جدول مقایسه استعداد رزمی نیروهای ایران و عراق در آغاز جنگ در صحنه عملیات غرب
نوع یگان |
تعداد در منطقه ایلام و کرمانشاه |
تعداد در کردستان و آذربایجان غربی |
||
ایران |
عراق |
ایران |
عراق |
|
قرارگاه سپاه |
1 (عملیاتی) |
1 |
1 (عملیاتی) |
1 |
قرارگاه لشکر |
1 |
3 |
2 |
3 |
قرارگاه تیپ لشکری |
3 |
9 |
6 |
9 |
قرارگاه تیپ مستقل |
1 |
حداقل 3 تیپ |
|
احتمالاً 10 تیپ |
گردان پیاده |
12 |
20 |
18 |
50 (تقریبی) |
گردان مکانیزه |
5 |
10 |
– |
– |
گردان تانک |
6 |
16 |
4 |
2 |
گردان شناسایی |
1 |
3 |
2 |
2 |
گردان توپخانه صحرایی |
7 |
20 |
8 |
10 |
گردان توپخانه پدافند هوایی |
2 |
5 |
2 |
3 |
گردان موشکی ضدتانک |
– |
2 |
– |
1 |
گردان مهندسی رزمی |
1 |
3 |
2 |
3 |
سایریگانهای لشکر |
1 |
3 |
2 |
3 |
عناصر ژاندارمری |
یک ناحیه |
گارد مرزی |
2 ناحیه |
گارد مرزی |
نیروهای مردمی |
سپاه پاسداران |
جیشالشعبی |
سپاه پاسداران |
جیشالشعبی |
گروهان کماندو |
– |
28 گروهان |
– |
31 |
توضیحات:
- استعداد نیروهای دشمن بر مبنای اطلاعات کلی در دسترس و بهصورت تقریبی برآورد گردیده است و امکان وجود اختلاف با واقعیت چگونگی ارتش عراق وجود دارد.
- استعداد نیروهای خودی شامل عناصر سازمانی دو لشکر پیاده و یک لشکر زرهی و یک گروه توپخانه و گردانهای پیاده اعزامی از لشکرها و تیپهای دیگر ارتش ایران به منطقه عملیاتی غرب میباشد.
- منظور از یک قرارگاه سپاه در کرمانشاه و ایلام قرارگاه عملیاتی نیروی زمینی در غرب است که بعداً یک قرارگاه دیگر نیز به نام قرارگاه حمزه سیدالشهداء در کردستان تشکیل شد.
- با توجه به اینکه نیروهای مسلح هر دو کشور ایران و عراق در مناطق کردنشین درگیر مسئله آرامسازی داخلی بودند، قسمتی از نیروهای گسترش یافته در مناطق مرزی کردستان و آذربایجان غربی درگیر آن مأموریت بودند.
در پایان این گفتار اشاره به این نکته را ضروری میدانیم که اغلب برخوردها و نبردهای بین نیروهای مدافع جمهوری اسلامی ایران با نیروهای مهاجم عراق در منطقه غرب در حوالی پاسگاههای ژاندارمری رخ داد. به همین جهت در بیان حوادث غالباً به پاسگاههای ژاندارمری اشاره خواهد شد، بدین لحاظ پاسگاههای تابعه هر گروهان ژاندارمری این منطقه نبرد را یادآوری میگردد.
- پاسگاههای ژاندارمری گروهان مهران تابع هنگ ژاندارمری ایلام (کنجانچم- سالاری- فرخ آباد- بهرامآباد-گمرک- آب زیادی)
- پاسگاههای ژاندارمری گروهان صالحآباد تابع هنگ ژاندارمری ایلام (هلاله- نیخزر، انجیره، شورشیرین- صالحآباد- کانیسخت)
- پاسگاههای ژاندارمری گروهان سومار تابع هنگ ژاندارمری قصرشیرین (نفتشهر-سهتپان- چقا شیرگه- سلمان کشته- سانواپا- کیسگه- کانیشیخ- بازرگان تنگاب)
- پاسگاههای ژاندارمری گروهان خانلیلی تابع هنگ قصرشیرین "منطقه زینلکش"(تنگابکهنه- امینه)
- پاسگاههای ژاندارمری گروهان قصرشیرین تابع هنگ ژاندارمری قصرشیری (قلعه سفید- برار عزیز- دارخور- پرویز- برج احمدی- دربند جوق- تنگابنو- ولدکشته- خسروی)
- پاسگاههای ژاندارمری گروهان گردهنو تابع هنگ ژاندارمری قصرشیرین (زید یحیایی- بیشگان- تیلهکوه- باویسی- ازگله- شیخ سله)
- پاسگاههای ژاندارمری گروهان نوسود تابع هنگ ژاندارمری سنندج (دودله- مرخیل- هیرتا- شیخان- شوشمی- نوسود- دزآور- نورشه- هانی گرمله)
توضیح اینکه سایر پاسگاههای ژاندارمری منطقه عملیاتی غرب که از نظر برخورد نیروهای خودی و دشمن حوادث مهمی در حوالی آنها رخ نداده بود در فهرست بالا نام برده نشدند.
