شهریور 1359 و در حالیکه ایرانیان زندگی روزمرهشان را میگذراندند و میلیونها دانشآموز برای رفتن به مدرسه آماده میشدند، ناگهان جنگندههای ارتش بعث عراق در آسمان کشورمان ظاهر شدند و بمبهایشان را بر نقاط حساسی از کشورمان فرو ریختند تا آغازگرجنگی هشت ساله علیه جمهوری اسلامی ایران باشند. نبردی که برپایه ی رؤیاهای تبهکاری به نام صدام آغاز شد و سرانجامی جز شکست و خواری برای دشمن متجاوز نداشت.
با این که درباره ی جنگ تحمیلی تاکنون بسیار نوشته و گفته شده است، اما حکایت دلاوریهای ملّت ایران و فرزندان دلاور و رزمندهاش در بیرون راندن خصم خون ریز و تا بُن دندان مسلّح از مرزهای میهن اسلامی، همچنان باقی است و تلاشهای بسیاری باید، تا مگر رویدادهای دیگری از تاریخ دفاع مقدّس بر زبان و قلم جاری شود و این تاریخ سراسر شور و حماسه را تدوین کند.
در نخستین روزهای جنگ تحمیلی که هنوز نیروهای مردمی برای رویارویی با هجمه ی گسترده ی دشمن سازماندهی نشده و شکل نگرفته بودند، بی گمان دلاورمردان ارتش جمهوری اسلامی ایران بودند که علیرغم برخی دگرگونیهای سازمانی و فرماندهی به دنبال پیروزی انقلاب و تغییر رژیم، در برابر حملات وسیع و فراگیر دشمن به مرزهای میهن اسلامی ایستادند و با تکیه بر دانش و تخصّص نظامی، با عملیات آفندی و پدافندی پرشمار، دشمن غدّار را در جایش زمین گیر کردند، عملیاتی که از جمله در مرکزی به نام «هیئت معارف جنگ» همراه با خاطرهها و تجربههای فرماندهان ارشد نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران از دوران دفاع مقدّس، ثبت و ضبط میشود تا درسهای ماندگاری برای رزم آوران امروز و فردای کشورمان باشد.
سیامین سالگرد آغاز جنگ تحمیلی، انگیزهای شد تا با سه تن از فرماندهان ارتش در دوران دفاع مقدّس به نامهای امیرسرتیپ دوم بازنشسته مسعود بختیاری، امیر سرتیپ بازنشسته فرضالله شاهینراد، و امیرسرتیپ بازنشسته سید ناصر حسینی (فرمانده گروهان تا گردان در زمان جنگ، جانشین لشکر 77، جانشین معاون عملیات و جانشین اسبق نیروی زمینی ارتش و در حال حاضر عضو و معاون هماهنگ کننده هیئت معارف جنگ) به گفتوگو بنشینیم و با آنان از هر دری سخن بگوییم.
پیشبینی حمله ی ارتش بعث عراق به ایران
براساس منابع موثّق و مستند، احتمال حمله ی ارتش بعث عراق پیش از شهریورماه 1359 برای ارتش جمهوری اسلامی ایران محرز بوده است. لطفاً بفرمائید این اطمینان چگونه حاصل شده بود و با عنایت به این که موضوع از سوی ارتش به دولتمردان وقت کشور اطّلاع داده شده بود، آنان در این باره چه موضعی گرفتند و چه اقدامهایی را انجام دادند؟
امیر حسینی: درباره دلایل آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، به طور کلی 3 دسته دلیل عمده را میتوان مطرح کرد، که عبارتند از: داخلی، منطقهای و بینالمللی. ظهور انقلاب اسلامی و رویدادهای ناشی از آن، رژیم صدام و هم پیمانان او را به صرافت انداخت که با توجه به عدم انسجامی که در امور داخلی ایران پدید آمده بود، از این اوضاع سوء استفاده کنند و اهداف طمع کارانهای را که نسبت به خاک ایران داشتند، تحقّق بخشند. از نظر بینالمللی با توجه به سیاستی که امام خمینی(ره) علیه سلطهگران غرب و شرق اتخاذ کرده بودند، آنها را متوجّه براندازی نظام نوپای جمهوری اسلامی از طریق صدام کرد. به ویژه آن که صدام به دلیل امضای قرارداد 1975 الجزایر با ایران، احساس غبن میکرد و به دنبال فرصتی بود تا شرایط را به نفع خود تغییر دهد و با تصرف بخشهایی از خاک ایران، مرزهای آبیاش را توسعه بخشد.
