و بتواند تا حد زیادی مانع پیشروی دشمن در سراسر مرزهای غربی شود.
درواقع، هجوم ارتش عراق به كشور جمهوري اسلامي ايران با اين فرض طرح ریزیشده بود كه ارتش، در نظام جديد ایران، یعنی جمهوري اسلامي، ضعیف گردیده و فاقد توان و کارایی رزمی لازم جهت مقابله است. در حقیقت ناکام گذاردن ارتش عراق در استفاده از اصل غافلگیری و از بین بردن و تثبیت و زمینگیر نمودن نیروهای دشمن در شرایط جنگی، یکی از ویژگیهای عملیاتهای هوانیروز در اوایل دفاع مقدس بهحساب میآید. لذا پس از شروع جنگ تحمیلی، هوانیروز، بهصورت گسترده در پشتیبانی از یگانهای زمینی، وارد عمل شد و با داشتن تحرک صددرصد توانست علاوه بر کند کردن پیشروی دشمن، نقش انکارناپذیری در تثبیت و انهدام نیروها و ادوات زرهی دشمن ایفا نماید. بر این اساس، مقاله حاضر در پی پاسخ به این سؤال میباشد که عملکرد هوانیروز طی نخستین سال دفاع مقدس در راستای تثبیت و انهدام متجاوز در منطقه عملیاتی غرب کشور چگونه بوده است؟ هدف این مقاله تبیین عملکرد هوانیروز در راستای تثبیت و انهدام دشمن طی نخستین سال دفاع مقدس در منطقه عملیاتی غرب میباشد. نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق تاریخی با رویکرد کیفی بوده و با بهرهگیری از اسناد و مدارک، خاطرات رزمندگان و کتابخانه تخصصی اطلاعات لازم جمعآوریشده است. نتایج حاصل بیانگر این است که عملکرد هوانیروز طی نخستین سال دفاع مقدس در منطقه عملیاتی غرب بسیار مطلوب بوده است؛ و عملکرد بسیار مطلوب هوانیروز یکی از عوامل تثبیت و انهدام دشمن طی نخستین سال دفاع مقدس در منطقه عملیاتی غرب بوده است.
واژگان کلیدی: دفاع مقدس، نیروی زمینی، هوانیروز، منطقه غرب
1 مقدمه
اساساً در عمده تحلیلهایی که از موضوع مهم، اساسي و سرنوشتساز تثبيت و انهدام دشمن در روزهای آغازین جنگ به عمل میآید، نقش ارتش و بهویژه نقش ممتاز و مؤثر هوانیروز مغفول واقع میگردد. درصورتیکه در شرایط نهچندان مطلوب یگانهای زمینی نزاجا در روزهای اول جنگ تحمیلی، هوانیروز نقش تعیینکنندهای در مقابله با یگانهای زرهی و مکانیزه متجاوز بهویژه در جبهه میانی یعنی غرب کشور ایفا نموده است. با شروع جنگ تحمیلی، هوانیروز به دلیل برخورداری از ناوگان بزرگ بالگردی، بهسرعت حضور خود را در همه جبههها نمایان ساخت. ابو غزاله، وزیر دفاع سابق مصر در کتاب جنگ ایران و عراق از نگاه دیگران میگوید: «هلیکوپترهای مسلح ایران از نوع کبری، در ابتدای عملیات (شروع دفاع مقدس) به طرز چشمگیری کفایت عملیاتی خود را به نمایش گذاشتند»(ابو غزاله، 1380: 100) یکی از ویژگیهای هوانیروز، طی نخستین روزهای شروع دفاع مقدس، تحرک بالا بهعنوان یک نیروی واکنش سریع بود و به همین علت توانست تا حد زیادی مانع پیشروی دشمن در سراسر مرزهای غرب شود. «نیروهای هوانیروز بهندرت تنها میجنگند و معمولاً همراه سایر نیروهای رزمی و پشتیبانی به کار گرفته میشوند» (دوپویی، مترجم ایزدی، 1380: 254) اما با توجه به شرایط آن زمان هوانیروز تنها با اتکا به پشتیبانی خود، با انهدام نیروها و ادوات زرهی دشمن و تثبیت و زمینگیر نمودن آنها در حوالی مرزهای غربی، ۱۵ روز حیاتی و زمان طلایی را از ارتش عراق گرفت. تیمهای آتش هوانیروز، با حضور بهموقع و در اسرع وقت در مناطق جنگی، جهنمی از آتش را برای واحدهای زرهی عراق ایجاد کردند و سد مستحکمی را در مقابل نیروهای عراقی به وجود آوردند.
ازآنجاکه هوانیروز در اکثر عملیاتهای دفاع مقدس بهویژه در منطقه غرب کشور نقش مؤثری را ایفا نموده است و از طرفی با توجه به مغفول ماندن عملکرد هوانیروز در راستای تثبیت و انهدام دشمن طی نخستین سال دفاع مقدس در منطقه عملیاتی غرب، در این مقاله سعی گردیده است جایگاه این نیرو بهدرستی تبیین شود. این امر موجب میگردد فرماندهان، توانمندی و قابلیتهای هوانیروز را خوب بشناسند و در جنگهای آینده، بهرهبرداری خوب و سازندهای از آن به عملآورند. از سویی تلاش گردیده نقش مثبت و مؤثر آن در نخستین سال دفاع مقدس از منظر آیندهپژوهی برای نسل آینده و افسران جوان و خلبانان این مرز و بوم بهخوبی تبیین شود و آموزهها و تجارب حاصله به نسل کنونی و آینده منتقل گردد.
2- مبانی نظری
هوانیروز یکی از یگانهای واکنش سریع نزاجا است که در منطقه عملیاتی غرب از روز 31 شهریور 1359، بهصورت گسترده در پشتیبانی از یگانهای زمینی وارد عمل شد و علاوه بر کند کردن پیشروی دشمن، نقش انکارناپذیری در تثبیت و انهدام نیروها و ادوات زرهی دشمن ایفا نمود.
در اولین روز جنگ تحمیلی و آغاز تجاوز نظامی عراق به کشورمان، از طرف ستاد فرماندهي هوانيروز امریهای به پایگاههای هوانيروز صادر شد و بر اساس آن فرماندهان موظف گردیدند؛ كليه امكانات خود را جهت مقابله با نيروهاي متجاوز آماده نمايند. (امريه شماره 113 – 1/27-1104 = 31/6/1359 هوانیروز)
وقوع غائله کردستان قبل از شروع حمله سراسری ارتش بعثی عراق به مرزهای کشور جمهوری اسلامی ایران، موجب گردیده بود بالگردهاي هوانيروز از آمادگي رزمي مناسبی برخوردار باشند، بهگونهای كه همواره کلیه بالگردها ازلحاظ تعمیر و نگهداری، عملیاتی و آماده انجام مأموریت بودند. ضمن آنکه خلبانان و كاركنان فني نیز از تجربه مناسبی جهت انجام مأموریت در مناطق کوهستانی برخوردار شده و با شروع تهاجم ارتش بعث عراق، هوانیروز یکی از یگانهای نزاجا بود که توانست در کمترین زمان ممکن و با آمادگی مناسب در همه جبههها خصوصاً غرب کشور علیه دشمن وارد عمل شود.