بخش دوم
پیشروی نیروهای متجاوز عراق در سرزمین ایران
1- نبرد در منطقه مرزی استان ایلام
منطقه مرزی استان ایلام از رودخانه دویرج در شرق موسیان و دهلران شروع میشود و تا رودخانه تلخ آب در جنوب سومار امتداد مییابد، وضعیت و شکل طبیعی زمین در این منطقه مرزی به دو قسمت کاملاً متمایز تقسیم میگردد. در قسمت اول آن، امتداد خط مرز جنوب شرقی- شمالغربی است که در شرق به استان خوزستان متصل میگردد و حالت طبیعی زمین در خاک ایران و عراق تا حدودی مشابه وضعیت طبیعی زمین در منطقه مرزی استان خوزستان است و از لحاظ خصوصیات نظامی، زمین این منطقه کاملاً با خوزستان ارتباط دارد. زیرا هدفهای مهم نظامی در خاک ایران در این منطقه، شهرهای اندیمشک و دزفول و شوش و جاده مواصلاتی اندیمشک، اهواز بوده و در خاک عراق نیز هدفهای مهم نظامی شهرهای علی غربی و عماره و جاده مواصلاتی بغداد، کوت عماره، بصره میباشد. بنابراین، هرگونه عملیات نظامی در این قسمت از منطقه مرزی استان ایلام یک عملیات فرعی بهمنظور تسهیل عملیات نظامی در خوزستان یا استان نیسان عراق خواهد بود.
قسمت دیگر منطقه مرزی استان ایلام که از دشت مهران شروع میشود و تا جنوب سومار ادامه مییابد، مسیر خط مرز تقریباً شمالی جنوبی بوده و شکل و خصوصیات طبیعی زمین در خاک ایران کوهستانی مشابه منطقه مرزی استان کرمانشاه ایران میباشد. در حالیکه در خاک عراق حالت طبیعی زمین مانند مناطق مقابل استان خوزستان دشتی است و قسمت شمالی استان واسط و جنوبی استان دیاله عراق در مقابل این قسمت شمالی استان ایلام قرار گرفته است، به سبب شکل طبیعی زمین و اثرات آن در عملیات نظامی، بررسی جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در قسمت جنوبی استان ایلام با مسائل استان خوزستان مورد مطالعه قرار گرفت و اکنون قسمت شمالی این منطقه نبرد را در رابطه با عملیات غرب کشور ایران بررسی مینماییم.
