الزامی برای ماندن نبود، اما دلها همه در سنگرهای سوسنگرد مانده بود و کسی یارای خالی کردن سنگر دفاع را نداشت. آگاهانه شهادت محتمل را برگزیده و به مصاف دشمنی رفته بودند که هم از حیث تجهیزات و هم از نظر تعداد افراد، فزونی داشت.
در خاطرات مقام معظم رهبری هم اشاره شده که تعدادی از مدافعان سوسنگرد از کارکنان نیروی هوایی بودهاند؛ کسانی که خارج از وظیفه سازمانی و در خطوط مقدم نبرد زمینی حضور یافته، حماسه میآفریدند.
اما نقش تأثیرگذارتر برای نیروی هوایی را میتوان در عملیات هوایی جستوجو کرد. خلبانان نیروی هوایی در همان گرماگرم نبرد زمینی در آسمان به مصاف با جنگندههای دشمن میرفتند. عقب راندن انبوه تانکهای دشمن هم تنها با سلاحهای ضدِّ تانک زمینی ممکن نبود؛ بخشی از نبردهای نیروی هوایی به مقابله با تانکهای دشمن اختصاص داشت.
در گفتوگو با دو امیر سرافراز نیروی هوایی به مطالعه بخشی از نبردهای هوایی سوسنگرد پرداختهایم.
امیر سرتیپ دوم موسوی، خلبان بازنشسته نیروی هوایی ارتش است و در حال حاضر، عضو دفتر مطالعات این نیرو. هنگامی که برای مصاحبه در مورد عملیات نیروی هوایی ارتش در آزادی سوسنگرد به دفترش رفتیم، با روی باز و خندانی روبهرو شدیم که دفعات پیش نیز آن را دیده بودیم.
برای این که بتواند اطلاعات بسیار دقیقی از چگونگی آغاز عملیات، تعداد پروازها، شمار خلبانان شرکت کننده در آن و … به ما بدهد، به دفتری استناد میکرد که روی هر برگ آن مهر قرمز «خیلی محرمانه» خورده، آمار دقیق پروازهای صورت گرفته از آغاز عملیات آزادسازی سوسنگرد به ریز نوشته شده بود.
سرتیپ دوم خلبان موسوی میگوید که دقیقاً سه روز پیش از شروع عملیات از پایگاه چهارم شکاری دزفول به پایگاه دوم شکاری سرلشکر خلبان شهید جواد فکوری تبریز اعزام شده تا فرمانده گردان 22 شکاری این یکان شود.
وی، با دقت نظر روی نام خلبانان، روز پرواز و شمار پروازها به ما گفت که عملیات آزادسازی سوسنگرد از 15 آبان 1359، با برخاستن پنج فروند اف 4 و اف 5 از نوار پرواز پایگاه چهارم شکاری و انجام 10 نوبت پرواز در حوالی سوسنگرد و خود این شهر آغاز شد. میخواند: «چزابه، فکه، حلواییه، مرکز تدارکات، …»
امیر موسوی با عینکی که مدام بر میدارد و دوباره روی چشمهایش میگذارد تا بتواند نوشتههای دفتر را بخواند، شروع به شمردن روزهای عملیات، تعداد پروازها و خلبانان شرکت کننده در آزادسازی سوسنگرد میکند، تا به 27 آبان میرسد؛ یعنی روز پایان عملیات.
حرفمان را تصدیق میکند که طی 12 روز عملیات آزادسازی، 54 نوبت پرواز از پایگاه دزفول انجام شد تا عملیات به هدف مورد نظر (عقب راندن نیروی دشمن و باز کردن راه برای پیشروی نیروی زمینی و در نهایت آزادی شهر سوسنگرد) برسد.
«یونس خوش بین که 27 آبان همان سال شهید شد، صمد ابراهیمی، حسین هاشمی، محمود نعیمی، مهدی بادکوبی، …» بر اساس تخمینی که از خلال صحبت امیر در مورد خلبانان شرکت کننده در عملیات زدیم، معلوم شد که بیش از 40 خلبان تیزپرواز نیروی هوایی ارتش، مواضع دشمن بعثی را هم در پیرامون و شهر و نیز در خود سوسنگرد نابود کردند.
