در روز 23 شهریور، پاسگاه ولدکشته و جنوب خسروی نیز همین سرنوشت را پیدا کرد و پاسگاههای بازرگان و انجیره و تپه شینو در منطقه میمک به محاصره نیروهای عراقی درآمد، نیروهای عراقی در منطقه نفتشهر گسترش یافتند و توپخانه عراق، شهر نفتشهر را به شدت گلوله باران کرد و خسارات سنگینی وارد نمود.
یک نکته خارج از موضوع ولی جالب این است؛ که در این گیرودار سخت با ضدانقلاب داخلی و دشمن خارجی، هنوز ژاندارمری ایران فرمانده مستقل نداشت و سرتیپ ظهیرنژاد که قبل از انتصاب به فرماندهی نیروی زمینی در تیرماه 1359، سمت فرماندهی ژاندارمری ایران را بر عهده داشت، بعد از انتصاب به فرماندهی نیروی زمینی، مقام فرماندهی ژاندارمری را نیز حفظ کرد. در حالیکه اصولاً وظایف و مسئولیتهای ژاندارمری که از مسیر وزارت کشور هدایت میگردد، آن چنان شدید و حساس است که خود نیاز به یک سازمان فرماندهی بسیار قوی و فعال دارد. به هر حال در 24 شهریورماه 1359 سرهنگ پیاده ستاد حسنعلی فروزان به عنوان فرمانده ژاندارمری کشور منصوب شد و مسئولیت اداره آن سازمان از عهده فرمانده نیروی زمینی ساقط گردید.
بالأخره در 26 شهریور ماه، حاکم جاهطلب عراق، قرارداد 1975 الجزایر را یک طرفه ملغی کرد و بدین طریق به طور ضمنی به ایران اعلام جنگ داد. در 31 شهریورماه، تهاجم عمومی ارتش عراق به سرزمین ما آغاز شد که یکی از فعالترین مناطق نبرد منطقه مرزی استان کرمانشاهان بود و ما در مطالب بعدی چگونگی حوادث جنگ در این منطقه نبرد را بررسی میکنیم. اما قبل از پرداختن به شرح جریان نبردها لازم است این نکته روشن شود که در آخرین روزهای قبل از آغاز جنگ، استعداد و گسترش نیروهای ایران و نیروهای عراق در منطقه عملیاتی استان کرمانشاهان چگونه بوده است. در مطالب قبل اشاره شد که تا قبل از آغاز جنگ تحمیلی، فقط عناصر سازمانی لشکر 81 زرهی و تعدادی گردان و آتشبار توپخانه تقویتی از عناصر گروههای 11 و 44 توپخانه در منطقه عملیاتی کرمانشاهان مستقر بود و در منطقه مهران نیز که از نظر طرحهای عملیاتی جزء منطقه مسئولیت تیپ 84 پیاده بود، یک گروه رزمی گردانی از عناصر تیپ 84 پیاده استقرار داشت.
گسترش عملیاتی لشکر 81 زرهی در مواضع پدافندی نزدیک خط مرز، چنین بود که تیپ 3 زرهی با دوگردان تانک و یک گردان مکانیزه مسئولیت پدافند از باویسی در شمال تا نفتشهر در جنوب قصرشیرین را بر عهده داشت. نظر به اینکه توان رزمی این تیپ توانایی لازم برای پوشش یک خط پدافندی بیش از 150 کیلومتری و در مقابل خطرناکترین معبر وصولی ارتش عراق در محور خانقین، قصرشیرین را نداشت، یک گروه رزمی از عناصر تیپ1 زرهی نیز در اختیار تیپ3 قرار گرفت و در محور قصرشیرین، خسروی در گردنه خرناصرخان مستقر گردید و هنگامی که بعد از سقوط خانلیلی، حالت وضعیت عملیاتی به شدت گرائید، از تیپ1 زرهی، یک گروه رزمی برای تشکیل خط دوم پدافندی در محور گیلانغرب قصرشیرین اعزام شد. این گروه رزمی نیز به دستور لشکر 81 به محور تنگاب کهنه قصرشیرین اعزام شد. بنابراین عملاً پنج گردان رزمی از 12 گردان رزمی سازمانی لشکر 81 زرهی در منطقه باویسی، قصرشیرین گسترش یافت.