گرچه منطقه نبرد غرب ایلام (از مهران تا جنوب سومار) در جنگ تحمیلی جزئی از صحنه عملیات غرب بود، ولی بهعلت طولانی بودن عرض جبهه و کوهستانی و صعبالعبور بودن، منطقه عملیات در خاک ایران، این قسمت از منطقه نبرد، خود یک جبهه مستقلی را در جنگ تحمیلی تشکیل میداد. زیرا طول خط مرز در این قسمت از رودخانه چنگوله در جنوب شرقی تا رودخانه تلخاب در شمال حدود 150 کیلومتر است و بهعلت ساختار طبیعی زمین در سرزمین ایران که منطقه کوهستانی و صعبالعبور میباشد، امکان ارتباط عملیات نظامی در این منطقه با مناطق دیگر به قدری محدود است که میتوان گفت؛ عملیات پشتیبانی از مناطق دیگر به این منطقه تقریباً غیرممکن است. زیرا در خاک ایران، در این قسمت فقط یک جاده ارتباطی غربی شرقی از مهران به طرف دهلران و یک جاده ارتباطی جنوبی شمالی از مهران به طرف صالحآباد ایلام احداث شده که به جز در جنگهای عمومی و نامحدود، قابل بهرهبرداری نظامی نمیباشد بهویژه اینکه از نظر ترکیب جمعیت، ساکنین این منطقه زندگی ایلی و عشایری دارند و میتوانند در تمام مسیر دو جاده یادشده، عملیات ایذایی و ممانعتی برای نیروهای مهاجم فراهم نمایند. بنابراین هدفهای مهم نظامی که در این منطقه عملیات برای نیروهای مهاجم عراقی میتوانست وجود داشته باشد، هدفهای محدودی بودند که عبارت از دو شهرک مهران و صالحآباد بودند. بههمین جهت ارتش متجاوز عراق نیز عملاً مسیر تلاشهای تجاوزکارانه خود را در این منطقه نبرد برای وصول به همین دو هدف اصلی قرار داد. بهعلت شرایط مناسب زمین در منطقه مهران برای نیروهای متجاوز عراق، آنها توانستند مهران را اشغال کنند. ولی بهعلت نامناسب بودن و صعبالعبور بودن زمین در غرب صالحآباد و نبودن محور مواصلاتی و تدارکاتی مناسب، نیروهای عراقی نتوانستند به هدف دوم یعنی شهرک صالحآباد دست یابند. اما توانستند قسمتی از ارتفاعات مرزی را که میمک در مرکز آن قرار داشت اشغال نمایند.
گرچه تا زمان نگارش این مطالب، اسناد و مدارک رسمی نظامی از نیروهای عراقی در دسترس ما قرار نگرفت، ولی بررسی حوادث نشان میدهد که اصولاً هدفهای نظامی نیروهای متجاوز عراق در منطقه نبرد مهران و صالحآباد محدود به همان دو هدف یاد شده بود و ارتش عراق هدف یا هدفهای عمیقتری را در داخل خاک ایران دنبال نمیکرد. مثلاً شهر ایلام که مرکز استان ایلام است هدف مورد نظر نیروهای عراقی نبود، بدین سبب جنگ در این منطقه چندان گسترش نیافت و ارتش عراق به موفقیتهای اولیه که در هفته اول جنگ در این منطقه بهدست آورد، اکتفا کرد و نیروهای عراقی در همان مواضعی که در روزهای اول جنگ اشغال کردند، متوقف شدند.
در مطالب قبلی گفتیم که اصولاً اختلاف مرزی و مرز زمینی بین ایران و عراق در دو قسمت بود که یک قسمت آن مربوط به منطقه میمک و در همین منطقه مورد بحث قرار داشت و منطقه مورد اختلاف دیگر منطقه زینلکش بود که در جنوبغربی قصرشیرین واقع شده بود و گفتیم که حداقل به ظاهر، آتش جنگ از همین دو نقطه شعلهور گردید. نیروهای متجاوز عراق از نیمه دوم شهریور ماه 1359 تهاجم علنی خود را برای اشغال پاسگاههای مرزی این دو منطقه آغاز کردند، و در 19 شهریورماه حکومت عراق اشغال قسمتی از سرزمین ما را که شامل دو منطقه میمک و زینلکش بود رسماً اعلام نمود. بدین طریق به صورت ضمنی به حکومت جمهوری اسلامی ایران اعلان جنگ داد و به قول یکی از رزمندگان ما چنانچه در آن موقع، نیروی کافی برای عکسالعمل مناسب در آن مناطق مرزی میداشتیم و موفق میشدیم نیروهای متجاوز را از مناطق اشغالی بیرون برانیم و پاسخ محکمی به حکومت توسعهطلب عراق بدهیم، شاید سرنوشت جنگ غیر از آن میشد که به وقوع پیوست و شاید اصلاً آتش جنگ در همان لحظات اول خاموش میشد. اما این پیروزی اولیه ارتش عراق سبب تهییج بیش از پیش حاکم جاه طلب عراق برای شعلهورتر کردن آتش جنگ شد. جنگی بر دو ملت مسلمان و ستمدیده ایران و عراق تحمیل گردید که در زمان نگارش این مطالب قریب هفت سال از شروع آن میگذرد و همچنان به شدت شعله میکشد و تاروپود اقتصادی هر دو ملت برادر و مسلمان را در هم میپیچد و جوانان هر دو ملت را به خاک و خون میکشد و هیچ روزنه امیدی برای پایان یافتن آن نمیباشد، بلکه به علل حوادثی که در صحنه خلیج فارس رخ میدهد، احتمال گسترش دامنه جنگ به کشورهای دیگر نیزمیباشد.
