یک روز در تابستان سال 1360، به منظور هماهنگی و ارائه توضیحات عملیاتی به دفتر سرهنگ سهرابی فرمانده تیپ 1 رفته بودم که سرهنگ آبشناسان را ملاقات کردم، با ظاهری کاملا نا منظم و چریکی، ژاکت تکاوری ،تفنگ ژ3 ، و سایر تجهیزات انفرادی را همراه خود داشت. درجه اش را هم نزده بود، قبلا در اواخر سال 1358 (حدود یکسال و نیم قبل )، در حین ارائه آموزش به سازمان حافظ وحدت در پادگان لشگرگ ایشان به عنوان نماینده معاونت آموزشی نیروی زمینی جهت بازدید آمده بودند، ملاقات کرده بودم. در آن مقطع، ایشان مشاور عملیات نامنظم فرماندهی وقت نیروی زمینی شهید صیاد شیرازی بودند، از من سوال کرد، اینجا چه کار میکنید؟ توضیح دادم که فرمانده گردان نوهد هستم و تحت کنترل عملیاتی تیپ 1 لشگر 81 به منظور اجرای عملیات نا منظم و آموزش های مرتبط با آن ماموریت داریم، سرهنگ آبشناسان گفت: آیا میآیید با ستاد جنگهای نا منظم در جنوب کار کنید؟ پاسخ دادم: یک گردان نیروی مخصوص برای همین منظور در جنوب هست و شما میتوانید با آن گردان کار کنید، در این موقع سرهنگ سهرابی وارد گفتگو شد و خطاب به سرهنگ آبشناسان گفت: با ایشان (من) و گردانش چه کار داری؟ ما هم همین کارهای عملیات منظم را به خوبی انجام می دهیم و من به هیچ وجه با منفک شدن ایشان و گردانش موافقت ندارم، که جناب سرهنگ آبشناسان دیگر ادامه نداد، اما توضیحات مفصل و کاملی را از انجام عملیات های گروهش را که خوشبختانه اکثراً با موفقیت انجام شده بود، ارائه داد.
اجرای کمینهای نا منظم در منطقه ملک شاهی علیه دشمن
تیم مستقر در منطقه ملکشاهی، با ارائه آموزشهای نظری و عملی، گشتیهای شناسایی و کمین و افزایش توانایی آنها در عملیات منظم اقدام به سه مورد کمین کاملاً موفق، علیه ستونهای خودرویی و خودروهای در حال حرکت در دشت بین ارتفاعات ملک شاهی در ایران و ارتفاعات چکه قمر و چکه موسی در عراق نمودند که نتایج بسیار خوبی در برداشت که شامل: به هلاکت رسیدن بیش از 17 نفر از نیروهای دشمن و اسارت سه نفر و به غنیمت گرفتن تعداد 11 قبضه تفنگ کلاشینکف و تجهیزات انفرادی دشمن و از طرف خودی هم به شهادت رسیدن تعدادسه نفر از عشایر ملک شاهی بود.
