لشکر 9 زرهی به استعداد سه تیپ (2 تیپ زرهی، 1 تیپ مکانیزه) از محور شماره 1 و لشکر 5 زرهی به استعداد سه تیپ (2 تیپ زرهی، 1 تیپ مکانیزه) از محورهای 2 و 3 عمل کردند، در سازمان هر لشکر یک گردان شناسائی، یک گردان پدافند هوایی، یک گردان نیروی مخصوص و شش گردان توپخانه تعبیه شده بود.
در آن مقطع، آمادگی ارتش برای پاسخگویی به تجاوز دشمن بسیار اندک بود؛ در حالیکه ارتش متجاوز عراق، بیش از نیمی از استعدادش را برای رسیدن به اهداف مدنظر در استان خوزستان بهکار گرفته بود.
لشکر 92 زرهی که مسئولیت حفاظت سرزمینی را عهدهدار بود، روز اول مهر، در موقعیتهای زیر حضور داشت: تیپ 2 زرهی در غرب دزفول؛ یعنی در مقابل لشکر 10 زرهی و لشکر یک مکانیزه عراق آرایش گرفته بود و تیپ 3 زرهی، در منطقه میانی (دشت آزادگان) در مقابل لشکر 9 زرهی و تیپ 1 هم در جنوب منطقه استقرار داشت؛ در حالیکه همین تیپ در شمال آبادان و خرمشهر در مقابل لشکر 5 زرهی گسترش یافته بود.
لشکر 92 با توجه به هیجانهای ناشی از پیروزی انقلاب اسلامی، از شرایط و آمادگی رزمی مناسبی برخوردار نبود. کودتای نقاب نیز بر ابعاد فرماندهی تأثیر منفی گذاشته بود. با این وجود، آنان که باقی مانده بودند، با تمام توان در مقابل دشمن ایستادگی کردند.
تیپ3 لشکر 92 زرهی بر اساس دستورالعمل ابوذر، صادره از نیروی زمینی، در22 شهریور 1359، در موضع پدافندی تپههای اللهاکبر- در 20 کیلومتری شرق بستان- گسترش یافت. بهتدریج درگیریهای مرزی شدت یافت. پاسگاههای مرزی، توان مقابله با دشمن را نداشتند. یکانهای تیپ3، مجبور به تقویت پاسگاههای مرزی شدند و یکانها از حالت «گسترش در خط پدافندی» در «نقاط پدافندی» گسترش یافتند. این موضوع، نشان میدهد که نیروهای تیپ3 در یک موضع پدافندی مناسب مستقر بودند، لیکن بنا به نیاز، بهصورت نیروی پوشش یا تأمینی در مرز، عهدهدار مأموریت شدند. این امر، در حالی صورت گرفت که هیچ یکانی بهجز تیپ3 در آن منطقه حضور نداشت.
درگیریها از روز 26 شهریور شدت یافت. نیروهای تیپ که در بین پاسگاههای «سوبله» و «صفریه» گسترش داشتند، با دشمن درگیر شده، در این درگیریها تلفات و ضایعاتی را متحمل شدند. پس از شروع تهاجم عراقیها ابتدا تلاش کردند با مقاومت سرسختانه مواضع خود را حفظ کنند، لیکن در اثر فشار دشمن بهتدریج توان رزمی خود را از دست داده، سرانجام مجبور به عقبنشینی و در ارتفاعات اللهاکبر مستقر شدند. در جهت اعزام نیرو برای مقابله با دشمن، مسئولان در شورایعالی دفاع و در حضور مقام معظم رهبری که آن زمان نمایندة حضرت امام رضواناللهتعالیعلیه در این شورا بودند، جلسهای تشکیل دادند؛ گرچه تصمیمگیری برای اعزام دانشجویان افسری به جبهه بسیار کار سختی بود، پس از تشکیل چندین جلسه، تصمیمی مبنی بر اعزام دانشجویان دانشکده افسری به جبهه جنوب گرفته شد. شهید چمران که دوره جنگهای