حضور سريع 30 فروند از انواع بالگرد در پادگان لشگر 92 زرهي اهواز و 28 فروند در پايگاه هوايي دزفول و 15 فروند در پادگان ابوذر(سر پل ذهاب)، 9 فروند در گيلان غرب، هشت فروند در سومار، 12 فروند در ايلام در هفته اول شروع دفاع مقدس، از تواناییهای بالقوه هوانیروز بود كه به منصه ظهور رسید. (اسناد و مدارک موجود در معارف جنگ هوانیروز)
«هوانیروز از آن یگانهایی است که در طول دفاع مقدس همه مأموریتهای خود را با موفقیت انجام داد که نتایج و تجارب خوبی برای ما به همراه داشت که بتوانیم از آنها برای آموزشها و عملیاتهای بعدی خود استفاده کنیم» (آراسته، 1391: 17) «این یگان (هوانیروز) بهعنوان بازوی مستحکمی با انواع بالگردهای خود برای فرماندهان درصحنههای پیچیده و پرخطر جنگ بهخوبی درخشید. در مأموریتهای محوله که پشتیبانی از نیروهای خودی، شکار تانکها و ادوات زرهی دشمن، جابجایی نیرو، تخلیه مجروحین و شهدا، امدادرسانی و غیره، بود موفق عمل نمود» (کیانی،1383: 328) «جابجایی سریع که از مقدورات مهم هوانیروز میباشد، باعث گردید که پس از بمباران فرودگاههای کشور در تاریخ 31/6/1359 توسط هواپیماهای عراقی و شروع جنگ تحمیلی، تقریباً اولین یگان منظم عملکننده باشد که در مناطق غرب و جنوب مستقر و از روز دوم جنگ پروازهای عملیاتی خود را شروع نماید. بهطوریکه نام هوانیروز با اکثریت عملیاتهای ارتش و سپاه پاسداران عجین گشته و در عمده صحنه جنگ، افتخارآفرین بوده است» (کریم زاده، 1388: 7) ابو غزاله، وزیر دفاع سابق مصر در کتاب جنگ ایران و عراق از نگاه دیگران میگوید: «هلیکوپترهای مسلح ایران از نوع کبری، در ابتدای عملیات (شروع دفاع مقدس) به طرز چشمگیری کفایت عملیاتی خود را به نمایش گذاشتند» (ابو غزاله، 1380: 100)
امیر سرلشکر حسین حسنی سعدی در کتاب ناگفتههایی از روزهای اول جنگ میگوید: «در ابتدای جنگ و از آنجاکه انسجام نیروها شکل نگرفته بود، هوانیروز بود که یکتنه به واحدهای عراقی هجوم میبرد» (حسینیا، 1391: 328) سرهنگ بازنشسته خلبان اردشیر کریم زاده در کتاب حماسههای ماندگار در دفاع مقدس میگوید: «در روز دوم جنگ بالگردهای زیادی به منطق مرزی جهت مقابله با پیشروی دشمن اعزام گردیدند که عبارت بودند از:
1 شش تیم آتش از بالگردهای کبری به سرپرستی شهید شیرودی به منطقه سرپلذهاب (پادگان ابوذر)
2 چهار تیم آتش به منطقه گیلانغرب و در محلی بنام کاسهگران مستقر و مأموریتهای خود را در محور خانقین– تنگاب، قصر شیرین– گیلانغرب و نفتشهر– گیلانغرب آغاز نمودند.
3 دو تیم آتش در منطقه چهلزری جهت محور مندلی – میانتنگ – سومار مستقر گردید.
4 پنج تیم آتش در تنگ قوچعلی در ایلام جهت محور ترساق – میمک – سرنی و محور مهران – کنجانچم – ایلام و محور مهران – دهلران مستقر گردید.
5 دو تیم آتش در پایگاه آبدانان ایلام بهمنظور عملیات در محور موسیان و دهلران مستقر گردید که شهید کشوری سرپرستی این منطقه را بر عهده داشت.» (کریم زاده، 1388: 16)
پشتیبانی از نیروهای زمینی جهت متوقف کردن دشمن در مواضع نامناسب در سال اول جنگ و رقم زدن پیروزیهای راهبردی در روزهای اولیه نبرد در ممانعت از رسیدن دشمن به اهداف ترسیم کرده، مهمترین عملکرد هوانیروز در نخستین سال دفاع مقدس بوده است؛ بنابراین سال اول جنگ را میتوان سال موفقیت، پیروزی و تحمیل اراده ملی به دشمن بهحساب آورد. هرچند سرزمینهای زیادی در این سال آزاد نشد ولی متوقف کردن دشمن در مواضع نامناسب پدافندی و بازداشتن او از رسیدن به اهدافی که برای خود ترسیم کرده بود، بزرگترین موفقیت به شمار میرفت ضمن اینکه همین اقدامات زمینه انجام عملیاتهای بزرگ سال دوم جنگ را فراهم نمود و در حقیقت بدون انجام اقدامات سال اول جنگ قطعاً اقدامات سال دوم نیز قابل انجام نبود. بیتردید نخستین سال دفاع مقدس سال میدانداری هوانیروز در سقف پروازی کوتاه در پشتیبانی از نیروهای زمینی ایران در صحنه نبرد بوده است.
3- تجزیه وتحلیل
الف) عملکرد پایگاه رزمی هوانیروز کرمانشاه در منطقه عملیاتی غرب طی نخستین سال دفاع مقدس
بهرغم وجود نشانههای حمله سراسری عراق قبل از شروع آن و وجود طرحهای پدافندی همچون طرح ابوذر و گوشزد نمودن قرائن و شواهد تک به مسئولین مربوطه، متأسفانه مسئولین دولت وقت این موارد را جدی نگرفته و دستوری مبنی بر توجه به ارتقاء آمادگی رزمی ارتش و یا پیشبینی اجرای طرحهای پدافندی موجود به عمل نیامد. لذا پس از شروع حمله سراسری بالگردهاي هوانيروز در دستههاي پروازي بهناچار بهصورت مستقل وارد عمل ميشدند و با انجام شناسايي رزمی، در هر مكاني كه با نيروهاي دشمن برخورد میکردند، با شليك راكت و موشك آنها را به آتش ميكشيدند.
هدف اصلي خلبانان هوانیروز، ستونهای زرهي در حال پيشروي عراق، متوقف نمودن و جلوگيري از پيشروي بيشتر آنها بود. دلاورمردان هوانيروز با شناسایی محورهاي يادشده كه نيروهاي عراق بر روي آنها در حال پيشروي بودند با تاكتيكي كه خود آن را ابداع نموده بودند و به عمليات «بكاو و بكش» معروف بود، با استفاده از دهها فروند بالگرد شكاري كبرا بهصورت تیمهای آتش به نيروهاي عراق حمله ميبردند و با انهدام ستونهای زرهي دشمن آنها را وادار به توقف و در بعضي مناطق مجبور به عقبنشینی نمودند.