بنابر مطالب بالا، دومین نقطه آغاز تشدید بحران در جنگ تحمیلی در همین منطقه مورد بحث یعنی منطقه مرزی غرب ایلام بود. بعد از اینکه شروع جنگ اجتنابناپذیر شد و نیروهای متجاوز عراق تهاجم عمومی خود را از روز 31 شهریور ماه 1359 و بعد از حملات هوایی به شهرهای ایران از ساعت 1330 همان روز آغاز کردند، اولین شهری که به اشغال نیروهای متجاوز عراق درآمد، شهر مهران، بود که در مدت کمتر از 48 ساعت بعد از آغاز تهاجم عمومی نیروهای متجاوز عراق بهدست آن اشغالگران سقوط کرد.
جریان نبرد در غرب استان ایلام چنین بود که نیروهای متجاوز عراق در دو محور عمومی بدره، زرباتیه، مهران و محور ترساق، میمک، سرنی، صالحآباد به طرف دو هدف اصلی که مهران و صالحآباد بود تهاجم خود را آغاز کردند. ضمن اینکه در تمام طول مرز تلاش نمودند با تقویت عناصر پاسگاههای مرزی عراق به وسیله نیروهای منظم زمینی تمام پاسگاههای مرزی ایران را اشغال و یا منهدم سازند.
قبل از شرح جریان نبردها، یادآوری این نکته لازم است که قسمت غربی استان ایلام از نظر سوق الجیشی و حرکات نیروهای نظامی، یکی از دور افتادهترین و سختترین مناطق برای رساندن نیروهای تقویتی و پشتیبانی ایران میباشد. زیرا این منطقه مرزی بهوسیله دو محور عمومی قابل پشتیبانی است که محور اول از شهر کرمانشاه آغاز و با عبور از شرق اسلامآباد غرب و گردنه قلاجه و ارتفاعات بسیار سخت به ایلام میرسد و تا صالحآباد و مهران امتداد مییابد. مناسبترین محل برای مرکز تدارکاتی و پشتیبانی منطقه ایلام در مسیر محور، شهر کرمانشاه است که تا مهران بیش از 250 کیلومتر فاصله دارد و تنها محور مواصلاتی آن از کوهستانهای سخت عبور میکند.
محور مواصلاتی دیگر محور اندیمشک، عینخوش، دهلران، مهران است که آن هم حدود 250 کیلومتر طول دارد و از دهلران تا مهران از میان ارتفاعات سخت که به موازات خط مرز قرار گرفتهاند، عبور مینماید. ضمن اینکه این محور مواصلاتی در همان روزهای اول جنگ، با اشغال منطقه عینخوش بهوسیله نیروهای متجاوز عراق و پیشروی آنها به طرف اندیمشک کاملاً قطع گردید. بنابراین تنها محور مواصلاتی که باقی ماند، همان محور کرمانشاه، ایلام، مهران بود که این محور نیز حداقل از صالحآباد تا مهران مورد تهدید مداوم عناصر زمینی و هوایی دشمن قرار گرفت و امکان قطع شدن این محور برای نیروهای دشمن فراهم گردید. ولی دشمن به علل ناچیز بودن اهمیت نظامی این منطقه، علاقهای به ادامه پیشروی برای قطع این محور از خود نشان نداد و به اشغال دشت مهران و تپه میمک و چند پاسگاه مرزی اکتفا نمود که اینک به شرح جزئیات نبردهای این منطقه میپردازیم.