نامنظم را طی کرده بود، اقدام به جمعآوری نیروهای داوطلب برای حضور در جبهه کرد. تعدادی افسر و درجهدار از تیپ 23 نیروی مخصوص، بهصورت داوطلبانه در گروه جنگهای نامنظم حضور پیدا کرده، به سمت اهواز حرکت کردند. گروه رزمی 148 پیاده از لشکر 77 خراسان هم عازم جبهه جنوب شد. شهید فلاحی، جانشین ریاست ستاد مشترک ارتش، مرحوم سرلشکر ظهیرنژاد فرمانده نیروی زمینی حضرت آیت الله خامنهای نماینده امام رضواناللهتعالیعلیه در شورای عالی دفاع، برای نظارت مستقیم و سرعت بخشیدن به امور در منطقه حضور یافتند. پیشروی دشمن همچنان ادامه داشت و نیروهای خودی به شدت مقابله میکردند؛ در نتیجه تلفات و ضایعات انسانی و آمادی به هر دو نیروی درگیر وارد شد. نیروی هوایی و هوانیروز با تلاشی بیوقفه نیروهای رزمنده را پشتیبانی میکردند، اما در زمین صاف و با وجود هوایی به شدت گرم، توان نیروها تحلیل رفت و طبیعی بود که یکانهای پدافند کننده قادر به ادامه مقاومت نبودند.
در محور جنوبی (کوشک –طلاییه) تیپ1 تا نقطه استقرار پادگان حمید عقبنشینی کرد. روز سوم دانشجویان دانشکده افسری به جنوب اعزام شدند و روز چهارم گروه رزمی 148 لشکر 77 زیر امر لشکر 92 قرار گرفت. (البته قابل ذکر است مأموریت این گروه رزمی برای تقویت یکانهای آبادان در نظر گرفته شده بود، اما حساسیت شرایط موجود در محور سوسنگرد بسیار بود؛ از این جهت بعد از پیاده شدنِ گروه، مأموریت عوض و مقرر شد از توان این گروه در محور سوسنگرد –اهواز مورد استفاده شود.
از لحاظ اهمیت شهر اهواز و و دسترسی دشمن به این شهر، میتوان گفت نهایت آرزوی دشمن در جنگ، دسترسی به مرکز استان؛ یعنی شهر اهواز بود. بهترین معبر و نزدیکترین مسیر پشتیبانی از نیروهای دشمن همان محور حلفاییه، سوبله، بستان، سوسنگرد، حمیدیه و اهواز است. در این محور، در روزهای اول جنگ، فقط نیروهای مردمی حضور داشتند که در طول جاده نقاط پدافندی ایجاد کرده بودند.
با ادامه پیشروی دشمن در محور جنوب به شمال، تیپ1 لشکر 92 زرهی، مجبور به عقبنشینی از پادگان حمید شد و پادگان با تمام امکانات به دست دشمن افتاد. نیروهای دشمن تا 15 کیلومتری اهواز (آب تیمور) پیشروی کردند. در محور سوسنگرد، دشمن با استفاده از محور شمالی (کناره شمالی رودخانه کرخه) پیشروی خود را آغاز و با ادامه درگیری در تپههای اللهاکبر توانست این ارتفاعات را تصرف کند و تیپ3 به ارتفاعات دشت آزادگان عقبنشینی کرد.
روز ششم مهر، در محور جنوبی (کوشک- طلاییه) نیروهای دشمن با عبور از رودخانه کرخه وارد شهر سوسنگرد شدند. هنوز مردم سوسنگرد در شهر حضور داشتند. ارتش بعثی تعدادی از وابستگان خود را از میان اهالی سوسنگرد به فرمانداری و دیگر مسئولیتهای اداره شهر گماشت. تالی الدوری، یکی از فرماندهان ارتش عراق، 58 نفر از مردم عرب دشت آزادگان را به دلیل عدم همکاری و نافرمانی اعدام کرد.