عملکرد پایگاه رزمی هوانیروز کرمانشاه در نخستین سال دفاع مقدس با تهاجم نيروي هوايي عراق به نقاط مهم و پايگاههاي هوايي ازجمله پایگاه رزمی هوانیروز کرمانشاه در غرب، در ۳۱ شهریور آغاز گرديد.
یگانهاي نیروی زميني ارتش عراق، در غرب، از شمال قصرشيرين تجاوز سراسري خود را آغاز و پس از عبور از مرز و تصرف ارتفاعات بلند و سرکوب منطقه به پیشروی خود به نواحی مرکزی استانهای ایلام و کرمانشاه ادامه دادند.
حضور بهموقع بالگردهای هوانیروز و پشتیبانی مقتدرانه از یگانهای نیروی زمینی ارتش و مردم غیور منطقه و انهدام تعداد زیادی از تانکها و نیروهای دشمن، سبب گردید تا آنها ضمن پذیرش خسارات سنگین و تلفات زیاد، متوجه حضور نیرویی به نام هوانیروز درصحنه نبرد گردند که تا آن روز توجهی به توان رزمی آن ننموده بودند.
نيروهاي عراق كه هيچ نيروي دفاعي قابلتوجهی را از نيروهاي ايران در سر راه خود فرض نكرده بودند با يك حركت غير تاكتيكي و بهصورت راهپیمایی، از محور نفوذي غرب و جنوب كشور با تعداد زيادي از ادوات زرهي و مكانيزه بهصورت ستون نظامي با پشتيباني نيروي هوائي خود وارد خاك جمهوري اسلامي ايران شدند. پروازهای بیوقفه هوانیروز از چهار محور سر پل ذهاب، گیلان غرب- سومار و ایلام علیه نیروهای دشمن و همچنین تداوم نبرد نیروی زمینی، نیروی هوایی و نیروهای مردمی، سبب گردید تا عراقیها با دادن تلفات سنگین و عدم توانایی درصحنه نبرد، نتوانند به اهداف از پیش تعیینشده خود دست یابند و سرانجام به آنچه که در روزهای اول و دوم جنگ به دست آورده بودند، بسنده کنند و در مواضع پدافندی اجباری قرار بگیرند. (اسناد و مدارک موجود در معارف جنگ هوانیروز)
بهطورکلی در محورهای غرب با توجه به کوهستانی بودن منطقه و وجود دهلیزها و درههای فراوان و آشنایی خلبانان پایگاه کرمانشاه به مناطق پروازی، غالباً نیروهای زرهی عراق که متکی به جاده و بهصورت ستون حرکت میکردند، از پشت سر و یا پهلوها مورد هجوم خلبانان کبری قرار میگرفتند و معمولاً با شلیکهای اولیه، ابتدا و انتهای این ستونها هدف قرار میگرفتند و راه فرار بر آنها بسته میشد و در شلیکهای بعدی همه ستون منهدم میگردید» (کریم زاده، 1388: 17)
ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران در اطلاعیه شماره 74 خود نتیجه فعالیتهای هوانیروز را در آنروزها چنین بیان میکند.
«بسمهتعالی
هم میهنان عزیز و پرشور ایرانی، این بار مانند همیشه، هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران افتخاری بزرگ آفرید. در عملیات غرورآفرین هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران که در ساعت 1530 روز گذشته، پنجم مهرماه 1359 در منطقه مرزی قصر شیرین اجرا گردید، توسط رزمندگان دلیر هوانیروز که یگانهای لشکر 81 کرمانشاه را پشتیبانی میکردند، چادرهای مهمات عراقی به آتش کشیده شد و همچنین در عملیات پیروزمندانه دیگر، هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران در منطقه مرزی گیلان غرب و گردنو که یگانهای لشکر 81 را پشتیبانی میکرد، با دو گردان تانک ارتش عراق برخورد نمود که براثر آتش سنگین تهاجمی هلیکوپترهای جنگنده هوانيروز، 2 گردان تانک عراقی بهکلی تار و مار و 48 دستگاه ادوات زرهی عراقی در این درگیری نابود و منهدم گردید و لاشههای تانکها در مناطق مرزی بهجای مانده است»(روزنامه کیهان، 7/7/1359)
چهار روز قبل از شروع دفاع مقدس، در تاریخ 25/6/1359، به پایگاه رزمی هوانیروز کرمانشاه ابلاغ شد تا چهار فروند بالگرد کبرا و سه فروند بالگرد ترابری 214 را برای پشتیبانی از تیپ 3 زرهی مستقر در سر پل ذهاب به این منطقه اعزام کند. گروه مزبور پس از استقرار در پادگان ابوذر، در تاریخ 27/6/1359 مورد بازدید چند تن از افسران ارشد نیروی زمینی و وزیر دفاع وقت قرار گرفت و گروه بازدیدکننده در این دیدار هماهنگیهای لازم را برای سرکوب نیروهای عراقی، با خلبانهای هوانیروز انجام دادند. (اسناد و مدارک موجود در معارف جنگ هوانیروز)
در روز دوم تجاوز ارتش عراق، تعداد بالگردهای هوانیروز به شش تیم آتش از بالگردهای کبری به سرپرستی شهید شیرودی در منطقه سرپلذهاب (پادگان ابوذر) افزایش یافت. (همان) گروه اعزامی هوانیروز، پس از استقرار و تعیین تیمهای آتش، ابتدا اقدام به شناسایی مناطق تحت نفوذ ارتش کرده، سپس آمادگیاش را برای انجام حملات هوایی، به فرمانده تیپ اعلام کرد. پس از تجاوز هوایی عراق، اولین دور حملات هوایی هوانیروز آغاز شد. تیمهای آتش به فرماندهی ستوانیار خلبان علیاکبر شیرودی، در چندین نوبت از حملات، موفق شدند ضمن وارد آوردن ضربات مهلک بر پیکر ارتش عراق، با تلاش یگانهای زمینی ارتش، دشمن را مجبور به عقبنشینی به دامنه ارتفاعات قراویز نمایند. در این عملیات (که در روز دوم شروع دفاع مقدس انجام گرفت)، خلبانهای هوانیروز موفق شدند، تعداد زیادی تانک، نفربر، خودرو و انواع دیگر ادوات جنگی عراق را نابود کرده و سنگرهای آنان را منهدم کنند. (شاه محمدی، 1389: 135)
ب) بخشی از خاطرات خلبانان پیشکسوت هوانیروز در خصوص عملکرد هوانیروز در نخستین سال دفاع مقدس
امیر سرتیپ 2 خلبان محمود آذین در خاطرات خود طی روزهای اول جنگ میگوید: «روزهای آخر مهرماه 1359 بهاتفاق تنی چند از اعضاء شورای عالی دفاع جهت بررسی مناطق غرب به پادگان سر پل ذهاب رفتیم و در آنجا فرمانده تیپ در گزارش خود عنوان نمود درحالیکه من بهعنوان فرمانده تیپ تعداد اندکی تانک در اختیار داشتم، با دلاور مردی خلبانان هوانیروز و با پایمردی نیروهای تیپ، از سقوط حتمی سر پل ذهاب و پادگان ابوذر جلوگیری به عمل آمد» (کریم زاده، 1388: 16)