نتایج مأموریت و اقدامات رزمی و آموزشی گردان 154 در منطقه عملیاتی ایلام
1- شناسایی دقیق مواضع و یگانهای دشمن در طول 56 کیلو متر طول منطقه مسئولیت تیپ 1 لشگر 81
2- تحمیل تلفات و ضایعات قابل ملاحظه به دشمن
3- نا امن نمودن منطقه با اجرای کمین و تاخت های متعدد
4- مین گذاری در محورهای مورد استفاده دشمن از قبیل زرباطیه، مهران به کنجان چم، مهران به چنگوله و …
5- استقرار تیمهای عملیاتی الف و ب نوهد در ارتفاعات سرکوب
6- هدایت عملی گشتیهای شناسایی و شناسایی رزمی یگانهای در خط تیپ 1
7- اجرای گشتیهای بُرد بلند در دشت زرباطیه، دشت هلاله و منطقه بین تنگ کنجان چم و مهران
8- ارتقاء سطح آموزش های نا منظم یگان های تیپ 1 و سایر یگان های تحت امر تیپ 1
9- اسارت سه نفر از نیروهای دشمن و به غنیمت گرفتن 11 قبضه تفنگ کلاشینکف و مقدار زیادی تجهیزات انفرادی در دشت بین ارتفاعات ملک شاهی و ارتفاعات چکه قمر و چکه موسی توسط تیم عملیاتی نوهد
10- قدردانی و رضایت فرماندهی تیپ 1 از عملکرد گردان 154
استقرار مجدد گردان 154 نوهد در منطقه عملیاتی ایلام (میمک-کنجان چم – کانی سخت- ملک شاهی)
برای بار دوم از تاریخ 5/7/60 الی 3/11/60 با گردان تحت مسئولیت ( گد 154 نوهد) تحت کنترل عملیاتی تیپ 1 لشکر 81 زرهی کرمانشاه در منطقه عملیاتی صالح آباد قرار گرفتیم . فرماندهی تیپ 1 لشگر 81 هنوز به عهده سرهنگ اسماعیل سهرابی بود، منطقه مسئولیت و محل استقرار هم همان منطقه مسئولیت قبلی تیپ یعنی از حد جنوبی تیپ از رودخانه چنگوله شروع و به حد شمالی تیپ تا اواسط تنگ بینا به مسافت تقریبی 56 کیلومتر بود.
تیپ، با چهار گردان 195 پیاده مکانیزه در منطقه عمومی میمک، گردان 123 پیاده مکانیزه در منطقه عمومی کانی سخت و کنجان چم، گردان های 217_222 زرهی در احتیاط معابر دشت هلاله ، سرنی و مهران و تنگ کنجان چم مستقر بود. برابر نظر فرماندهی تیپ 1 لشکر 81 مجدداً به هر یک از گردان های 195 و 123 پیاده مکانیزه یک تیم عملیاتی ب نوهد به صورت تحت کنترل عملیاتی واگذار کردم و یک تیم عملیاتی الف تقویت شده هم را به منطقه عمومی ملک شاهی جهت آموزش و هدایت عملیات اکراد قرار دادیم .
در این مرحله تعدادی از ماموریت های محوله از طریق تیپ 1 همان ماموریت های قبل و با تاکید به ماموریت ها و مواد زیرین بود :
(1) اعزام گشتی های شناسائی و شناسائی رزمی در منطقه مسئولیت هر گردان در خط با هماهنگی گردان مذکور
(2) فرماندهی و هدایت گشتی های شناسائی رزمی گروهان های در خط،گردان های تیپ 1 توسط تیم های نوهد
(3) آموزش و هدایت عملیاتی عشایر کلهر در منطقه ملک شاهی در عملیات کمین ، شناسائی رزمی و ……
(4) ارائه آموزش های جنگ های نامنظم به یگان های سازمانی و تحت کنترل عملیاتی تیپ 1
(5) تقویت پدافند در خطوط تماس در مواقع احتمال تک دشمن ، اعم از تک سراسری و یا تک محدود
(6) اجرای عملیات کمین و تأخت بر علیه یگان های در تماس دشمن به منظور نا أمن کردن مناطق عمل دشمن
(7) تقویت پایگاه های و مواضع مهم تیپ 1 با یک تیم عملیات الف در مقابل عملیاتی ایذائی و یا تک دشمن
یکی از مواضع و مناطق استقرار یگان ها که بیشتر از سایر مناطق زیر آتش های مختلف دشمن شامل توپخانه و خمپاره ، اندازها بود و بالتبع ضایعات زیادی به نیروهای خودی وارد می گردید، ارتفاع میمک بود . ارتفاع میمک دارای قله ها و یال های متعددی است که هر کدام راه های نفوذ جانبی را کنترل می کند. شیب یال های به سمت عراق ملایم و تقریبا یک نواخت است، اما شیب یال ها و شیارها به سمت ایران و دشت صالح آباد و سرنی تُند است. با توجه به این که میمک ارتفاع و هدف قاطع در منطقه می باشد، به این معنی که در اختیار داشتن آن توسط هر کدام از طرفین نبرد مزیت تعیین کننده ای را به همراه خواهد داشت، نیروهای دشمن در آغاز تجاوز خود در جبهه ایلام ارتفاع میمک را تصرف و اشغال می کنند، که در دی ماه 1359 توسط یگان های تیپ 1 زرهی، یگان های از سپاه، تعدادی از عشایر محلی (کلهر) و گردان 181 نوهد به فرماندهی سرگرد ایرج کامروا، طی یک عملیات آفندی هماهنگ شده از سه سمت با غافلگیری کامل و همه جانبه نیروهای دشمن مستقر در ارتفاع میمک را غافلگیر می نماید و در نهایت با وارد نمودن ضایعات و تلفات زیاد به دشمن و گرفتن تعداد زیادی اسیر ازآنها، باقیمانده نیروهای دشمن به سمت خاک عراق فرار می نمایند و ارتفاع میمک آزاد شده و به ما م میهن بر می گردد و از زمان آزاد شدن ارتفاع میمک، مواضع نیروهای خودی در طول شبانه روز زیر آتش نیروهای عراقی ها بود.