بامداد روز نهم مهر 1359، گروهی از رزمندگان نیروهای مردمی، داوطلبان نیروهای ارتش، سپاه پاسداران، به فرماندهی سروان غیور اصلی از نظامیان داوطلب از محور حمیدیه- سوسنگرد هجوم آورده و نیروهای ویژه شهید چمران، تعدادی از نیروهای ارتش بهصورت داوطلب، هنگ ژاندارمری سوسنگرد از داخل شهر به دشمن یورش بردند. یکان هوانیروز، نیروها را پشتیبانی کرد. دشمن با تحمل تلفات و بهجا گذاشتن ادوات و تجهیزات زیاد مجبور به عقبنشینی شد. در این عملیات، سرهنگ خلبان منصور وطن پور به فیض شمادت نایل شد.
روز هفتم، گروه رزمی 148 و یک گردان از دانشجویان دانشکده افسری در تپهها جنوبی اهواز مستقر شدند تا در کنار نیروهای مردمی، ژاندارمری و رزمندگان سپاه، مانع ادامه پیشروی نیروهای دشمن در این منطقه شوند.
یکی از ابتکارهای فرماندهان که از آن به خوبی بهره برداری شد، این بود با ایجاد یک سد خاکی در جرگه «سیدعلی»، آب رودخانه کارون را جمع آوری و با یک حجم بیشتر بهسمت جنوب رودخانه رها کردند و این امر در تغییر وضعیت دشمن در منطقه بسیار اثر گذار بود؛ چون مجبور به جابهجایی شد و تعدادی از تانکهای دشمن در گل فرو رفتند. دشمن که برای تصرف سوسنگرد از شرق جاده حمیدیه –سوسنگرد و از شمال تپههای اللهاکبر تا روز دهم تلاش زیادی کرده بود، موفق نشد؛ زیرا لازم بود از مسیر شرقی جاده حمیدیه –سوسنگرد را قطع کند و از سمت شمال نیز از رودخانه کرخه عبور کند، ولی تا آن موقع رزمندگان اجازه عبور از هیچکدام از معابر موصوف را ندادند.
تقویت نیروهای دشمن در منطقه نبرد
تیپ12 زرهی الولید با مأموریت تصرف بستان، روز 12 مهر، وارد منطقه شد و زیر امر لشکر 9 زرهی عراق قرار گرفت. با نزدیک شدن نیروهای دشمن به شهرهای اهواز، سوسنگرد، بستان و حمیدیه یکانهای توپخانه دشمن به صورت مداوم، روی شهرهای مذکور اجرای آتش کردند. نیروهای خودی، کمبود نیروی توپخانه را توسط نیروی هوایی و هوانیروز جبران کردند. همان روز یک فروند بالگرد در اثر آتش دشمن سقوط کرد و خلبان آن به شهادت رسید.
در نهایت، تدبیر دشمن برای تصرف سوسنگرد عوض شد: با حضور تیپ 12 الولید دشمن قادر بود از طریق پل سوبله، از رودخانه کرخه عبور کند و پس از تصرف بستان، در محور جنوبی برای تصرف سوسنگرد –حمیدیه جهت دسترسی به اهواز اقدام کند.
نیروهای دشمن مستقر در شمال کرخه، بهویژه نیروهای مستقر در تپههای الله اکبر که به صورت مداوم زیر آتش نیروهای خودی بودند، از جهتی قادر به عبور از رودخانه کرخه نشدند. آنان بهتدریج تپههای اللهاکبر را تخلیه کرده، تا در تیررس نیروهای خودی نباشند. تیپ3 لشکر 92 زرهی، مأموریت یافت دوباره این ارتفاعات را اشغال کرده، آنجا مستقر شود.
تیپ 1 لشکر 92 نیز با اجرای یک تک محدود در جنوب اهواز، دب حردان را پاک سازی کرد و باهلاکت تعدادی از نیروهای دشمن، آنها را تا کرانه غربی کارون (دب سلیمان، بنیتمیم) عقب راند.
اما شهر بستان پس از ورود تیپ 12 الولید به منطقه و احداث پل روی رودخانه کرخه در ابوجاموسی به شدت تحت فشار قرار گرفت. در این شهر، نیروهای مدافع تا آخرین نفس با دشمن جنگید و در پایان روز 22 مهر، شهر بستان پس از 21 روز مقاومت به اشغال کامل دشمن درآمد.