اولین پیروزی نیروهای متجاوز عراق در منطقه مرزی غرب استان ایلام در 19 شهریورماه 1359 حاصل شد. در این روز نیروهای متجاوز عراق موفق شدند، پاسگاههای مرزی هلاله و نیخزر را در غرب ارتفاعات میمک اشغال کنند و پاسگاههای انجیره و نخجیر را نیز مورد تهدید جدی قرار دهند و دامنه تهدید را تا پاسگاه مرزی شورشیرین در جنوب غربی منطقه میمک توسعه دهند. این تجاوزات جدی نیروهای عراقی در منطقه میمک سبب شعلهورتر شدن آتش جنگ در این منطقه شد، بهنحویکه نیروی هوایی ارتش ایران برای پشتیبانی از پاسگاههای مرزی مورد تهدید وارد عمل گردید و نیروهای مدافع مرزی ما نیز که عمدتاً عناصر ژاندارمری تقویت شده با سپاه پاسداران بودند، تلاش کردند نیروهای متجاوز را از پاسگاههای اشغال شده عقب برانند ولی موفق به اجرای این مأموریت نشدند. زیرا در آن موقع لشکر 2 پیاده عراق تقویت شده با یک تیپ زرهی از عناصر لشکر10 یا 12 زرهی، در منطقه بدره و ترساق و مقابل مهران و میمک ایران گسترش جنگی یافته بود. در حالیکه در مقابل این لشکر تقویت شده عراقی، نیروهای ایران فقط شامل گردان 182 پیاده از تیپ 84 پیاده، تقویت شده با یک گروهان سوارزرهی و یک گروهان (-) تانک و یک آتشبار توپخانه 105 میلی متری بود. بهطوریکه بررسی حوادث جنگ نشان میدهد، در روزهای قبل از آغاز جنگ، از عناصر لشکر 81 زرهی، واحدی در منطقه مهران مستقر نشده بود. زیرا از نظر طرح کلی عملیاتی نیروی زمینی ارتش ایران، مسئولیت پدافندی منطقه مرزی غرب ایلام به تیپ 84 پیاده که در خرمآباد لرستان استقرار پادگانی داشت، محول شده بود. این تیپ در سازمان خود دارای سه گردان پیاده و یک گردان تانک متوسط ام 47 و یک گروهان سوارزرهی و یک گردان توپخانه 105 میلی متری بود. قبل از آغاز جنگ، یک گردان آن (139 پیاده) در مأموریت آرامسازی داخلی در منطقه کردستان درگیر بود. یک گردان تقویت شده به مهران اعزام شده بود و یک گردان باقی مانده (111 پیاده) با سایر عناصر تیپ تا روز آغاز جنگ در پادگان خرمآباد نگهداشته شده بودند. بعد از شروع جنگ به تیپ دستور داده شد این عناصر باقیمانده را از محور خرمآباد، اندیمشک،عینخوش، دهلران به مهران اعزام کند که دیگر خیلی دیر شده بود و این عناصر تیپ در روز دوم جنگ در دهلران متوقف گردیدند. بهنحویکه با اشغال عینخوش بهوسیله دشمن راه عقبنشینی آن بسته شد و با سقوط مهران و تهدید محور دهلران، مهران پیشروی آن عناصر به سمت مهران نیز امکانپذیر نگردید و عملاً این عناصر بدون اینکه بتوانند نبرد مثبتی انجام دهند، اجباراً به سمت ارتفاعات شمال دهلران عقبنشینی کردند.
بنابراین، نیروهای منظم ایران در مقابل لشکر6 پیاده تقویت شده عراق در منطقه مرزی غرب ایلام، همان گردان 182 پیاده تقویت شده در مهران و یک گروه رزمی از لشکر 81 در میمک بود. نکته حائز اهمیت از نظر کنترل و فرماندهی این منطقه نبرد آن بود که در آغاز جنگ، حتی تکلیف فرماندهی مسئول این منطقه نبرد روشن نبود. زیرا قرارگاه تیپ 84 پیاده در خرمآباد و در مسافت قریب 500 کیلومتری مهران مستقر بود و لشکر 81 زرهی نیز خود درگیر مشکلات بسیار سختی در منطقه داخلی و همچنین در مناطق مرزی نفتشهر و قصرشیرین و باویسی بود. بهنحویکه عملاً نیمی از عناصر لشکر درگیر مأموریت داخلی و نیمی دیگر درگیر مقابله با حوادث مرزی بودند. برای این لشکر به هیچ وجه مقدور نبود که با آن استعداد ضعیف و تجزیه شدهاش بتواند در منطقه دور افتاده مهران و میمک نیز اعمال فرماندهی مناسب نماید.
