سرانجام پس از بیستویک سال خدمت، در سال 1355 با درخواست بازنشستگی وی با درجه سرهنگ دومی موافقت میشود.
با پیروزی انقلاب و اعدام تعدادی از فرماندهان طاغوتی و فرار عدهای دیگر از فرماندهان ارتش، سرهنگ دوم پیاده قاسمعلی ظهیرنژاد بار دیگر به خدمت فراخوانده میشود و با یک درجه ترفیع، به فرماندهی لشکر 7 ارومیه منصوب میشود. آن روزها، بخشهای جنوبی آذربایجانشرقی، جولانگاه نیروهای ضد انقلاب شده و پادگانهای ارتش هم از دستدرازی این نیروها در امان نمانده بود. سرهنگ ظهیر نژاد با توجه به سابقه خدمت در لشکر 7 ارومیه توانست در مدتی کوتاه انضباط و آرامش را به این لشکر بازگرداند و همینطور نیروهای ارتش را در سازماندهی نیروهای داوطلب و آموزش نیروهای سپاه پاسداران بهکار گیرد.
با شروع تجاوز عراق و آغاز جنگ، مسئولیتهای بزرگتری برعهده ظهیرنژاد گذاشته شد و با ارتقا به درجه سرتیپی، به سمت سرپرستی ژاندارمری، فرماندهی نیروی زمینی ارتش و سپس ریاست ستاد مشترک ارتش منصوب شد و تا پایان جنگ، در خدمت باقی ماند.
امیر ظهیرنژاد در مقاطع حساسی چون شکستن حصر آبادان و آزادسازی خرمشهر نقش سرنوشتسازی را در فرماندهی جنگ بر عهده داشت. او همیشه و در هر مسئولیتی که بوده، خود را « سرباز وطن» میخواند و به همین دلیل داستان زندگی او هم «سرباز وطن» نام گرفته است. سرانجام امیر سرلشکر ظهیرنژاد در بیستویکم مهرماه 1378 چشم از این جهان فرو بست و به همرزمان شهیدش پیوست.
انتهای مطلب