با حضور مسئولان جنگ در منطقه، مقرر شد که تیپ2 لشکر 92 زرهی و گروه رزمی 37 از غرب دزفول به منطقه اهواز تغییر مکان دهند. در 17 آبان این یکانها به شمال شهرستان اهواز منتقل و در تپههای فولیآباد مستقر شدند.
با ورود تیپ2 زرهی به محور میانی، گروه رزمی 148 زیر امر تیپ3 لشکر 92 در محور میانی قرار گرفت. درگیریها، پس از سقوط شهر بستان شدیدتر شد؛ زیرا دشمن قادر بود در جهت اشغال سوسنگرد نیروها را از دو محور شمالی و جنوبی رودخانه کرخه، از سمت غرب و محور حمیدیه – سوسنگرد از سمت شرق، تحت فشار قرار دهد. در منطقه سیدشریف، روی رودخانه کرخه سدی توسط نیروهای خودی ایجاد شد. روز 15 آبان، آبهای جمع شده بهطرف نیروهای دشمن رها شد و آسیبهای زیادی به نیروهای دشمن وارد کرد. نیروهای دشمن، ابتدا تلاش کردند که جاده حمیدیه –سوسنگرد را برای تصرف شهر سوسنگرد در اختیار گرفته، ارتباط نیروهای رزمنده را در شهر با خارج قطع کنند. لشکرهای 5 و 9 تیپ 12 زرهی الولید با پشتیبانی 11 گردان توپخانه، قسمت وسیعی از منطقه را زیر آتش خود گرفتند؛ لیکن مقاومت جان بر کفان تا روز 22 مهر به دشمن اجازه پیشروی ندادند.
بمباران شهر سوسنگرد و پیشروی دشمن برای محاصره شهر
روز 22 آبان، ساعت 8:45 شهر سوسنگرد به وسیله هواپیماهای دشمن بمباران شد. از ساعت 4:00 الی 7:00، شهر سوسنگرد زیر آتش هزاران گلوله توپخانه دشمن قرار گرفت و از چند جهت محاصره شد. این امر تا روز 26 آبان، ادامه داشت. واحدهای زرهی دشمن، زیر پوشش این آتش سنگین از سمت غرب و جنوب به طرف سوسنگرد به حرکت در آمدند.
نیروهای مردمی، سپاه پاسداران، ژاندارمری، نیروهای شهید چمران و تعدادی از داوطلبان ارتش جمهوری اسلامی ایران در حال نبرد در داخل شهر بودند. نیروهای دشمن موفق شدند در 24 آبان 1359، در غرب سوسنگرد تا دهلاویه و در شرق سوسنگرد تا ابوحمیظه پیشروی کنند؛ شماری از نیروهای عراقی هم از شمال کرخه به سوسنگرد نزدیک شدند.
سازماندهی نیروها برای شکستن محاصره
بنا به دستور شهید فلاحی، تیپ2 زرهی از شمال اهواز به تپههای فولیآباد در غرب اهواز منتقل شده بود. یک گروهان از گروه رزمی 148 به محور حمیدیه –سوسنگرد اعزام شد و گروه دیگری از نیروهای شهید چمران در حمیدیه آرایش گرفتند.
مقامات و مسئولان حاضر در عرصه نبرد، روز 24 آبان 1359، شامل: مقام معظم رهبری، شهید دکتر چمران، شهید فلاحی، مرحوم سرلشکر ظهیرنژاد، سرهنگ سلیمی، جلسه اضطراری تشکیل دادند تا در مورد محاصره شهر سوسنگرد تصمیماتی اتخاذ کنند.