مسئله مبهمی برای یگان مستقر در روی آن وجود داشت این که به رغم این که دشمن در دشت پایین میمک قرار داشتند و نمی توانستند دیده بانی توپخانه موثری داشته باشد معهذا، توپ ها و خمپاره هایش خیلی دقیق به سنگر ها و مواضع یگان های خودی را زیر آتش می گرفت و دیگر این که در بعضی موارد گشتی ها شناسایی و رزمی دشمن در نزدیک سنگرهای نیروهای خودی در روی یال های میمک با نیروهای مستقر در سنگرها درگیر شده و به سرعت فرار می کردند و مشخص نبود که چطور خود را با وجود فاصله زیادی که بین یگان های عراقی و ایرانی بود، نیروهای عراقی به مواضع یگان شان برمی گشتند؟!!!
به منظور بررسی وضعیت دشمن و زمین در قسمت غربی میمک، به تیم عملیاتی ب مستقر در میمک ابلاغ شد که با اعزام گشتی ها شناسائی رزمی به غرب میمک، به صورت شبانه اقدام و نتیجه را اعلام کنند ، که به همین منظور دو تیم عملیاتی الف هر شب از ساعت 9 شب تا ساعت 4 صبح به قسمت غربی ارتفاع میمک جهت گشتی های شناسائی – رزمی اعزام می شدند. بعد از حدود یک ماه اعزام گشتی های شناسائی رزمی شبانه، مورد مهمی را گزارش نمودند، مبنی بر این که در شیب غربی ارتفاع قاطر سوخته، تعداد پنج سنگر اجتماعی و تعدادی سنگر های انفرادی وجود دارد، به صورت سالم و دست نخورده، که از ارتفاع میمک و قلل آن به علت این که در ضد شیب ارتفاع قاطر سوخته قرار دارند، دیده نمی شوند (اما دلیل نامیدن آن ارتفاع به نام ارتفاع قاطر سوخته، این بود که در آزاد سازی میمک در دی ماه 1359 یک رأس قاطر توسط نیروهای خودی و یا دشمن در روی آن ارتفاع مورد اصابت ترکش و خمپاره یا توپخانه قرار گرفته و هم زمان و یا بعد به علت سوختن علف های اطراف آن، سوخته بود، و لذا از آن تاریخ به بعد، به ارتفاع قاطر سوخته معروف می شود ، به طوری که آثار آن از بالای میمک دیده می شد). وجود سنگرهای سالم و آن هم در شیب منفی ارتفاع قاطر سوخته و با فاصله 500 متری از قله اصلی میمک، ضرورت شناسائی های بیشتر و دقیق تر به منظور کسب اطلاعات تکمیلی را مشخص میکرد. لذا دستورات لازم به تیم عملیاتی ب جهت شناسائی های مستمر و نزدیک و با هماهنگی کامل یگان در خط ( گردان 195 پیاده مکانیزه ) ابلاغ گردید.
منبع: مد تاریخ شفاهی
انتهای مطلب