امیر موسوی میگوید بار سنگین عملیات تنها بر دوش پایگاه راهبردی دزفول نبود؛ پایگاه تبریز که وی فرمانده گردان 22 شکاریاش بود، پایگاه همدان، اصفهان و شیراز نیز- چه با اعزام جنگنده و خلبان و چه با پوشش هوایی- در به نتیجه رساندن این عملیات سرنوشتساز سهمی داشتهاند.
امیر سرتیپ دوم خلبان عباس رمضانی در عملیات آزادسازی سوسنگرد از جمله خلبانانی است که بین 15 تا 27 آبان چندین نوبت پرواز انجام داده است.
به گفته امیر رمضانی، نیروی هوایی ارتش در چند جبهه فعالیت میکرد: فراهم کردن کمک هوایی برای نیروهای زمینی، حمله هوایی، آوردن نیروهای تازه نفس به جبههها، انتقال فرماندهان و مجروحان به عقبة جبهه.
این خلبان بازنشسته ارتش میگوید که مرکز حمایت مستقیم هوایی (DASC) اهواز، در زمان عملیات سوسنگرد وظیفه اعزام جنگندهها را از نزدیکترین پایگاهها به منطقه- به غیر از پایگاه چهارم شکاری دزفول- بر عهده داشته است.
امیر رمضانی خاطر نشان میکند که جنگندهها بهغیراز پایگاه دزفول، از پایگاه بوشهر به علت نزدیکی بیش تر به منطقه عملیات دورخیز (Scramble) میکردند و از پایگاه یکم مهرآباد نیز هواپیماهای سوخترسان اعزام میشدند تا جنگندهها با سوختگیری به ادامه بمباران مواضع دشمن بپردازند.
به دقت و با جزئیات در مورد بمبها و موشکهایی که جنگندهها در عملیات استفاده میکردند، توضیح داده، میگوید: «کار بزرگی که نیروی هوایی در این مقطع کرد، گسترش هواپیماهای اف 4 با تیربار 640 فشنگی پایگاه دزفول بود. این راهکنشی (تاکتیک )بود برای صرفه جویی در وقت و با توجه به قابلیت بیشتر هواپیماهای اف 4 این کار انجام شد.»
با توضیح شرایط آبان 1359 به ما توضیح داد که چرا اصلاً صدام حسین رئیس جمهور وقت عراق رؤیای دست اندازی به سوسنگرد را در سر میپروراند: «هنوز جبههها آرام نگرفته و بخشهایی از خرمشهر سقوط کرده بود؛ آبادان در محاصره و اهواز در مسیر تهدید بود. بنابراین صدام میخواست که با ورود به شهر سوسنگرد بتواند با این کار تبلیغی افکار عمومی را به نفع خود سوق دهد.»
«خلبانان نیروی هوایی با توجه به آگاهی از جنایاتی که نیروهای عراقی در آن منطقه و بهویژه سوسنگرد انجام داده بودند، بیش از هر کسی علاقه داشتند تا با انجام وظیفه ملی و میهنی، در برابر این تجاوز بایستند.»
وقتی که صحبت به فداکاری و میهنپرستی ایرانیان طی هشت سال جنگ تحمیلی رسید، امیر عباس رمضانی با اشاره به اینکه مردم خوزستان در این سالها با جان و دل از مرز و بوم این کشور دفاع کردند، یادی کرد از ستوانِ خلبانی که در جریان عملیات آن روزها هواپیمایش دچار سانحه شد: «درست است؛ این واقعه به سوسنگرد مربوط نیست، ولی در جنوب غرب اهواز روی داد. هنگامی که هواپیمای ستوانیکم خلبان عبدالحسین حاتمی- که از پایگاه دزفول برای بمباران منطقه جنوب هویزه اعزام شده بود- مورد هدف قرار گرفت، او با چتر نجات در منطقه حائل نیروهای خودی و دشمن به زمین فرود آمد. مردم منطقه سریع او را گرفته و در چادرهایشان پنهانش میکنند. سپس نیروهای عراقی به دنبال خلبان به سراغ مردم منطقه آمدند که با انکار مردم روبهرو میشوند. به دلیل همکاری نکردن مردم، عراقیها حدود 22 نفر از آنها را دستگیر، اعدام و در یک گور دسته جمعی دفن کردند. این نمونة واقعیِ حمایت مردم از ارتش است؛ آنان به واقع شعار ارتش فدای مردم و مردم فدای ارتش را محقق کردند.»