فعالیت و موقعیت دشمن در روز 24 آبان 1359
در 24 آبان شهرهای سوسنگرد، اهواز و حمیدیه زیر آتش توپخانه دشمن در حال تخریب کامل بودند. هواپیماهای توپولف دشمن، دو بار شهر سوسنگرد را بمباران کردند. تعداد زیادی از اهالی از شهر خارج شده بودند و باقیمانده، تلفات و ضایعاتی را متحمل شدند. بالگردهای دشمن محور سوسنگرد، اهواز را زیر آتش گرفتند. دشمن از سمت سوبله و سعدون بهطرف محور سوسنگرد در حال پیشروی بود و قصد داشت جاده اهواز- سوسنگرد را در اختیار بگیرد.
تیپ3 لشکر 92، در شمال رودخانه کرخه از دو جهت شرق و غرب به شدت تهدید میشد. دشمن، جاده سوسنگرد را از سمت شرق قطع کرده بود و تعداد زیادی از نیروهای زرهی، برای محاصره شهر از شرق آماده شده بودند. از سمت غرب نیز، در جاده کرخهکور به سمت گلبهار، جرگه سیدعلی و ابوحمیظه نیروهای دشمن در حال حرکت به سمت حمیدیه برای تصرف این شهر بودند.
در آخرین ساعات روز 24 آبان، گزارشها حاکی از آن بود که دشمن شهر سوسنگرد را به محاصره در آورده و در اثر تیراندازیهای صورت گرفته، تعدادی زیادی از افراد غیر نظامی و نظامی شهید و تعدادی نیز مجروح شدهاند. گفتنی است در این روز یکانهای حاضر در صحنه نبرد شامل: تیپ1 لشکر 92 زرهی یک گردان از دانشجویان دانشکده افسری، نیروهای مردمی، نیروهای سپاه، تعدادی از نیروهای ژاندارمری در منطقه جنوب اهواز و تیپ 3 لشکر 92 در شرق سوسنگرد، گروه رزمی 148 در شرق حمیدیه گروه یکم جنگهای نامنظم شهید چمران، نیروهای مردمی، سپاه پاسداران و نیروهای ژاندارمری هنگ سوسنگرد در داخل شهر سوسنگرد در حال نبرد با دشمن بودند. گروه دوم جنگهای نامنظم شهید چمران، داخل شهر حمیدیه حضور داشتند.
در 24 آبان 1359 فرمان حضرت امام رضواناللهتعالیعلیه از طریق ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران شرح زیر اعلام شد:
«من شهر سوسنگرد را سالم و بدون محاصره از فرماندهی نیروی زمینی و فرماندهی لشکر 92 زرهی میخواهم؛ لذا ضروری است اقدام لازم و مقتضی به عمل آید.»
نیروهای پشتیبانی رزمی، شامل: گردانهای توپخانه 130، 155 و 175 میلیمتری بودند که به علت شرایط موجود، سازمان کاملی نداشتند. هوانیروز و نیروی هوایی، به صورت مداوم از زمین و هوا به دشمن یورش برده، ادوات و تجهیزات دشمن را به آتش کشیده و نیروهای انسانی را از پا در میآوردند. لیکن نیروهای خودی نیز در زیر بمبارانهای هوایی و آتشهای توپخانه دشمن تلفات و ضایعاتی داشتند.
در شهر سوسنگرد، امکان مداوا و تخلیه مجروحان، در عصر روز 24 غیرممکن شد. نیروهای دشمن در حوالی آبادی «سبحانیه» واقع در شمال سوسنگرد، برای برقراری پل تلاش بسیار کردند؛ هرچند در ابتدا نیروهای خودی از برقراری پل ممانعت کردند، اما در نهایت و در آخرین ساعات روز، پل توسط دشمن برقرار شد. در نتیجه، جاده سوسنگرد، حمیدیه و اهواز قطع و نیروهای دشمن، از دو طرف جاده به سمت شهر سوسنگرد پیشروی را شروع کردند.
آخرین وضعیت نیروهای دشمن و خودی در منطقه
ساعت 6:50 روز 25 آبان نیروهای زرهی دشمن از سمت شمال به حاشیه شهر نزدیک شدند. در محور حمیدیه- سوسنگرد، دروازه شهر در اختیار دشمن قرار گرفت. نیروهای خودی به داخل شهر عقبنشینی کردند. توسط مهندسی لشکر 92 زرهی، یک پل شناور روی رودخانه کرخه در حوالی آبادی سیدعباس برقرار و دستور عملیاتی لشکر 92 برای شکستن محاصره شهر سوسنگرد به یکانهای مجری که تحت امر تیپ 2 زرهی بودند، ابلاغ شد.