سرهنگ خلبان بازنشسته علی شیخ حمیدی میگوید: «با شروع جنگ تحمیلی در 31 شهریور 1359، به اعتقاد بنده فقط هوانیروز بهصورت گسترده و نیروی هوایی در مقابل دشمن بعثی قد علم کرده بود. روز اول جنگ هوانیروز (پایگاه کرمانشاه) مورد حمله هوایی دشمن قرار گرفت و ما شروع به پراکنده کردن وسایل پرنده کردیم و فردای آن روز اول مهر 1359، مجدداً پایگاه کرمانشاه موردحمله هوایی قرار گرفت. در آن زمان یادم هست که رئیسجمهور وقت (بنیصدر)، به دستور امام خمینی (ره) بهعنوان فرمانده کل قوا تعیینشده بود و به دستور بنیصدر همان روز اول به یگانهای زمینی مستقر در پادگانهای نزدیک مرز دستور عقبنشینی تا کرمانشاه را داده بود. چون نیروهای عراق در حال حمله و جلو آمدن به سمت یگانهای مذکور بودند. به یگان مستقر در پادگان ابوذر (سرپل ذهاب) دستور داده بودند که هر آنچه را که میتوانند تخلیه کنند و درب انبارهای مهمات که در اطراف پادگان ابوذر بود را باز بگذارند تا هوانیروز بهوسیله هلیکوپترهای کبرا آنها را منهدم کنند تا بدست دشمن نیفتد. روز دوم مهر دو فروند بالگرد هجومی کبرا از کرمانشاه به سرپرستی شهید شیرودی به پادگان ابوذر اعزام شدند تا انبار مهمات آنجا را پس از تخلیه پادگان منهدم کنند. فردای آن روز یعنی روز سوم مهر، صبح زود مجدداً به پایگاه هوانیروز کرمانشاه حمله هوایی شد که یکی از هواپیماهای عراقی توسط پدافند مستقر در منطقه مورد اصابت قرار گرفت که همان هواپیما پس از برخورد با سقف یکی از انبارهای پایگاه مستقیماً به منزل شیرودی که روبروی منزل ما قرار داشت برخورد کرد من بلافاصله دنبال همسر شهید شیرودی و فرزند وی که از منزل خارجشده بودند و بیرون از منزل در یک جوی آب پناه گرفته بودند رفتم و پس از آرام کردن آنها را به منزل خود پیش همسرم آوردم البته منزل ما هم کلاً پر از شیشه و خاک بود من بلافاصله به پایگاه رفتم ساعت0530 بامداد بود فرمانده پایگاه به من مأموریت داد که یک فروند کبرا برداشته و به سرپل ذهاب بروم و شیرودی به پایگاه برگردد. من به منزل خودم آمدم و به همسر خود گفتم به هر طریقی شده خود بهتنهایی تهران برود چون از دست من کاری برنمیآمد من بلافاصله با یک فروند کبرا به سرپل ذهاب رفتم و به شیرودی گفتم که به کرمانشاه برگردد ولی قبول نکرد و به من گفت خوب شد که آمدی توهم پیش من بمان تا بهجای دو فروند با سه فروند مأموریت را انجام بدهیم. من مجبور شدم که واقعه برخورد هواپیما با منزل ایشان را بوی بگویم. شیرودی پس از اصرار زیاد، که من واقعیت را بگویم که آیا همسر و فرزندانشان سالم هستند یا نه؟ من به وی گفتم که آنها مشکلی ندارند و شیرودی به من گفت که نمیخواهد به کرمانشاه برگردد و به من گفت بیا بجای اینکه انبار مهمات پادگان را بزنیم یک سورتی پرواز جهت سرکوب دشمن که نزدیک شهر سرپل ذهاب بودند، انجام بدهیم و پساز آن در سورتیهای بعدی انبار مهمات را بزنیم من هم قبول کردم. ما یک سورتی پرواز کردیم دو فروند نانتاو (بدون موشک تاو) و یک فروند تاو بودیم. نمیدانم چرا هیچ گلولهای به ما اصابت نکرد و ما خیلی راحت شروع کردیم به انهدام تجهیزات دشمن و نابود کردن نفرات بهقدری هیجان ما را فراگرفته بود که وقتی برای مهمات گیری به پادگان سرپل ذهاب برگشتیم، شیرودی امریه رئیسجمهور را از جیب خود درآورد و با ناسزا گفتن به وی امریه را پاره کرد. من به وی گفتم این کار تو لغو دستور رئیسجمهور است و ایشان گفتند که او دارد خیانت میکند. خلاصه اینکه ما با سه فروند حدود چهار روز جلوی ارتش عراق را در محورهای قصر شیرین- سرپل ذهاب و قصرشیرین- گیلان غرب را نهتنها گرفته بلکه آنها را مجبور به عقبنشینی کردیم. نیروهایی که عقبنشینی میکردند را متقاعد به برگشت کردیم و پس از چهار روز، از کرمانشاه کبراهای بیشتری به ما ملحق شدند و ما به مدت یک ماه و شاید بیشتر هر روز چیزی حدود بین 7 تا 9 ساعت در روز پرواز میکردیم. در پادگان سرپل ذهاب هیچ امکاناتی وجود نداشت. برق قطع بود، غذا فقط بهصورت کنسرو داشتیم، بدون نان. حمام وجود نداشت و … این خلاصه چند روز اول جنگ بود چه برسد به سال اول جنگ.» (مصاحبه نویسنده با سرهنگ خلبان بازنشسته علی شیخحمیدی در مورخه 29/7/94)
سرتیپ2 خلبان ایرج آسوار میگوید: «همزمان با رسیدنم به پایگاه کرمانشاه، چند فروند هواپیما وارد آسمان شهر شدند و بمبهایشان را فروریختند. همه متحیر و حیران، با دلهره و اضطراب به سمت جویهای آب دویدند. اولین بار بود انفجارها را از نزدیک میدیدم و صدایشان را میشنیدم. پس از رفتن هواپیماهای عراقی، از طرف فرمانده پایگاه به من دستور داده شد تا هرچه سریعتر، با چند فروند بالگرد به سرپل ذهاب بروم. روز چهارم آغاز جنگ وارد میدان نبرد شدم. ابتدا یک پرواز شناسایی بر روی ارتفاعات کوره موش و ارتفاعات مشرفبه شهر سرپل ذهاب انجام دادم و سپس همراه گروه آتش، به شکار تانک رفتم. چون از پشت ارتفاعات موشکها را شلیک میکردیم، ازاینرو دشمن سردرگم بود از کدام نقطه ضربه میخورد. زمان پرواز 15 دقیقه بیشتر طول نمیکشید؛ بنابراین، دشمن فکر میکرد دهها فروند بالگرد در منطقه حضور دارد. هیچکس خستگی احساس نمیکرد. در کمتر از دو سه ساعت، بیش از 30 الی 40 دستگاه تانک و نفربر و خودرو را با موشک و راکت زدیم. وضع طوری شده بود که تانکها قدرت فرار هم نداشتند. (شاهمحمدی، 1389: 70)