در اطلاعاتی که از همین مرکز مطالعات درباره عملیات سوسنگرد دریافت کردهایم، آمده است:
«روز 25 آبان 1359، شرایطی فرا رسید که همزمان درگیریِ یکانهای نیروی زمینی در دو نقطه با دشمن اوج میگرفت. نخستین نقطة، همان قرارگاه زمینی دشمن در شرق کارون- در شمال آبادان- بود و نقطه درگیرِ دیگر، در تپههای «الله اکبر» در شهر سوسنگرد جریان داشت. دشمن مانورهای خود را در هریک از این دو نقطه بهعنوان عملیات ایذایی و فریب برای موفقیت در جبهههای دیگر هدایت میکرد.
در این روز یعنی 25 آبان، پایگاه یکم شکاری در مهرآباد تهران تعداد سه نوبت پرواز «CAP» و دورخیز انجام داد؛ برای انجام مأموریت گشت و مراقبت مسلحانه هوایی. بر اساس درخواست و دستور قرارگاه عملیات هوایی در دزفول، یک نوبت پرواز شناسایی- عکسبرداری هوایی هم از منطقه عملیاتی سوسنگرد انجام داد.
پایگاه چهارم شکاری دزفول، با انجام 16 نوبت پرواز «CAP» و دورخیز، مراقبت مسلحانه هوایی را زیرنظر رادار دزفول پیگرفت که برای فرماندهی پدافند هوایی و دفاع هوایی متوسط از استان خوزستان پیشبینی شده بود. نیروی هوایی همچنین شش نوبت پرواز بمباران هوایی را علیه اهدافی در داخل خاک عراق اجرا کرد که وارد آوردن ضرباتی بر عقبه لشکریان عراق- در حقیقت عقبه لشکر9 زرهی- محصول این پروازها بود. این اهداف در محور «حلفاییه به فکه» و محور «کویته به حلفاییه»، در غرب سوسنگرد خلاصه میشدند. بر همین اساس تعداد هفت دستگاه کامیون نظامی در نزدیکی سوسنگرد منهدم شد و به نیروهای تدارکاتی دشمن در محور الکوت به العماره نیز آسیبهایی وارد آمد. این عملیات برای کند کردن روند حرکات لشکر9 زرهی بهویژه تیپ12 زرهی انجام شد که برای تصرف سوسنگرد مأموریت یافته بود.
مهمات مصرفی پایگاه چهارم در این روز به میـزان 24 تیر بمب از نوع MK-82 از نوع ریتارد یا HIGH DRAG گزارش شد که بالغ بر 12 هزار پوند میشود؛ همچنین سه هزار تیر فشنگ HEI 20 میلیمتری به وزن 1800 پوند.
در این روز پایگاه یکم مستقل ترابری هوایی در مهرآباد تهران و پایگاه هفتم مستقل ترابری هوایی در شیراز، تعداد 101 نوبت پرواز ترابری هوایی انجام دادند. به تفکیک، هرنوع پرواز به شرح زیر است:
سه نوبت پرواز هواپیمای اوریون P – 3 F برفراز خلیج فارس برای پایش و گزارش تردد شناورهای خودی و بیگانه. البته پروازهای شناسایی هواپیماهای اوریون نیـز باید در جمع پروازهای شناسایی راهکنشی قرار گیرد که ما برای سهولت در شمارش، آنها را در جمع پروازهای ترابری قرار دادیم. بههرروی، تعداد دو نوبت پرواز بوئینگ-747 و هفت نوبت پرواز بوئینگ-707 برای سوخترسـانی در هوا انجام شده و نیز و 27 نوبت پرواز هرکولس (سی-130) برای ترابری هوایی افراد و تجهیزات به جبههها صورت گرفته است. به این پروازها نیز به اختصار اشاره میشود: 44 نوبت پرواز بونانزا (اف-33) برای دیدبانی هوایی، 10 نوبت پرواز هواپیمای فرندشیپ (اف-27) برای ترابری سبک هوایی، دو نوبت پرواز جت فالکون و شش نوبت پرواز جت استار برای جابهجایی مدیران و فرماندهان و همچنین انتقال دستورهای پروازی و تصاویر راهکنشی هوایی که از جبههها گرفته شده بود به یکانهای پروازی عملیاتی و قرارگاههای مقدم نیروی زمینی در دزفول و اهواز.