امیرشاهین راد: وقتی تحرکات نظامی در آن سوی مرزهای یک کشور روی میدهد و نشانههای فیزیکی آن را آشکار میسازد، برای ارتش آن کشور معانی خاصی دارد. چنین تحرکاتی از حدود یک سال قبل از آغاز جنگ تحمیلی در مرزهای عراق با ایران وجود داشت و حتی برخوردهای پراکنده ی مرزی هم با عراقیها پدید میآمد، تا آنجا که ارتش بعث برخی پاسگاههای ایران را اشغال کرده بود و چنین تحرکات از چشم ارتش ایران، پنهان نمیماند، اما باید توجه داشت که اصولاً سیاستمداران یک کشور در مورد اقدامهای نظامی در مرزها باید تصمیم بگیرند و به ارتش ابلاغ کنند، تا اجرا شود. این که چرا سیاستمداران کشور قبل از آغاز جنگ تحمیلی یا اوایل آن، چنین تصمیمی نگرفتند و به ارتش ابلاغ نکردند، جای بحث دارد و در گذشته پیرامون آن هم سخنهایی گفته شده است.
یادآور میشوم در زمانی که ارتش بعث عراق حملاتش را علیه ایران آغاز کرد، پرسنل یگانهای پراهمیّت نیروی زمینی ارتش مانند لشکرهای 16 و 21 هنوز در پادگانها مستقر بودند و به «یگانهای سرزمینی» هم که مأموریت حفاظت از مرزها را برعهده داشتند از جمله لشکر 81 کرمانشاه، لشکر 92 خوزستان و تیپ 84 خرم آباد، فقط توانستند چند گردان به مقابله با نیروهای متجاوز بعثی بفرستند که در اوایل جنگ تحمیلی ارتش عراق از 12 لشکر و 7 تیپ مستقل تشکیل شده بود و بعدها تا پایان جنگ به 60 لشکر افزایش یافت و طبیعی است نظامیان ایرانی در طول کیلومترها مرز با عراق، وظیفه ی بسیار سخت و حساسی برعهده داشتند و علیرغم عدم انسجام اولیه، خوشبختانه به خوبی توانستند در برابر دشمن صف آرایی کنند و اجازه ندهند به پیشرویهایشان ادامه دهند.
اقدامهای پیشگیرانه ی ارتش
با توجه به احتمال حمله ی عراق، چه یگانهایی از نیروی زمینی ارتش در مرزها مستقر شده و چه اقدامهای پیشگیرانهای را انجام داده بودند؟
امیر بختیاری: حرکت از سوی پایگاههای نظامی به سمت نقاط مرزی در تمامی کشورها به دستور مقامهای عالی دفاعی و نظامی آن کشور نیاز دارد و حتی جابجاییهای محدود هم جزء اختیارات فرماندهان لشکر به حساب نمیآید. با این حال اوضاع قبل از آغاز جنگ تحمیلی آنگونه نبوده است که نیروی زمینی ارتش دست روی دست بگذارد و صرفاً نظارهگر تحرّکات دشمن باشد. کما این که حدود یک سال ونیم قبل از حملات سراسری ارتش بعث عراق، نیروهایی از لشکرهای خوزستان و کرمانشاه در پشت مرزها مستقر شده بودند و ضمن حمایت از پاسگاههای مرزی ژاندارمری، تحرّکات عراقیها را زیر نظر داشتند. همچنین لشکرهای 16، 28 و 64و بخشی از لشکر 77 در کردستان در حال مبارزه با ضدانقلابیون مسلّح بودند و بخش دیگر لشکر 77 و 88 هم در شمال شرقی کشور، به انجام وظایف محوّله میپرداختند. بنابراین فقط دو لشکر ارتش ایران در اوایل جنگ تحمیلی به دفاع از 1500 کیلومتر مرزهای غرب و جنوب کشورمان پرداختند و این در شرایطی بود که به ویژه پس از کشف کودتای 22 مردادماه 1359 در پایگاه نوژه، ناچار فعل و انفعالاتی هم در لشکر 92 انجام شده بود که مسائل خاص خود را داشت. در ضمن دیدگاه برخی از فرماندهان ارشد نظامی در اوایل جنگ تحمیلی این بود که این جنگ از محدوده ی مرزها فراتر نخواهد رفت، حال آن که ارتش بعث عراق پیوسته نیروهایش را تقویت میکرد و درصدد تصرف شهرهای بیشتری از ایران بود.