از نظر قرارگاه هماهنگ کننده نیز، گرچه چند ماه قبل از آغاز جنگ، یک قرارگاه عملیاتی در کرمانشاه تشکیل شده بود، ولی تلاش اصلی این قرارگاه متوجه مأموریتهای آرامسازی داخلی بود. بالأخره در روز دوم مهرماه یعنی بعد از شروع جنگ، افسری به نام سرهنگ عطاریان به کرمانشاه اعزام شد و بهعنوان فرماندهی عملیاتی منطقه کرمانشاه و ایلام با استفاده از همان قرارگاه لشکر 81 زرهی مشغول انجام وظیفه گردید. بنابراین، منطقه مرزی غرب ایلام از زمان قبل از آغاز جنگ وضع نامساعدی داشت و میتوان گفت؛ عملاً آقای مهندس اصغر ابراهیمی استاندار ایلام به عنوان مقام هماهنگکننده عملیات نظامی این منطقه انجام وظیفه میکرد و با تجهیز عشایر منطقه تلاش مینمود تا حدودی کمبود توان رزمی نیروهای خودی را جبران نماید. گرچه بررسی حوادث نشان میدهد که حداقل در اوایل جنگ این برنامه نیز چندان موفقیتی در برنداشت.
با توجه به نکاتی که درباره وضعیت نیروهای خودی در منطقه میمک بیان شد و مطالبی که درباره منطقه زینلکش بیان خواهد شد، اصولاً در اولین حملات منظم نیروهای متجاوز عراقی به دو منطقه زینلکش و میمک تقریباً نیروی منظم قابل ملاحظهای در مقابل نیروهای مهاجم عراقی قرار نداشت و فقط پاسگاههای ژاندارمری مرزی تقویت شده در مقابل نیروهای عراقی قرار گرفته بودند که آنها نیز در شرایط چندان مطلوبی نبودند. چنانکه فرماندهی قرارگاه غرب که قبل از آغاز جنگ سراسری بهعهده سرهنگ صیاد شیرازی بود، در 19 شهریورماه در یک بخشنامه شدیدالحنی که به عناصر ارتشی و ژاندارمری مستقر در مناطق مرزی ابلاغ کرده بود تأکید شده بود، تا آخرین نفر از پاسگاههای خود دفاع کنند و تحت هیچ شرایطی عقبنشینی ننمایند. اما کاملاً واضح است که اینگونه دستورات نمیتوانست ضمانت اجرایی مؤثری داشته باشد. زیرا یک پاسگاه مرزی با چند نفر ژاندارم و مجهز به سلاح سبک یا حداکثر یک یا دو قبضه سلاح سنگین در مقابل گردانها و تیپها و لشکرهای دشمن چه عکسالعمل مثبتی میتوانست انجام دهد.
بعد از اشغال پاسگاههای مرزی هلاله و نیخزر در منطقه مرزی غرب صالحآباد (منطقه میمک)، ژاندارمری ایلام ضمن تأیید این مطلب، گزارش داد که نیروهای عراقی تلاش میکنند پاسگاههای دیگر حوالی این منطقه را نیز اشغال یا منهدم سازند و درخواست اعزام نیروهای تقویتی و پشتیبانی هوایی نمود.
از 15 شهریور ماه 1359 که تهاجم عمومی نیروهای متجاوز عراقی در منطقه زینلکش (جنوب غربی قصرشیرین) آغاز شد، نیروی زمینی به لشکر 81 دستور داد که یک گروه رزمی از تیپ1 زرهی اسلامآباد غرب به صالحآباد اعزام و منطقه مرزی میمک را تقویت نماید. این گروه رزمی تا 19 شهریور به منطقه مرزی حرکت نکرده بود. لشکر 81 در 16 شهریور گزارش داده بود که پاسگاههای مرزی گروهان ژاندارمری سومار را با دو قبضه توپ 155 میلیمتری و سه دستگاه تانک و یک دستگاه نفربر و یک تانکر آب تقویت کرده است.