در این تاریخ ستاد نیروی هوایی دستورهایی مبنی بر تشکیل و فعال شدن دسکهای1 راهکنشی هوایی به مرکز عملیات راهکنشی صادر و ابلاغ کرد که دسکهای کرخه، اهواز، ماهشهر تحت پایش مرکز عملیات هوایی راهکنشی مستقر در پایگاه چهارم شکاری عمل کنند.
روز 26 آبان، در پایگاه چهارم شکاری تعداد 16 نوبت پرواز CAP مراقبت مسلحانه هوایی و سه نوبت پرواز بمباران هوایی انجام شد.
طی همین روزها چون یکانهای ارتش عراق در سرتاسر جبههها متوقف شده بودند و به علت کمبود سوخت و سایر اقلام آمادی توان تحرک زیادی نداشتند، فرمانده نیروی هوایی هم کمی از فشار پروازها کاسته بود. در عوض، آماد نیروی هوایی به بازسازی هواپیماها، توپها و موشکها پرداخته بود.
منطقه سوسنگرد هم در کانون توجه ارتش صدام قرار داشت. به دلیل آنکه فرماندهی سپاه سوم ارتش عراق در آخرین روزهایی که کمی توان حرکت برایش باقی بود، قصد داشت سوسنگرد را اشغال کند، لشکر9 زرهی به واسطه تیپ12 زرهی تازه نفس و پرانگیزه که به تازگی زیر امر این لشکر قرار گرفته بود، میخواست سوسنگرد را به طور کامل تصرف کند و به این نتیجه رسیده بودند که اگر اهواز را هم تصرف نکردند، ایرادی نیست؛ دست کم سوسنگرد را باید تسخیر کنند تا خاطره خرمشهر را در بین مردم عراق و نظامیان خود زنده نگهدارند و روحیه کاسته شده نظامیان عراقی را در طول این پنجاه و چند روز بالا ببرد. فرمانده لشکر 12 زرهی افسر معروف و جاهطلبی بود به نام سرهنگ «ماهرعبدالرشید» که در ادامه جنگ به درجه سپهبدی رسید.
به هر حال آن سه فروندی که از پایگاه چهارم در 26 آبان 1359 برای بمباران هوایی برخاستند، تعدادی تانک و خودروی زرهی در اطراف سوسنگرد را هدف گرفتند و از پای درآورند و یک ستون نظامی را کـه در جاده بستان به سوسنگرد در حرکت بود، بهطور کلی پراکنده کرده، خسارات سنگین تجهیزاتی و نیروی انسانی به این ستون وارد آوردند.
میزان مهمات مصرف شده خلبانان در این روز 12 تیربمب 500 پوندی به وزن شش هزار پوند برآورد شده و نیز تعداد1500 تیر فشنگ 20 میلیمتری HEI به وزن 900 پوند از مسلسل2 هواپیماها شلیک شده است.
در این روز فرماندهی پدافند هوایی در اهواز گزارش داد که یک فروند هواپیمای میگ-23 نیروی هوایی عراق را سرنگون کرده است.
در 26 آبان 1359 همچنین پایگاه هفتم شکاری در شیراز تعداد نُه نوبت پرواز CAP یا مراقبت مسلحانه هوایی با هواپیماهای اف-14 برفراز جزیره خارک و استان بوشهر در کنار شهر دزفول انجام داد. خلبانان پایگاه هشتم شکاری در اصفهان نیز با تعداد 17 نوبت پرواز با هواپیماهای اف-14 بهعنوان CAP (مراقبت مسلحانه هوایی) از ارومیه تا دزفول را پوشش دادند.
تلفات نیروی انسانی، طی این روز تنها یک نفر داوطلب بود که به جبهه سوسنگرد اعزام شده بود؛ به نام گروهبانیکم فنی ابراهیم قهوهچی زاده. تخصص او تدارکات و قطعهرسانی در پایگاه ششم شکاری بود که به ضرب گلوله دشمن در منطقه سوسنگرد به شهادت رسید.
ارسالی از اداره عقیدتی سیاسی نیروی هوایی
پینوشتها:
1- دسک با فتح دال یا DASC اختصار کلمات Direct Air Support Center میباشد به معنی مرکز هدایت مستقیم پشتیبانیهای هوایی .
2- سلاح لولهای پرتابی که کالیبر گلوله آن 20 میلیمتر و بیشتر باشد. از آن در کلاس توپها یاد میکنند و در اینجا اصطلاحاً به آن مسلسل گفته میشود.
منبع: ماهنامه صف شماره 392 (ویژه آزادسازی سوسنگرد)