امیرحسینی: پس از پیروزی انقلاب و با این که خطر حمله ی عراق به ایران قابل پیش بینی بود، خدمت سربازی به یک سال کاهش یافت و برخی از قراردادهای مهم نظامی هم به صورت یکطرفه لغو شد. علاوه بر آن بیش از 50 درصد توان تخصّصی یگانهای رزمی نیروی زمینی به دلیل حوادث بعد از پیروزی انقلاب از میان رفته بود، کارشناسان نظامی میدانند که در چنین شرایطی یک یگان نظامی از نظر فنی فاقد کارایی عملیاتی است. با این حال پرسنل نیروی زمینی به دلیل انگیزههای بالای دفاع از میهن اسلامی، جانانه در برابر دشمن ایستادند و ارتش صدام را که تأکید کرده بود ظرف یک هفته در تهران با خبرنگاران مصاحبه خواهد کرد، زمین گیر کردند. اینها نمونههایی از دلاوریهای ارتش جمهوری اسلامی ایران در ایستادگی در برابر دشمن و بیرون راندن آن از میهن اسلامیمان است، که متأسّفانه کمتر در رسانههای گروهی بازتاب داشته است.
آیا ارتش مقاومت نکرد؟
شائبهای در خصوص روزهای آغازین جنگ تحمیلی وجود دارد مبنی بر این که ارتش و به ویژه نیروی زمینی در برابر تهاجم دشمن مقاومت نکرد،آیا این شائبه صحت دارد؟ یگانهای حاضر در آن زمان چه وضعی داشتند و قادر به انجام چه اقدامهایی بودند و آیا توانستند به وظایفشان عمل کنند؟
امیر شاهین راد: اگر به قدر کافی در تاریخ دفاع مقدّس مطالعه، و در داوریهایمان صداقت داشته باشیم، به این سؤال به درستی پاسخ خواهیم داد که در اوایل جنگ تحمیلی و نبود نیروهای مردمی، به جز ارتش چه نیرویی توانست اجازه ندهد صدام به اهداف پلیدش برسد. آیا غیر از ارتش، اصولاً نیروی رزمندهای وجود داشت که جلوی پیشروی دشمن را بگیرد و در عین حال به آموزش نیروهای مردمی در شهرهای کشورمان، از جمله آبادان و خرّمشهر بپردازد؟
اگر ارتش در برابر 12 لشکر و 7 تیپ مستقل ارتش بعث صف آرایی نمی کرد، آیا زمینه برای اجرای موفّقیّتآمیز عملیات بیت المقدّس، طریق القدس و امثال آنها مساعد میشد؟ ناگفته پیداست هدف نهایی صدام تصرف کارون و خرّمشهر نبود، بلکه مقصود این جنایتکار تصرف دیگر شهرهای کشورمان بود. در تاریخ سوم آبان ماه 1359 که فرمانده ی گردان 144 بودم، در سهراهی ماهشهر- آبادان با نظامیان مجهّز و پرشمار صدام روبرو شدیم که برای حفظ آبادان و جلوگیری از سقوط آن، درمدت 48 ساعت حدود 90 درصد از رزمندگان گردان 700 نفره ی ما شهید، مجروح یا اسیر شدند. بنابراین میتوان گفت در روزها و هفتههای نخستین سال دفاع مقدّس، ارتش پیروزی در جنگ تحمیلی را بیمه کرد.
امیر بختیاری: حوالی ساعت 2 بعدازظهر 31 شهریورماه 1359 که ارتش بعث عراق حملات گسترده و سراسری خود را آغاز کرد و در شرایطی که هنوز موتور جنگندههای این ارتش خنک نشده بود، خلبانان شجاع نیروی هوایی ارتش از پایگاههای بوشهر و همدان به پایگاه ارتش بعث در ناصریه و فرودگاه کرکوک یورش بردند که صدامیان هرگز تصور این عکسالعمل را در کوتاهترین زمان ممکن نداشتند. همچنین روز بعد 140 فروند جنگنده ی نیروی هوایی ارتش ایران در یک عملیات همزمان و غافلگیرکننده و انجام 300 سورتی پرواز، به دشمن نشان دادند که برخلاف تصور آن، جنگ پایان نیافته است و دفاع مقدّس تا شکست و بیرون راندن دشمن، با قدرت ادامه دارد.