تیپ2 زرهی مستقر در کرمانشاه با دو گردان تانک و یک گردان مکانیزه درگیر آرامسازی داخلی منطقه کردستان بود. فقط قسمتی از گردان 285 تانک آن تیپ در پادگان کرمانشاه باقی مانده بود که بعد از شروع جنگ به منطقه گیلانغرب اعزام شد.
مسئولیت منطقه عملیاتی نفتشهر که یک منطقه منفرد و مجزا بود به گردان 265 سوار زرهی لشکر محول گردید.
تیپ یک زرهی که دو گردان تانک و سه گردان مکانیزه در زیرامر داشت، مسئولیت پدافند منطقه سومار و صالحآباد ایلام را عهدهدار شد. اما همانگونه که گفته شد دوگروه رزمی گردانی از عناصر این تیپ در منطقه عملیاتی جنوب قصرشیرین وارد عمل شد و از اختیار تیپ1 زرهی خارج گردید و از سه گردان باقیمانده نیز یک گردان مکانیزه آن تیپ (123 مکانیزه) در مأموریت آرامسازی منطقه سردشت کردستان تلفات سنگینی دیده بود و آمادگی رزمی نداشت.
لذا فرمانده تیپ به این گردان مأموریت حفاظت از پادگان اسلامآباد و منطقه بیونچ را که پایگاه رادار نیمساخته در آن قرار داشت، واگذار کرد. بنابراین، فقط دو گردان رزمی در اختیار تیپ1 زرهی باقیمانده بود که از این دو گردان؛ یک گردان در ماههای قبل در منطقه مهران مستقر بود و بعد از نبرد خردادماه 1359 در منطقه مهران به دستور لشکر 81 به صالحآباد ایلام تغییر مکان یافت و در همانجا باقی ماند. در اوایل شهریورماه عناصر این گروه رزمی برای تقویت پاسگاههای مرزی غرب صالحآباد بهصورت تجزیه درآمدند.
بالأخره، آخرین گردان تیپ1 زرهی در اواخر مردادماه به منطقه سومار اعزام شد. با توجه به اینکه تمام عناصر تیپ1 زرهی در یک خط پوششی گسترش یافتند، فرمانده تیپ احساس نیاز به یک واحد احتیاط جهت شرایط زمانی حساس کرد و با استفاده از عناصر باقیمانده متفرق در پادگان اسلامآباد غرب، یک واحد کوچک احتیاط تشکیل داد و آن را در منطقه سرچله در جنوب گردنه قلاجه مستقر کرد. اما با تشدید بحران در منطقه نفتشهر در اواسط شهریورماه، گروه رزمی مستقر در سرچله نیز به منطقه نفتشهر اعزام شد.
غیر از عناصر سازمانی لشکر 81 زرهی، یک گردان از عناصر لشکر 77 پیاده زیرامر این لشکر بود که در مأموریت آرامسازی داخلی بود. در 30 شهریور ماه، یک گردان دیگر از لشکر 77 پیاده (گردان 110 پیاده) وارد کرمانشاه گردید و به گردنه پاتاق اعزام شد تا در خط دوم پدافندی، آن گردنه را نگه دارد.
با توجه به گسترش لشکر 81 که در بالا بیان شد، عملاً فقط دو تیپ این لشکر با هفت گردان مکانیزه و تانک و یک گردان سوارزرهی از باویسی تا میمک در طول بیش از 200 کیلومتر به صورت گروه رزمی گسترش یافته بودند. این یگانها بهویژه عناصر تیپ 3 زرهی که از اوایل سال 1359 در منطقه عملیاتی درگیریهایی داشتند، قسمتی از توان رزمی خود را از دست داده بودند. ضمن اینکه اصولاً توان رزمی یگانهای بعد از پیروزی انقلاب به کمتر از 50% تقلیل یافته بود.