درگیریها ادامه داشت. یک فرزند بالگرد هوانیروز در ساعت 14:00 در منطقه سقوط کرد و هر دو خلبان آن شهید شدند. با برقرار شدن پل، گروه رزمی 148 که در حوالی آبادی «نمونه» مستقر بود، از پل عبور کرده، خود را به آبادیگلبهار در شرق ابوحمیظه رساند و یک گروهان از گردان 100 مکانیزه، مأموریت پاکسازی ابوحمیظه را عهدهدار شد. افراد پیاده دشمن در ساعت 15:30 وارد شهر سوسنگرد و با رزمندگان و هنگ ژاندارمری سوسنگرد درگیر شدند. تعداد مجروحان و شهدا بهتدریج فزونی میگرفت و لشکر به سبب انبوه آتش دشمن، قادر به تخلیه آنان با بالگرد نبود.
تیپ35 زرهی دشمن که مأموریت داشت در غرب حمیدیه، محور سوسنگرد- حمیدیه را قطع کند، با مقاومت رزمندگان سپاه پاسداران و افراد گروه جنگهای نامنظم شهید چمران روبهرو و توفیقی نیافت. در شمال کرخه نیز تیپ3 از پیشروی تیپ 12 الولید جهت تصرف کرانههای شمالی کرخه جلوگیری کرد. تیپ 43 زرهی عراق که مأمور اشغال سوسنگرد بود، نتوانست به سرعت به شهر نزدیک شده، آن را اشغال کند. این وقایع سبب ایجاد تزلزل در روحیه فرماندهان عراقی شد، چنانکه آثارش در عملیات روز بعد مشاهده شد. 12 نفر از نیروهای دشمن که وارد سوسنگرد شده بودند، به اسارت در آمدند.
استقرار تیپ2 لشکر 92 زرهی در غرب حمیدیه ساعت 20:00 روز 25 آبان 1359 پایان یافت. روز 25 آبان 1359، دشمن موفق شد شهر سوسنگرد را از چهار سمت شمال، جنوب، شرق، غرب محاصره کند؛ حتی عناصری از دشمن از سمت جنوب وارد شهر شدند و یکی دو خیابان را اشغال کردند. در چنین شرایطی، قرارگاه نیروی زمینی مستقر در جنوب، طرحی را تهیه کرد که بر اساس آن، تیپ 2 لشکر 92 زرهی اهواز به فرماندهی سرهنگ امرالله شهبازی، رزمندگان گروه جنگهای نامنظم به فرماندهی دکتر چمران و گروه زرمی 148 لشکر 77 خراسان وظیفه داشتند به منظور الحاق با مدافعان شهر و بر قراری ارتباط زمینی حمیدیه- سوسنگرد تک کنند.
منابع:
1- علایی، حسین. روند جنگ ایران و عراق، چاپ اول، نشر مرز و بوم: تهران.
2- بهروزی، فرهاد و پورداراب، سعید. غرش توپها. انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی: تهران.
3- بختیاری، مسعود. عملیات طریقالقدس. چاپ اول، سازمان حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس: تهران.
4- بهروزی، فرهاد و پورداراب، سعید. پلهای تسخیر ناپذیر. چاپ دوم، مرکز اسناد انقلاب اسلامی: تهران.
5- حسینیا، احمد. ناگفتههایی از روزهای اول جنگ. چاپ ارا، سازمان حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس: تهران.
6- معین وزیری، نصرتالله. تحلیل وقایع صحنه عملیات خوزستان ارسال اول جنگ. چاپ اول، سازمان حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس: تهران.
7- معین وزیری، نصرتالله بختیاری، مسعود. تحلیل عملیات طریقالقدس. چاپ اول، سازمان حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس: تهران.
انتهای مطلب