از سوی دیگر نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ظرف 3 ماه جنگ، نیروی دریایی عراق را در هم کوبید و آن را برای همیشه از حضور در خلیج فارس محروم ساخت. باید پرسید در شرایطی که نیروی زرهی در شرایط عادی میتواند فاصله ی 15 کیلومتری «سوبله» تا «بستان» را در 10 تا 15 دقیقه طی کند، چگونه است که قوای زرهی دشمن 27 روز طول کشید تا این مسیر را بپیمایند؟
به نظر من هر گونه داوری درباره ی نقش ارتش در جنگ تحمیلی باید با توجه به شرایط اوایل این جنگ تحمیلی و ادامه ی آن، همراه باشد. اگر ارتش عراق در نخستین روزها پشت رودخانه ی کارون متوقّف شد، جز با ایستادگی ارتش در برابر دشمن بوده است؟
موفبقیّت یک یگان نظامی صرفاً به کارآمدی پرسنل آن محدود نیست، بلکه به تجهیزات و تخصّص پرسنل آن یگان هم مربوط است که جمع آنها را در هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران در دوران دفاع مقّدس، به وضوح میتوان دید. در هوانیروز فقط در 17 روز اوایل جنگ تحمیلی 30 خلبان شجاع، کارآزموده و ورزیده در راه دفاع از میهن اسلامی به شهادت رسیدند، که میتوان گفت ایثار و تلاش آنان در این راه دفاع مقدّس، کم نظیر بوده است.
حفظ مناطق تصرّف شده
می دانیم که پدافند (دفاع) به طور کلی دشوارتر از آفند (حمله) است. زیرا در آفند، ابتکار عمل، زمین و زمان در دست نیروی تکاور است. اما پدافند، واکنشی به تحرّکات دشمن است و این، کار را سخت میکند. درباره ی دشواریهایی که نیروی زمینی در این خصوص با آنها رو به رو بوده است، توضیح دهید.
امیر بختیاری: در شرایط پدافند (دفاع) مقرّ نیروهای خودی در واقع به اهداف ثابتی برای حملات دشمن تبدیل میشود و ناچار است حملات مکرر و فشارها و آتش بازیهای بی نهایت دشمن را تحمّل کند. اما در آفند (حمله) علیرغم آن که اهمیّت آن هم جای خود را دارد، مشکلات یادشده به مراتب کمتر است. زیرا زمان آفند در اختیار خودمان است و خطرات پدافند برای حفظ مناطق تصرف شده را ندارد.
امیر شاهین راد: برای اهمیت و خطرات بالای پدافند، مثالی میزنم. زمانی که جانشین فرمانده لشکر 21 بودم، جزایر مجنون شمالی و جنوبی را که در خاک عراق قرار داشت و دارای منابع غنی نفت بود، فتح کرده بودیم و باید آن را حفظ میکردیم. اما هر گردانی را که سازماندهی و تجهیز میکردیم و به آنجا میفرستادیم، حداکثر سه روز میتوانست در آنجا دوام بیاورد. حملات و بمبارانهای پی در پی منطقه از سوی دشمن به حدی بود که اصولاً نمیتوانستیم در آنجا سنگری بسازیم. برای حفظ منطقه ی یادشده شماری از نیروهای ما و از جمله فرمانده گردان (شهید امانی)، به شهادت رسیدند که برای خارج کردن پیکر پاک این شهید نیز دو یا سه شهید دیگر هم دادیم. به هرحال طبیعی است که ارتش علاوه بر آفند، در وضعیت پدافندی هم قرار میگرفت که ضرورت ایجاب میکرد و البته هزینههایی هم داشت.
امیرحسینی: تمامی کارشناسان نظامی بر این باورند که در جنگ، دفاع به مراتب مشکلتر از حمله است. زیرا در پدافند شرایط فرسایشی به نیروهای خودی تحمیل میشود، البته ارتش ما نه هشت سال، بلکه در حدود 10 سال هم عملیات آفندی فراوانی داشت و هم پدافندی. چرا میگوییم 10 سال، برای آن که از 18 ماه قبل از آغاز جنگ تحمیلی ارتش در جبهههای کردستان سرگرم مقابله با نیروهای ضد انقلاب و حامیان شان در عراق بود.
