلثی شکل تعیین شده در دستور جزء به جزء شماره 4 قرارگاه کربلا را تصرف و تأمین نمایند. ولی چنین به نظر میرسد که این مأموریت اجرا نشد و فرماندهی قرارگاه کربلا یک طرح کلی جدید به نام دستور شماره 5 صادر کرد که شرح آن داده شد و قرارگاههای اجرایی بر مبنای مأموریت خود طبق دستور شماره 5 مرحله طرحریزی و آمادگی را از نهم مرداد ماه شروع کردند و این عملیات پایان یافت.
عدم موفقیت عملیات رمضان بالاخره اثرات سوء خود را نشان داد. با توجه به اینکه از زمان طرحریزی عملیات هماهنگی بین ستاد مشترک و نیروی زمینی وجود نداشت و اختلاف نظرهای شدیدی بین این دو بود، بعد از پایان دور چهارم نبرد رمضان، ستاد مشترک در یک نامه انتقاد آمیزی به نیروی زمینی عدم خرسندی خود را از این عملیات ابراز نمود. در نامهای که در نهم مرداد ماه 61 به ستاد نیروی زمینی فرستاد، این عدم خرسندی را بیان داشت. خلاصه نامه ستاد مشترک چنین بود: «در مراحل اجرایی عملیات رمضان در مدت 17 روز فقط 1500 کیلومتر مربع از خاک دشمن تصرف شده (طبق اظهارات رسانههای گروهی) در حالی که تلفات قابل ملاحظهای نیز به یگانهای خودی وارد گشته است از جمله گردانهای 145، 261 و 293 برآورد تلفات خودی تاکنون قریب 2200 نفر شهید و 12000 نفر مجروح و حدود 700 نفر اسیر میباشد.
خواهشمند است با توجه به نتایج حاصله در عملیات رمضان و وضعیت منطقه نبرد، نظر آن نیرو را درباره نتایج احتمالی تعقیب عملیات اعلام دارند. »
سرتیپ ظهیرنژاد
ستاد مشترک به نامه یاد شده بالا اکتفا نکرد. در تاریخ 11 مرداد ماه نامه شدیدالحنی در انتقاد از عملیات کربلای 4 به نیروی زمینی فرستاد. در این نامه دو صفحهای، رئیس ستاد مشترک مطالب تندی درباره سوء تدبیر عملیات رمضان عنوان کرد که تقریباً بر اساس همان نامههای قبلی بود که در مطالب قبل بیان گردید. در پایان این نامه ستاد مشترک، چنین گفته شد که درباره صحت یا عدم صحت نظریات ستاد مشترک تاریخ قضاوت خواهد کرد.
در تاریخ 12 مرداد ماه، ستاد مشترک بار دیگر نظریات انتقادی خود را درباره دستور جزء به جزء شماره 5 صادره از قرارگاه کربلا اعلام کرد و اظهار نمود که در منطقه پدافندی قرارگاه فجر، اصل پدافند در عمق مورد توجه قرار نگرفته است.
با توجه به مطالبی که درباره عملیات رمضان بیان گردید، این نبرد 17 روزه عملاً در همان روز هشتم مهر ماه به پایان رسید. مفاد دستور شماره 5 رمضان قرارگاه کربلا که به منظور ادامه عملیات آفندی تا وصول به هدفهای تعیین شده در طرح اولیه این عملیات به نام طرح کربلای 4 بود، به مرحله اجرا در نیامد.
گرچه در مدارک در دسترس علت و چگونگی عدم اجرای آن دستور مطلبی عنوان نشده است، ولی احتمالاً بعد از چهار مرتبه حمله ناموفق در یک منطقه نبرد، بالاخره فرماندهی قرارگاه کربلا به این نتیجه رسید که با توجه به تضعیف توان رزمی نیروهای رزمنده خودی، چه از نظر فیزیکی و عددی و چه از نظر روانی و کیفی، ادامه این عملیات ممکن است نتایج وخیمتر از نبردهای قبل به بار آورد. شاید نظریات انتقادی ستاد مشترک نیز در این امر تأثیر گذاشته بود. در نتیجه عملیات رمضان با همان وضعی که در روز 23 تیر ماه سال 1361 به وجود آمده بود، در روز هشتم مرداد ماه به پایان رسید و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در حوالی خط مرز بین ایران و عراق حالت پدافندی اتخاذ کردند. از اواخر مرداد ماه طرح آفندی دیگری مورد بررسی قرار گرفت که به نام عملیات محرم در آذر ماه سال 1361 در منطقه فکه اجرا گردید.
در پایان این بحث به قسمتی از مسائل نیروی انسانی اشاره میکنیم. طبق آمارهای نیروی انسانی ارائه شده به وسیله یگانهای ارتشیT در نبرد رمضان حدود 76700 نفر افسر، درجهدار و سرباز شامل نفرات لشکرهای 16، 21، 92، 77 و یگانهای دیگر ارتشی مستقر در منطقه عملیات آن نبرد شرکت داشتند. کل استعداد نیروی انسانی یگانهای شرکت کننده در این نبرد افسر 62%، درجهدار 66% و سرباز 133% بود.
تلفات نیروی انسانی یگانهای ارتشی؛ شهید: 10 نفر افسر، 81 نفر درجهدار، 344 نفر سرباز و یک نفر غیرنظامی، مجروح: 86 نفر افسر، 263 نفر درجهدار و 2383 نفر سرباز، مفقودالاثر: 19 نفر افسر، 68 نفر درجهدار و 329 نفر سرباز، اسیر: (مشخص شده) 6 نفر افسر، 30 نفر درجهدار و 9 نفر سرباز بود که با احتساب سایر تلفات غیر رزمی، جمع کل تلفات نیروی انسانی عملیات رمضان 121 نفر افسر، 532 نفر درجهدار و 3066 نفر سرباز بود. با توجه به اینکه یگانهای سپاه پاسداران و بسیج مردمی نیز با سازمان چهار لشکر پیاده و یک لشکر زرهی با استعداد معمولی یگانهای سپاه که معمولاً کمتر از استعداد لشکرهای استاندارد ارتشی بود، در نبرد رمضان شرکت داشتند. با توجه به اینکه یگانهای سپاه پاسداران همواره در خط مقدم حمله و در مأموریتهای خطرناکتر شرکت میکردند، احتمالاً تلفات نیروی انسانی سپاه پاسداران نیز حداقل در حدود تعداد تلفات یگانهای ارتشی و یا بیشتر از آن بود که در مدارک در دسترس درج نشده بود.
منبع: نبردهای سال های 1361 و 1362، حسینی، سید یعقوب، 1389، ایران سبز، تهران
انتهای مطلب