در 20 شهریورماه، نیروی زمینی به لشکر 81 زرهی دستور داد؛ گروه رزمی اعزام شده به صالحآباد هر چه زودتر به منطقه مرزی میمک حرکت کند و پاسگاههای مرزی را تقویت نماید و نیروهای متجاوز را از منطقه اشغالی میمک عقب براند. همین روز دامنه فشار نیروهای عراقی به منطقه مرزی سومار نیز کشیده شد، در نتیجه تمام منطقه مرزی غرب استان ایلام مورد تهدید جدی نیروهای متجاوز عراقی قرار گرفت. نظر به اینکه همین شرایط با شدتی بیشتر در منطقه مرزی کرمانشاه وجود داشت. خطر جدی شروع جنگ در تمام مقامات سطح بالای مملکتی نیز احساس شد. لذا در روز 21 شهریورماه 1359 ضمن ابلاغ آمادهباش نهایی به نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و اعزام کلیه نیروهای در دسترس به مناطق مرزی مورد تهدید از جمله عناصر لشکرهای مستقر در نزدیکی مرز منطقه غرب، رئیس جمهور و نخستوزیر وقت ایران به همراه مقامات رده بالای نظامی به مناطق مرزی غرب کشور عزیمت کردند تا وضعیت نظامی منطقه را از نزدیک مشاهده کنند و چگونگی جریان نبردها را از زبان فرماندهان دیگر در خط مقدم جبهه بشنوند و فقط به مطالعه گزارشها اکتفا ننماید.
این بازدید در آن زمان بسیار مفید بود، زیرا بررسی اظهار نظرهای مقامات مسئول ایران در ماههای قبل از جنگ تحمیلی چنین نتیجه میداد که این مقامات، حمله عمومی نیروهای متجاوز عراقی به قلمرو کشور جمهوری اسلامی ایران را خیلی بعید و دور از مآلاندیشی حکام عراق تصور میکردند. لذا دیدن صحنههای نبرد و آرایش لشکرهای پیاده و مکانیزه و زرهی عراق در نزدیکی مرز، مسلماً در برآورد آنان تأثیر میگذاشت. چنانکه همین نتیجه حاصل شد و از 22 شهریور به بعد خطر جدی تهاجم نظامی عراق در تمام سطوح مملکت احساس شد. اما دیگر فرصتی برای تلاشهای مؤثر جهت جلوگیری از بروز جنگ سراسری و بازداشتن نیروهای متجاوز عراق در همان محلهایی که اشغال کرده بودند، وجود نداشت. هرگونه عقبنشینی سیاسی نیز نتیجه فلاکتباری برای کشور و ملت ایران در برداشت، زیرا دندانهای تیز حکام جاهطلب عراق تازه در سرزمین ایران به شکار گیر کرده بود. مسلماً او به سادگی دندانهای خود را از سرزمین ما بیرون نمیکشید و تا قطعهای از آن را جدا نمیکرد، سرزمین مقدس ما را رها نمینمود.
ضمن اینکه تا آن موقع و حتی تا هنگامی که نیروهای متجاوز عراقی در سرزمین ما پیشروی کردند و هزاران کیلومتر مربع از قلمرو ایران را اشغال نمودند، هیچ دولت و یا سازمان بینالمللی نیز ابراز علاقهای به وساطت بین حکومت ایران و عراق نکرد تا از بروز جنگ جلوگیری به عمل آید. بعد از اینکه حکومت متجاوز عراق در تهاجم خود به سرزمین ما به هدفهای خود رسید، رئیس جمهور پاکستان و شورای امنیت سازمان ملل متحد برای وساطت وارد این معرکه شدند.
نبرد در منطقه مرزی غرب ایلام و بعد از اشغال میمک به وسیله نیروهای متجاوز عراق روز به روز فعالتر میشد و نیروهای عراقی پاسگاههای مرزی بیشتری را اشغال میکردند، یا اینکه با آتش سلاح سنگین آنها را منهدم میساختند. طبعاً مرزداران دلیر ما نیز در حدود مقدورات خود به تجاوزات آنان پاسخ میدادند، اما اختلاف سطح توان رزمی بین نیروهای ما و نیروهای متجاوز به قدری زیاد بود که عکسالعمل نیروهای ما نمیتوانست مانع ادامه تجاوزات دشمن گردد. گرچه همان مقدار جزئی مقاومت نیز از نظر اثرات روانی، فوقالعاده مؤثر بود، زیرا نیروهای عراقی به قدری ضعیف و زبون بودند که در مقابل کمترین مقاومت نیروهای ما به وحشت میافتادند و متوقف میشدند و حتی در بعضی نقاط سریعاً عقبنشینی میکردند.