در مدت یادشده هیچ عملیات رزمی پیدا نمیکنید که ارتش در آن نقشی نداشته باشد. در تمامی عملیات های دفاع مقدّس یگانهای پشتیبانیکننده ی ارتش نظیر واحدهای توپخانه، هوانیروز، پدافند هوایی، نقش پراهمیّتی ایفا کردهاند تا سایر نیروهای عملکننده بتوانند طرحهایشان را پیش ببرند. ارتش گاهی در عملیات آفندی حضور مییافته و گاه به ضرورت نیروهایشان را برای پدافند به نقطه ی دیگری اعزام میداشته و در هرحال تا پایان جنگ به عنوان نیروی محوری جنگ، مطرح بوده است. از اینرو اگر نقش ارتش را در دفاع مقدّس نادیده بگیریم، به این معناست که اصولاً جنگی انجام نگرفته است که اخبار و اسناد و تصویرهای به جای مانده از دوران دفاع مقدّس، بیانگر این واقعیّت است که ارتش در جنگ تحمیلی نقش محوری داشته است.
امیر شاهین راد: امروزه اگر میان دو کشور جنگی روی دهد مانند دوران جنگهای کلاسیک، تجهیزاتی مانند تفنگ ژ-3 یا کلاشینکف نقش تعیینکننده چندانی در پیروزیها ندارند، بلکه ادوات و تجهیزاتی مانند جنگندههای پیشرفته که میتوانند تا عمق نیروهای دشمن نفوذ و آنان را بمباران کند، اهمیّت یافته است. یا همان گونه که در مورد عملیات ارتش در دوران جنگ تحمیلی دیدیم، توپخانههایی کارساز است که حدود50 کیلومتر بُرد دارد یا هلی کوپترهای هوانیروز که تا عمق 30 کیلومتری مواضع دشمن را در هم میکوبد.
امیر بختیاری: به نظر من حتی میتوان دوران جنگ تحمیلی را 15 سال هم دانست که از حمله ی ضد انقلاب به پادگان مهاباد در 8 اسفند 1357 آغاز میشود و تا سال 1372 ادامه دارد. زیرا علیرغم اعلام رسمی پایان جنگ تحمیلی، به دلیل این که رژیم صدام قابل اعتماد نبود و مشخص نمیکرد که پس از آن چه اتّفاقهایی روی میدهد، ارتش در خطوط مرزی همچنان حضور داشت تا در صورت نقض آتش بس و حملههای احتمالی ارتش عراق، آماده ی دفاع از کشورمان باشد. پس از سال یادشده بود که نیروهای ارتش رفته رفته به پادگانها بازگشتند و برنامههایشان را به صورت معمول، ادامه دادند.
نقش ارتش در بسیج نیروهای مردمی
لطفاً درباره ی نقش ارتش جمهوری اسلامی ایران در بسیج نیروهای مردمی، توضیح دهید.
امیر شاهین راد: آنچه مسلّم است، پس از پیروزی انقلاب و آغاز جنگ تحمیلی، مستشاران نظامی استخدام نشده بودند تا نیروهای مردمی کشورمان را آموزش دهند. بدیهی است که نخستین اقدام برای آموزش نیروهای مردمی، بسیج آنان است که خوشبختانه فرمان امام خمینی (ره) موجب سرازیرشدن اقشار گوناگون مردم به مساجد و پادگانها برای فراگیری فنون نظامی شد و در این میان ارتش هم به وظایف خود به بهترین شکل عمل کرد و به آموزشهای نظامی داوطلبان مردمی پرداخت و با در اختیار گذاشتن پادگانها، انبارهای سلاح و مهمات، نیروهای یادشده را هم برای دفاع از میهن اسلامی، مجهّز کرد. و به هیچ وجه نمیتوان نقش نیروهای مردمی را در پیشبرد دفاع مقدّس انکار کرد، زیرا آنان پس از آن که توسّط نیروهای نظامی آموزشهای لازم را فرا گرفتند، دوشادوش ارتش به عنوان یک نیروی مکمّل به دفاع از میهن اسلامی پرداختند.