مرحوم سرهنگ خلبان صفر پایخان میگوید: «هیچوقت اولین دور پرواز بر روی منطقه را از یاد نمیبرم. تا منطقه «کل داود»، هنوز باور نداشتم جنگی شروع شده است، اما وقتی به شهر سرپل ذهاب رسیدیم، متوجه تعدادی از نفربرهای عراقی شدم که در فاصله چند کیلومتری از شهر، ایستاده بودند. تعداد زیادی هم روی جاده در حال حرکت بودند. از چند نقطه، دود و آتش به هوا میرفت، در آن لحظه هیچ معیاری برای ارزیابی روح و روانم نداشتم. موقع تیراندازی، دستم لرزید و هیچکدام از راکتهایم به هدف نخورد. ترس نبود، باور موضوع برایم سخت بود و باعث شد تا دست و پایم را گم کنم. در دور دوم موفق شدم با اولین شلیک، نفربری را منهدم کنم. اکبر (شهید علیاکبر شیرودی) صلواتی فرستاد و داد کشید «ادامه بده» آنقدر خوشحال بودم که نزدیک بود بالگردم به دامنه ارتفاع برخورد کند. با انهدام اولین نفربر، روی صورتمسئله خط کشیدم و بدون آنکه دنبال «چراها» بگردم، توانستم با روحیهای مضاعف، به نبرد علیه نیروهای دشمن ادامه دهم، عراقیها هم با عکسالعمل شان نشان دادند، اولین مقاومت ما را خوب حس کردهاند. روز سوم، با حمله بالگردهای ضدتانک (مسلح به موشک تاو)، وضعیت جنگ بهطور کامل به سود ما تغییر کرد. انهدام تانکها سریع انجام میشد و عراقیها از ترس، تانکهای سالم را رها میکردند و به عقب میکشیدند. مسیر رفتوبرگشت از محل مهمات گیری تا هدف بیشتر از 10 دقیقه طول نمیکشید که با یک سوخت، بیش از ده بار پرواز میکردیم. از طلوع تا غروب آفتاب، یکسره میرفتیم و برمیگشتیم، کسی خستگی را حس نمیکرد مگر اینکه سرش را روی زمین میگذاشت، آنقدر بیحس و حال میشدیم که چشم نبسته، خواب ما را با خود میبرد.» (شاهمحمدی، 1389: 87)
از روز سوم مهر، بالگردهای هوانیروز در منطقه موردبحث فعال شدند و به تانکها و نفربرهای عراقی حمله کردند. ورود ناگهانی این نیروی رزمنده به صحنه پیکار، سبب وحشت نیروهای عراقی گردید، زیرا عراقیها انتظار چنین عکسالعملی را از نیروهای ایرانی نداشتند. هنگامیکه سربازان عراقی در محور سراب به سمت پادگان سرپل ذهاب درحرکت بودند، عنصر مدافع زمینی مهمی در مقابل آنها قرار نداشت و در همین زمان تهاجم بالگردهای رزمی به عدههای دشمن توانست آثار فوقالعاده مثبتی به وجود آورد و از سرعت پیشروی تانکهای عراقی بکاهد. (ارتش در 8 سال دفاع مقدس، انتشارات ع.س.ا.ج.ا.ا، 1373: 86)
سرتیپ 2 بهروز صفری کیا میگوید: «در گروه 44 توپخانه اصفهان خدمت میکردم و افسر آموزش گروه بودم. قبل از شروع جنگ تحمیلی واحدهایی از یک گردان توپخانه 130 م م، یک گردان 155 م م و دو آتشبار پدافند هوایی 23 م م از گروه 44 به لشگر 81 زرهی کرمانشاه مأمور گردیده بودند تا در مناطق سر پل ذهاب و نفت شهر مورد استفاده قرار گیرند. اواخر شهریور 1359 بهعنوان افسر رابط واحدهای اعزامی به سر پل ذهاب رفتم و در روز یکم مهرماه به پادگان تیپ ابوذر رسیدم. هجوم سنگین نیروهای عراقی که با پشتیبانی آتش توپخانه و هواپیما همراه بود، صدمات زیادی به نیروهای ما وارد آورده بود. در خارج از پادگان نیروی قابلتوجهی نداشتیم و تنها تعداد محدودی از یگانهای لشگر81 زرهی و مأمور در حال مقاومت بودند. یک گروه از بالگردهای هوانیروز نیز در پادگان بودند که بلا انقطاع بر روی نیروهای دشمن پرواز میکردند. با هماهنگی فرمانده تیپ، با 8 عراده توپ 155 م م موجود یک آتشبار تشکیل دادم و در نزدیک روستایی به نام دودکان پائین، بین پادگان و شهر سر پل ذهاب مستقر شدم و با دریافت اطلاعات از موقعیت نیروهای دشمن توپها را به سمت آنها هدایت میکردم. بعدازظهر روز سوم بود که دیدم یک خودروی جیپ آهو آمد، ستوان قدبلندی از جیپ پیاده شد و پیش من آمد. مقداری آذوقه آورده بود، از من تشکر کرد که داریم مقاومت میکنیم و بعد گفت: جناب سروان، دستور تخلیه پادگان را دادهاند، مواظب باشید که محاصره نشوید، پس از رفتن آنها به یکی از افسران زیرمجموعه گفتم که مواظب یگان باشید تا بروم و ببینم چه خبر است. وقتی به پادگان رسیدم، دیدم حقیقت دارد. بهطوریکه کلیه سوابق تیپ اعم از پروندهها و نقشهها را جمعآوری کرده بودند و با یک فروند هلیکوپتر با روحانی عقیدتی سیاسی به کرمانشاه فرستاده بودند، درحالیکه همه نگران بودند، خلبان قدبلندی که بعد فهمیدم ستوان شیرودی است پیش من آمد و اظهار داشت به من دستور دادهاند پس از تخلیه پادگان زاغههای مهمات را با هلیکوپترهای موجود هدف قرار داده و منهدم نماییم تا به دست عراقیها نیفتد و توصیه کردند که به آتشبار برگردم و مقاومت کنم و قسم خوردند که نخواهند گذاشت پادگان را تخلیه نمایند. یکی دو روز بعد فرمانده تیپ تعویض شد. یک روز سرپرست جدید تیپ سرهنگ منصور مصلحي که فرمانده توپخانه لشگر 81 زرهی هم بود مرا احضار کرد به دفترش رفتم. شیرودی هم نشسته بود. فرمانده به من گفت: یک ستون سنگین از نیروهای عراقی از نفت شهر و قصرشیرین بهطرف گیلانغرب در حال پیشروی هستند، اگر سریعاً اقدام نکنیم گیلانغرب از دست میرود. به من گفت که یک تیم دیدهبانی آماده کنم و توپخانه را بهطرف آنها هدایت کنم. گفتم؛ فرصت نیست که دیدهبان را به دیدگاه ببرم. شیرودی گفت؛ بالگرد در اختیار شما قرار میدهم که دیدهبان را در موضع مناسب دیدگاه بگذارد. بالگردی در اختیارم قراردادند که با آن به آتشبار کاتیوشا که سرپرستی آن را سروان عطاالله صالحی (فرمانده کنونی ارتش) به عهده داشت، رفتم. بین ارتفاعات دانه خشک و برآفتاب در ارتفاعات سنبله جایی را مشخص کردیم که تیم دیدهبانی به آنجا برده شود. ابتدا با بالگرد محل را شناسایی کردیم و سپس دیدهبان را با همان بالگرد به موضع دیدهبانی فرستادیم. دیدهبان در ارتفاعات سنبله مستقر شد. پس از مدتی تماس گرفتم که چرا درخواست آتش نمیکنی، گفت: نیازی به آتش توپخانه نیست. نیروهای عراقی در حال انهدام و سوختن هستند، به دلیل اینکه بالگردهای هوانیروز آنها را کوبیدهاند. صبح روز بعد بالگردی به محل دیدهبانی رفت و دیدهبان را آورد. دیدهبان گفت: سه فروند بالگرد پشت ارتفاعات بر آفتاب آمدند و از این ارتفاعات تکتک بالا میآمدند و تانکها و خودروها را بهنوبت مورد اصابت قرار میدادند و تا تاریکی هوا ستون عراقی را منهدم کردند. اگر بالگردها نبودند، آنها تا جاده ایلام میآمدند و تمامی نیروهای مسیرهای ایلام و صالحآباد را در محاصره خود قرار میدادند و این موفقیت مرهون شهید شیرودی و خلبانان همكار وي بود. (مصاحبه سرتیپ 2 ابراهیم محمد زاده در دافوس با امیر سرتیپ 2 بهروز صفری کیا به تاریخ 16/9/1391)
پ) اهم عملیاتهای انجامشده در منطقه غرب در سال اول جنگ تحمیلی
ردیف | نام عملیات | منطقه عملیات | تاریخ اجرا | ملاحظات |
1 | عمليات پدافندي قصر شيرين | قصر شيرين- سر پل ذهاب- گيلان غرب | 31/6/1359 | در این عملیات پایگاه رزمی هوانیروز کرمانشاه با سازمان رزمی 6 فروند بالگرد کبری، 8 فروند بالگرد 214 و 2 فروند بالگرد 206 در پشتیبانی از نیروهای زمینی ایفای نقش نمود. (کریم زاده، 1388: 21) |
2 | عمليات آفندي عاشورا (سومار) | منطقه عمومي سومار | 28/8/1359 | هوانیروز با به کار بردن تعداد 14 فروند بالگرد متشکل از 2 تیم آتش (6 فروند کبری) و 6 فروند 214 و 2 فروند بالگرد شناسایی 206، از نیروهای خودی پشتیبانی به عملآورده مجموعاً 92 ساعت پرواز انجام گرفت. در این عملیات بالگرد خلبان شجاع هوانیروز سرگرد احمد کشوری مورد هدف هواپیماهای دشمن واقع و نامبرده به شهادت رسید. روحش شاد و یادش گرامی. (کریم زاده، 1388: 29) |
3 | عمليات آفندي كلينه و سيد صادق | منطقه عمومي سر پل ذهاب | 28/9/1359 | هوانيروز با تعداد 14 فروند (6 فروند كبرا، 6 فروند 214، 1 فروند 206، 1 فروند 205) كه از ابتداي جنگ در پادگان ابوذر سر پل ذهاب مستقرشده بودند، با 120 ساعت پرواز در پشتيباني از نيروهاي رزمنده لشگر 81 زرهي كه به مواضع دشمن يورش برده بودند وارد عمل شدند. (کریم زاده، 1388: 31) |
4 | عمليات تنگ حاجيان (كبير) | گيلان غرب | 14/10/1359 | خلبانان دلير هوانيروز با 20 فروند بالگرد (6 فروند كبرا، 12 فروند 214 و 2 فروند 206) و 200 ساعت پرواز با استفاده از نقاط كور منطقه كوهستاني توانستند پاتکهای دشمن را خنثي و تعدادي از ادوات زرهي و مكانيزه و پياده آنها را منهدم و به هلاكت برسانند؛ و همچنين 260 نفر از نيروهاي رزمنده را در منطقه عمليات هلي برن نموده و مجروحين را به بیمارستانهای منطقهای تخليه نمايند. ضمناً حدود 12 تن مهمات و تداركات نيز حمل و به يگانها تحويل گرديد. (کریم زاده، 1388: 33) |
5 | عمليات خوارزم (ارتفاعات ميمك) | محور سرني، دشت ليك، ارتفاعات ميمك، تنگ مينا | 19/10/1359 | خلبانان شجاع هوانیروز با 18 فروند بالگرد (8 فروند كبرا، 8 فروند 214 و 2 فروند 206) توانستند تعدادي از تانكهاي پيشرفته دشمن را منهدم و پاتكهاي آنها را خنثي و مواضع متصرفي خود را حفظ و دشمن را مجبور به عقبنشینی نمايند. در اين عمليات با 426 ساعت پرواز، بالگردهاي ترابري 214 علاوه بر حمل 5 تن بار مهمات و تداركات و هلي برن 350 نفر به منطقه نبرد، تعداد 182 نفر از مجروحين عمليات را نيز به بیمارستانهای منطقه تخليه نمودند. (کریم زاده، 1388: 39) |
6 | عمليات آفندي چغالوند | منطقه عمومي گيلان غرب و ارتفاعات چغالوند | 26/12/1359 | دلیرمردان هوانیروز با 10 فروند بالگرد (3 فروند كبرا، 5 فروند 214، 2 فروند 206) بهمنظور صرفهجویی در زمان، در منطقهای به نام كلاشك در فاصله 3 كيلومتري شرق گيلان غرب مستقرشده و با شناسايي كامل از منطقه و هماهنگي لازم با فرماندهان یگانهای تكور، با 260 ساعت پرواز توانستند در پشتيباني از یگانهای خودي ضربات سنگيني بر دشمن وارد آورند. (کریم زاده، 1388: 41) |
7 | عمليات آفندي بازی دراز | منطقه عمومی قصر شیرین- گیلان غرب | 2/2/1360 | خلبانان دلير هوانيروز با 16 فروند بالگرد (6 فروند كبرا، 8 فروند 214، 2 فروند 206) با توجه به کوهستانی بودن منطقه و عدم وجود راههای دسترسی مناسب در جابجایی سریع نیروها، در مدت 6 روز عملیات توانستند با 290 ساعت پرواز نسبت به هلي برن 946 نفر، تخلیه 20 مجروح و جابجایی و حمل 18 تن بار و اجرای آتش سنگین موشک و راکت ضمن پشتیبانی از تک یگانهای خودی در خنثی نمودن پاتکهای دشمن که تمایلی به از دست دادن ارتفاعات راهبردی و حساس بازی دراز نداشتند، نقش مؤثر و فعالی ایفا نمایند. در این عملیات، خلبان دلاور هوانیروز به نام علیاکبر شیرودی در پی انجام یک پریود پرواز تاکتیکی در محور سرپلذهاب بهمنظور انهدام تانکهای دشمن در اثر برخورد گلوله کالیبر 50 به وی به درجه رفیع شهادت نائل گردید. روحش شاد و یادش گرامی. (کریم زاده، 1388: 47) |
4- نتایج و یافتهها
به استناد اسناد و مدارک و شرح بخشی از خاطرات خلبانان غیور هوانیروز در این مقاله، نتايج ذيل حاصل گرديد.