احتمالاً علت این عمل نیروهای عراقی آن بوده باشد که قبل از شروع تهاجمات به نیروهای عراقی چنین تفهیم شده بود که اصولاً در مقابل آنان، نیروهای ایرانی هیچگونه مقاومتی نخواهند کرد و سریعاً یا تسلیم خواهند شد و یا فرار خواهند نمود. اما در عمل میدیدند که برعکس آن وعدههای پوچ و بیاساس، پاسگاههای مرزی با حداقل توان خود در مقابل گردانهای تانک و مکانیزه عراق پایمردی نشان میدادند و مقاومت میکردند.
تهاجم نیروهای متجاوز عراق در منطقه میمک در روزهای 22 تا 31 شهریورماه همچنان با آهنگی نسبتاً ملایم ادامه یافت و به منطقه مهران نیز کشیده شد. میتوان گفت؛ در دهه سوم شهریورماه عملاً جنگ در تمام پاسگاههای مرزی منطقه مورد بحث از سومار تا مهران جریان داشت و تعدادی از پاسگاههای مرزی ما یا به وسیله دشمن اشغال شدند یا منهدم گردیدند. البته قطعاً تعدادی از پاسگاههای مرزی عراق نیز همین سرنوشت را پیدا کردند. در این مدت 10 روز لشکر 81 در حدود مقدورات خود عناصری را برای تقویت منطقه مرزی ایلام اعزام کرد، اما منطقه اصلی مورد تهدید در منطقه استحفاظی آن لشکر، قصرشیرین و گیلانغرب بود، که اگر خطر جدی ایجاد میشد خود به خود منطقه ایلام را نیز فرا میگرفت. لذا آن لشکر تلاش اصلی خود را به منطقه قصرشیرین، نفتشهر اختصاص داده بود، که در بررسی جریان نبردهای منطقه کرمانشاه بیان خواهد شد.
منطقه ایلام بهصورت منطقه تلاش فرعی و حتی از نظر لشکر 81 منطقه تحمیلی بود، زیرا همانگونه که گفته شد، مسئولیت دفاع این منطقه به تیپ 84 مستقل پیاده خرمآباد محول شده بود، اما آن تیپ به موقع به آن منطقه اعزام نشد، در نتیجه این منطقه نیز گردنگیر لشکر 81 گردید و لشکر نیز نتوانست اقدام مؤثری در آغاز جنگ در آن منطقه به عمل آورد. بهعنوان نمونه در 26 شهریور فقط توانست یک آتشبار کاتیوشا با چهار قبضه توپ از توپخانههای اعزامی گروه 11 توپخانه مراغه به منطقه صالحآباد اختصاص دهد که طبعاً در یک جبهه 150 کیلومتری، یک آتشبار توپخانه، نیروی قابل ملاحظهای نمیتواند باشد. بهعلاوه برای بازپسگیری ارتفاعات میمک، لشکر 81 دستور داد عناصری از گردان 182 تقویت شده که شامل گروهان سوارزرهی، قسمتی از گردان تانک اعزامی از تیپ 84 میشد، از منطقه مهران به منطقه میمک اعزام گردد. بدین طریق نیروی مدافع مهران بیش از پیش تضعیف گردید.
بالأخره، روز آغاز جنگ برای منطقه مورد بحث ما یعنی ایلام نیز مانند سایر صحنه عملیات فرا رسید و تهاجم عمومی نیروهای عراقی بعد از بمباران هوایی شهرهای مهم ایران از بعدازظهر روز 31 شهریورماه آغاز شد. از جمله نقاطی که در تهاجم اولیه نیروهای عراقی صحنه فعال نبرد شد، منطقه مرزی مهران بود. نیروهای عراقی با آغاز تاریکی شب از مواضع خود در داخل خاک عراق حرکت کردند و به خط مرز بین دوکشور نزدیک شدند و همان شبانه نیروهای جلودار عراقی به پاسگاههای مرزی ایران که هنوز ایستادگی میکردند، حمله نمودند، چنانکه در ساعت 2030 استاندار ایلام اطلاع داد که نیروهای عراقی به سمت پاسگاههای کلات و چنگوله در منطقه مهران تهاجم کردهاند و پاسگاههای کانیشیخ و بازرگان نیز مورد هجوم نیروهای عراقی قرار گرفت و یک ستون زرهی دشمن به طرف پاسگاه بهرامآباد در غرب مهران پیشروی کرد.
منبع: نبردهای صحنه عملیات غرب، حسینی، سید یعقوب، 1395، ایران سبز، تهران
انتهای مطلب