در دوران دفاع مقدّس هرگاه که عملیات رزمی به صورت ترکیبی از نیروهای مردمی و ارتش انجام گرفت، اهداف آن بهتر و بیشتر تحقّق مییافت. در عصر حاضراصول جنگ در جهان شناخته شده است و به عبارت دیگر اگر چه ابتکار عمل و خلاقیّتهای فرماندهان جنگ را نمیتوان نادیده انگاشت، اما آن فرماندهای موفّقتر است که اصول شناخته شده و اثبات شده ی جنگ را بهتر اجرا کند و به این ترتیب با کمترین تلفات و هزینه به اهداف عملیات دست یابد.
امیرحسینی: قبل از آغاز جنگ تحمیلی نیروهای مردمی توسط ارتش در مساجد و پادگانها آموزش داده شدند و در بسیاری از عملیات ها هم به صورت ترکیبی وارد جنگ میشدند البته این کار به ابتکار شهید صیّاد شیرازی از کردستان آغاز شد او در کردستان با پیوند دادن ارتش، سپاه، پیشمرگان کرد مسلمان و بسیج توانست ضدانقلاب را شکست دهد و در ادامه این تجربه در جنگ تحمیلی هم توسط آن شهید بزرگوار به اجرا در آمد و موفّقیّتهای قابل توجّهی در عملیاتهای مشترک ارتش و سپاه بدست آورد. ارتش همچنین در آموزشهای تخصّصی سپاه مانند ستادی و عملیاتی نقش داشت که این آموزشها در نهایت زبان مشترک ارتش و سپاه بود که در عملیاتهای مشترک به پیروزیهای چشمگیر رزمندگان اسلام منجر شد. همکاریهای آموزشی ارتش و سپاه حتی پس از پایان جنگ ادامه یافت که از جمله میتوان به توسعه ی آموزشهای تخصّصی دافوس (دانشکده ی فرماندهی و ستاد) در سپاه اشاره کرد.
خون بر شمشیر پیروز است
ارتش عراق در آغاز حمله به ایران از 12 لشکر و 7 تیپ مستقل برخوردار بود که تعداد آنها تا پایان جنگ به 60 لشکر افزایش یافت، ضمن آن که در طول جنگ هم از حمایتهای همه جانبه برخوردار بود و در مقابل، کشورما در تحریم قرار داشت. با این وضع چه عواملی موجب شد ضمن شکست استراتژی سلطهجویانه ی دشمن، در برابرش موضع فعّال بگیریم و حتی به دشمن کمک کنیم؟
امیر بختیاری: با شروع جنگ تحمیلی که نیاز به سلاح و تجهیزات به نحو چشمگیری افزایش یافت، ارتش در کنار آموزش نیروی انسانی به ساخت ادوات و تجهیزات جدید پرداخت یا ساخت سلاحهای قبلی را افزایش داد و با تشکیل تیپ 58 متشکل از گردانهای شهادت و گسترش آن در سطح مناطق عملیاتی، نقش پراهمیّتی را در پیشبرد اهداف دفاع مقدّس ایفا کرد. ارتش، فرموده ی امام خمینی(ره) مبنی بر این که «خون بر شمشیر پیروز است» را نصب العین خود قرار داد و با این اعتقاد توانست حملات سهمگین دشمن را در هم کوبد و پیشروی کند. وجود چنین انگیزهای قوی در پرسنل ارتش بود که موجب غلبه بر کمبود تجهیزات نظامی در اوایل جنگ تحمیلی شد و پیروزی در عملیات گوناگون رزمی را به همراه آورد.
پیامدهای مثبت عملیات ترکیبی ارتش و سپاه
چه تحلیلی از همکاریها و روابط نیروهای مسلّح و به ویژه ارتش و سپاه در دوران دفاع مقدّس دارید؟
امیر شاهین راد: هر جا که ارتش و سپاه عملیات ترکیبی را انجام دادند و همکاریهای صمیمانهای داشتند، آن عملیات با موفّقیّت کامل انجام شد و بالعکس هرجا که همکاریهای ارتش و سپاه به شکل مؤثّر و دلخواه وجود نداشت، ما آسیب دیدیم.