(1 هواپیمایی نیروی زمینی ارتش در طول هشت سال دفاع مقدس خصوصاً در نخستین سال دفاع مقدس اوج وظیفه مداری و وفاداری خود به مردم، رهبرانقلاب و میهن اسلامی را به نمایش گذاشت.
(2 یادآوری حماسههای کارکنان هوانیروز در نخستین سال دفاع مقدس، یادآور شجاعت و ایستادگی و وفاداری کارکنان همیشه قهرمان هوانیروز به مردم و انقلاب و ارزشهای بهدستآمده است.
(3 کارکنان غیور هوانیروز از نخستین سال دفاع مقدس برای خود یک فرصت ساختند تا همواره روح رزمآوری و صلابت آنان به همگان نشان داده شود.
(4 جابجایی سریع (واکنش سریع) که از مقدورات مهم هوانیروز میباشد، باعث گردید که پس از بمباران فرودگاههای کشور در تاریخ 31/6/1359 توسط هواپیماهای عراقی و شروع جنگ تحمیلی، هوانیروز تقریباً اولین یگان منظم عملکننده باشد که در کلیه مناطق عملیاتی غرب کشور مستقر و پروازهای عملیاتی خود را شروع نماید.
(5 در روزهای اول جنگ، هوانیروز توانست با حضور بهموقع و در اسرع وقت در مناطق جنگی و تمام محورهای جنوب و غرب پروازهای عملیاتی را شروع و سد مستحکمی را در مقابل نیروهای عراقی به وجود آورد و خلبانان بالگردهای کبرا بهعنوان یک نیروی خط مقدم همراه با یگانهایی از نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در متوقف نمودن دشمن و وادار کردن آنها به ایجاد خاکریز و فرورفتن در زمین نقش بسزایی را ایفا نمایند که در این راه تعداد زیادی از خلبانان هم در همان اوایل جنگ به شهادت رسیدند.
(6 هوانیروز توانست با اتکا به خود و با استفاده از بالگردهای ترابری، کلیه نیازمندیهای خود را در مناطق عملیاتی به پایکار بیاورد.
(7 نویسنده بر این باور است که اگر حضور معنادار و اثربخش خلبانان تیزپرواز هوانیروز در پشتیبانی از رزمندگان نیروی زمینی طی نخستین سال دفاع مقدس در منطقه غرب نبود، احتمالاً پیشروی دشمن در این منطقه سد و متوقف نمیشد و یا نیروی زمینی در پدافند و متوقف نمودن دشمن دچار مشکل و خسارات زیادی میشد.
(8 اسناد و مدارک و خاطرات خلبانان شجاع و غیور هوانیروز که درصحنه عملیات طی نخستین سال دفاع مقدس حضورداشتهاند، مؤید این نکته است که خلبانان بالگردهای تهاجمی کبرا، با اخلاص، فداکاری و شجاعت مثالزدنی در پشتیبانی آتش از نیروهای خودی و انهدام تجهیزات و ادوات زرهی متجاوز و تثبیت و انهدام آن در آفند و پدافند در منطقه عملیاتی غرب، در کنار سایر نیروها نقش خود را به بهترین شکل ممکن ایفا نمودهاند. هوانیروز با عملکرد خوب خود و شرکت در اکثر عملیاتهای ارتش و سپاه با پشتیبانی آتش مناسب، نقش مؤثری در تسریع و تسهیل هدایت عملیاتها ایفا نموده است.
(9 در آغاز تهاجم نیروهای عراقی، هوانیروز در کنار سایر نیروها، علاوه بر اینکه در نوک پیکان حملات بوده است، در زمینه جمع آوری اطلاعات، شناسایی هوایی اعم از شناسایی موقعیت، برقراری تماس، شناسایی امکانات و تجهیزات، نوع و استعداد یگانهای دشمن در منطقه غرب نقش مؤثری را ایفا نموده است.
(10 هوانیروز با قابلیت مانور و تحرک زیاد، دیدهبانی و شناسایی برای فرماندهان وقت، در میدان نبرد مزیت و برتری قابلتوجهی را فراهم نمود. آموزش و آمادگی خلبانان از یکسو و جانبرکف بودن آنها و شجاعت و روحیه بالای جنگجویی آنان قابلتحسین و مثالزدنی است. فرماندهان در شرایط بحرانی از توانمندی این یگان، هم در هدایت عملیاتها و هم در کمکگیری از آتش بالگردهای کبرا و دیدهبانی و شناسایی آنان در مراحل مختلف عملیات بهطور همزمان (بکاو و بکش) به بهترین نحو بهره میجستند؛ که خود از نقش مؤثر و تعیینکننده این یگان طی نخستین سال دفاع مقدس در منطقه کوهستانی غرب کشور حکایت دارد.
(11 با توجه به کوهستانی و صعبالعبور بودن منطقه غرب و عدم وجود راههای دسترسی مناسب در جابجایی سریع نیروها و حمل تجهیزات و مهمات و جنگافزار، از بالگردهای ترابری هوانیروز بهطور گسترده استفاده گردید که در هلیبرن نیروها و همچنین تخلیه مجروحین به بیمارستانها و حمل تجهیزات و وسایل جنگافزار نقش مؤثری را در نخستین سال دفاع مقدس ایفا نمودند.
5- جمعبندی
آغاز حمله سراسري ارتش عراق در مورخه 31 شهریور 1359 و پيشروي در منطقه غرب کشور، باعث طرحریزی و اجراي يك راهبرد نظامي در مقابل نيروهاي متجاوز عراق شد که با تثبیت و سپس انهدام نفرات و ادوات زرهی دشمن کلید خورد. بطوریکه عملیاتهای انجامشده از سالدوم دفاع مقدس به بعد به بركت و بر پايه و اساس همین تثبيت دشمن انجامگرفته است.
هوانيروز يكي از یگانهای نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران است كه به دليل داشتن وسايل پرنده متنوع از ساختار ویژهای از نظر توانمندي در تحرك سريع و سرعت عمل در جابجايي نيروها، حمل مهمات و تداركات و قدرت آتش برخوردار است و در جنگ تحميلي از این ویژگی خود به بهترین وجه استفاده نموده و توانست با رشادت و دلاوری خلبانان و کارکنان فنی، علاوه بر کند کردن پیشروی دشمن و تثبیت آنها در مواضع دفاعی نامناسب، نقش انکارناپذیری در انهدام نیروها و ادوات زرهی و تجهیزات دشمن در منطقه غرب کشور ایفاء نموده و کارشناسان نظامی غرب و شرق را در بهت و حیرت فروبرد.