علاوه بر عناصر لشکر 81 زرهی، عناصر هنگ ژاندارمری قصرشیرین و ایلام نیز در پاسگاههای مرزی مستقر بودند که یک نیروی مراقبتی را تشکیل میدادند. بعضی از این پاسگاهها با عناصر سپاه پاسداران تقویت شده بود یا اینکه اصولاً مسئولیت مراقبتی در بعضی از پاسگاهها به سپاه پاسداران محول گردیده بود.
بنابر مطالبی که از استعداد و گسترش یگانهای خودی بیان شد، جمع کل استعداد رزمی عناصر لشکر 81 زرهی مستقر در منطقه مرزی کرمانشاهان از استعداد رزمی دو تیپ زرهی با هشت گردان رزمی مکانیزه و تانک کمتر بود.
در مقابل این عناصر نیروهای خودی، سپاه1 ارتش عراق با لشکرهای 2 و 4 و 7 و 8 پیاده و 6 زرهی صفآرایی کرده بود که طبق برآوردهای اطلاعاتی اولیه نیروهای ما، قسمتی از لشکر2 پیاده در مقابل منطقه مرزی استان ایلام ایران (منطقه مهران صالحآباد)، لشکر 4 پیاده در منطقه خانقین به مقابل قصرشیرین، لشکر 6 زرهی در مقابل منطقه مرزی شمال قصرشیرین و باویسی، قسمتی از لشکر 7 پیاده کوهستانی در مقابل نفتشهر؛ آرایش جنگی به خود گرفته بودند. لشکر 8 پیاده کوهستانی نیز در منطقه قزلرباط عراق احتمالاً به عنوان احتیاط مستقر شده بود و قرارگاه سپاه یکم عراق نیز در حوالی مقدادیه در جنوب غربی قزلرباط استقرار یافته بود. البته، طبق روش کلی عملیاتی که در سازماندهی رزمی ارتش عراق وجود داشت، احتمالاً عناصر رزمی این لشکرها بهصورت سازمان رزمی و ترکیبی از عناصر لشکرها دریکدیگر وارد عمل شده بودند و احتمالاً عناصری از این لشکرها در منطقه عملیاتی خوزستان ایران یا کردستان عراق مستقر بودند. چنانکه از لشکر 10 زرهی عراق نیز یک تیپ مکانیزه (احتمالاً تیپ 24 مکانیزه) در منطقه مهران و به همراه عناصر لشکر 2 پیاده وارد عمل گردیده بود. بنابر مطالبی که درباره استعداد و گسترش یگانهای خودی و دشمن بیان گردید، نسبت توان رزمی نیروهای عراقی به توان رزمی عناصر لشکر 81 زرهی ایران که در منطقه عملیات گسترش داشت حدود 10 به یک بود زیرا از نظر برآوردی حدود 20 تیپ مجهز و سازمان یافته و آماده به رزم عراق در مقابل دو تیپ آسیب دیده و تجزیه شده ایران قرار گرفته بود.
البته باید در نظر داشت که مسلماً در آغاز تهاجم عمومی، تمام عناصر این پنج لشکر عراقی به سرزمین ما یورش نکردند، بلکه قطعاً آنها با آرایش رزمی و تاکتیکی وارد عمل شدند و ارتش عراق از همان آغاز جنگ نشان داد که آمادگی تحمل تلفات سنگین و به ویژه تلفات پرسنلی را ندارد. لذا قسمتی از عناصر لشکرهای یاد شده در خط اول حمله به کشور ما حمله کردند که در بررسی حوادث تا آن حدی که اطلاعات در دسترس ما قرار گرفت بیان خواهیم کرد.
انتهای مطلب