هوانیروز توانست در منطقه عملیاتی غرب طی نخستین سال دفاع مقدس با ازدياد مقدورات نيروي زميني در موارد پشتيباني آتش، شناسایی هوائي، تخلیه مجروح و هلیبرن نیرو و … در عملیاتهای مختلف شرکت نماید و بیتردید یکی از عناصر تأثیرگذار در سرنوشت جنگ تحمیلی و تثبیت دشمن، طی نخستین سال دفاع مقدس در منطقه غرب کشور بوده است، زیرا با نبود آن یا بهموقع عمل نکردن این یگان توانمند، احتمالاً در قسمتهای زیادی از منطقه عملیاتی غرب دچار مشکل یا ضعف میشدیم.
با عنایت به موارد معنونه، درمییابیم هوانیروز در اکثر عملیاتهای دفاع مقدس تأثیرگذار بوده و نقش سازندهای را ایفا نموده است. نقش سازنده و بینظیر این یگان، نام هوانیروز را با اکثریت عملیاتهای ارتش و سپاه پاسداران پیوند زده و در عمده صحنه جنگ، افتخارآفرین بوده است.
گذشته را میتوان چراغ راه آینده دانست. هرچند که آینده با گذشته متفاوت است اما هرگز نمیتواند مستقل از تحولات و اتفاقات گذشته در نظر گرفته شود. از سوی دیگر بیتوجهی نسبت به آنچه درگذشته روی داده است باعث از بین رفتن زحمات و دستاوردها و تجارب خواهد شد که گاه با قیمت گزافی بهدستآمدهاند. لذا در این مقاله سعی گردید نقش برجسته، مؤثر و مهم هوانیروز طی نخستین سال دفاع مقدس در منطقه غرب واکاوی و تبیین شود؛ تا فرماندهان و طراحان عملیات بتوانند در جنگهای آینده، با توجه پیچیده بودن صحنه عملیات از وجود ارزشمند این یگان پرتحرک بهره لازم و کافی را برده و با شناخت مقدورات و محدودیتهای هوانیروز و کاربرد صحیح بالگرد در صحنه نبرد، از وارد آمدن خسارات به نیروهای زمینی و تجهیزات آنان جلوگیری و موجبات افزایش روحیه رزمندگان را در میدان نبرد فراهم آورند.
6- پیشنهادها
اگرچه جنگ با متجاوزان عراقی با سربلندی مدافعان ایران اسلامی به پایان رسید، اما تهدیدات متنوعی همچنان وجود دارند که نیروهای مسلح کشور و از جمله هوانیروز میبایست آمادگی رزمی خود را در سطح بالایی برای مقابله با آنها حفظ نموده و ارتقاء بخشند. لذا لزوم شناخت عالمانه و تصمیمگیری آگاهانه در استفاده مناسب و بهموقع از توانمندی بالگردهای هوانیروز درسی است که باید از عملکرد هوانیروز طی نخستین سال دفاع مقدس در منطقه عملیاتی غرب آموخت و در مواجهه با تهدیدات احتمالی آینده و قرار گرفتن در شرایط ناخوشایند اوایل دفاع مقدس به کار بست.
(1 برگزاری همایشعملکرد هوانیروز طی نخستین سال دفاع مقدس در منطقه عملیاتی غرب در سطح نیروهای مسلح خواهد توانست برای همگان تبیین نماید که یکی از عوامل ایجاد امنیت امروز جامعه، فداکاریها، رشادتها، خوندادنها و ازجانگذشتگی کارکنان و شهدای دیروز هوانیروز است و از طرفی موجب شناخت هر چه بیشتر مقدورات هوانیروز خواهد شد.
(2 مقالات دیگری بمنظور تبیین نقش ویژه هوانیروز در سایر عملیات ها در مراحل مختلف جنگ تحمیلی بویژه عملیات های خیبر و بدر و والفجر8 توسط کارشناسان و نویسندگان تهیه و منتشر گردد.
(3 مقاله مزبور در شاخصهای مدنظر بهصورت موردی و تخصصی توسط هیئت معارف جنگ در قالب نشریات، بروشور و متون آموزشی جهت کاروانهای راهیان نور تهیه و واگذار گردد.
پانویسها:
1- کارشناسی ارشد مدیریت دفاعی دافوس آجا – RASHIDIMEHDI2443@YAHOO.COM – 09357821649
7- منابع و مآخذ
.1 ابو غزاله، عبدالحلیم (وزیر دفاع سابق مصر)، مترجم نوروزشاد، نادر، جنگ ایران و عراق از نگاه دیگران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تهران، 1380،
.2 آراسته، ناصر، چرا و چگونه باید از جنگ بدانیم؟ تهران، ایران سبز، 1391،
.3 آراسته، ناصر، کلیاتی از جنگ و مواردی از دفاع مقدس، تهران، ایران سبز، 1388،
.4 ارتش در هشت سال دفاع مقدس، انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، جلد پنجم 1373
.5 اسناد و مدارک موجود در معارف جنگ هوانیروز،
.6 ایزدی، پیروز، نیروی زمینی و جنگ، دانشکده فرماندهی و ستاد سپاه، 1381،
.7 بهروزی، فرهاد، پورداراب، سعید، تقويم تاريخ دفاع مقدس (غرش توپها)، مركز اسناد انقلاب اسلامي، تهران، 1384،
.8 جعفری، مجتبی، اطلس نبردهای ماندگار نزاجا، انتشارات نیروی زمینی آجا،1391،
.9 دارابی، عباس، سازمان و استعمال هوانیروز، آییننامه رزمی 5-1، آبان ماه 1345،
.10 دوپویی- ترور نویت-مترجم ایزدی- نیروی زمینی و جنگ-مرکز انتشارات دافوس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی- 1380
.11 شاهمحمدی-حجت- هوانیروز در غرب، انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، تهران 1389
.12 شناسایی و کاربرد هوانیروز، معاونت عملیات و اطلاعات هوانیروز (دایره آموزش) تهران، 1378
.13 قضات، رحمان، آنها خودی نبودند، اطلاعات، تهران، 1389،
.14 کریم زاده، اردشیر، حماسههای ماندگار هوانیروز در دفاع مقدس، تهران، نودید طراحان، 1388،
.15 کیانی، سورنا، شمشیر پیروزی، تهران، سازمان آثار دفاع مقدس آجا، 1383،
.16 مقررات جاری پروازی هوانیروز، معاونت آموزش و پژوهش هوانیروز، 1386
.17 نارویی، نصرا…، باد سرخ، انتشارات سوره سبز، 1390
.18 نشریه آشنایی با سازمان و مقدورات هوانیروز، چاپ معاونت آموزش و پژوهش هوانیروز، 1377
.19 نقش ارتش در هشت سال دفاع مقدس، گروه پژوهش و نگارش انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی، سازمان عقیدتی سیاسی ارتش، 1372،
.20 وفیق السامرایی، سرلشکر عراقی، ویرانی دروازه شرقی، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، 1393
.21 یاری، هوشنگ، هوانیروز نگاهی به گذشته-حال- آینده، چاپ اول، سوره سبز، 1392،
انتهای مطلب