امیرحسینی: اگر به تاریخ جنگ تحمیلی دقت کنیم میبینیم که، ارتش بعث عراق در چهل روز اول جنگ بیش از 13 هزار کیلومتر مربع از خاک کشورمان را اشغال کرد و در سال اول جنگ نیروهای مسلّح، صرفاً به انجام عملیات پدافندی و ایذایی به منظور متوقّف کردن و تثبیت نیروهای دشمن متجاوز پرداختند. در مرحله ی بعدی که از پنجم مهر ماه 1360 و با عملیات ثامن الائمه(ع) آغاز میشود، عملیات با استراتژی دفع متجاوز از سرزمینهای اشغالی انجام گرفته و در این مرحله که تا سوم خرداد 1361 و با آزادسازی خرّمشهر ادامه یافت، بیش از 10 هزار کیلومتر مربع از سرزمینهای ما آزاد شد. در یک تجزیه و تحلیل ساده به این نتیجه میرسیم که این پیروزیها در طول هشت ماه واقعاً شگفتآور است و میتوان گفت همه ی این پیروزیها بر اثر برکات همکاری و همدلیهای ارتش و سپاه و نیروهای مردمی بدست آمده است.
پشتیبانی رزمی و خدمات رزمی
تاکنون درباره ی یگانهای پشتیبانی و امدادرسانی به جبههها کمتر سخن به میان آمده است، که جا دارد در این مورد هم توضیح دهید.
امیر بختیاری: به طور کلی در امور نظامی دو نوع پشتیبانی وجود دارد. پشتیبانی رزمی (نظیر اقدام واحدهای توپخانه، هوانیروز، مهندسی و مخابرات) و پشتیبانی خدمات رزمی (مانند بهداری، ستاد تخلیه ی کشته شدگان و مجروحان جنگ، تأمین غذای رزمندگان و ترابری ). برای دانستن اهمیّت «خدمات لجستیکی» کافی است اشاره کنیم که براساس محاسبه ی یکی از فرماندهان ارتش طول نانی که در مدت هشت سال دفاع مقدس به یکی از یگانهای ارتش جمهوری اسلامی ایران داده شده برابر با سه دور کره ی زمین بوده است. این که ترابری ارتش بی وقفه سلاح، تجهیزات و همچنین آذوقه ی رزمندگان را از اقصی نقاط کشور به جبههها میرساند یا درگرمای شدید هوای تابستان خوزستان آب یخ رزمندگان را تأمین میکرد، ماجراهای بسیاری دارد که شرح تمامی آنها به سادگی ممکن نیست. همین قدر بگویم که در جنگ دوم جهانی محاسبه شده بود برای این که یک سرباز در خط مقدم بجنگد 14 نفر در پشت جبهه باید از او حمایتهای لجستیکی کنند، که این تعداد به دلیل پیشرفت فناوری و موتوریزه شدن خدمات پشت جبهه، اکنون 7 نفر است. در جنگ اول خلیج فارس که آمریکائیها موفق شدند عراق را از کویت بیرون کنند در پایان جنگ وقتی قرار شد به فرماندهان موفّق در بیرون راندن ارتش عراق از کویت نشان داده شود، نخستین نشان لیاقت و شجاعت به فرمانده ی لجستیک ارتش آمریکا در کویت اهدا شد. بنابراین نقش یگانهای لجستیکی در پیشبرد اهداف دفاع مقدّس انکارناپذیر است و اصولاً به درخشش آفتاب میماند که در ذات خورشید است! در کنار لجستیک ارتش، نقش جهاد سازندگی در دوران دفاع مقدّس را هم نمیتوان فراموش کرد.
امیرحسینی: در واقع نقش پشتیبانیهای ارتش از لجستیک جنگ از اسکورت کشتیهای حامل گندم و نفت شروع شده و تا تأمین آذوقه ی مردم و غذای گرم رزمندگان در طول جنگ تحمیلی ادامه داشته است.
امیربختیاری: ارتش جمهوری اسلامی ایران در طول دفاع مقدّس حدود 10هزار فروند کشتی نفتکش را در خلیج فارس و دریای عمان اسکورت کرد و اجازه نداد صدور نفت از کشورمان حتی برای یک روز قطع شود. ارتش همچنین توانست با توقیف یک فروند کشتی حامل سلاح برای عراق که با پرچم کشور دیگری رفت و آمد میکرد، با 18 هزار لوله 48 اینچی آن به کمک جهاد سازندگی، پلی به طول یک کیلومتر از «فاو» به جزیره آبادان نصب کند که از اقدامهای به یادماندنی لجستیکی در دوران دفاع مقدّس محسوب می شود.
سخن آخر
اگر درباره ی دوران دفاع مقدّس سخن دیگری دارید، بیان فرمائید.
امیر شاهین راد: آنچه در مورد دفاع مقدّس تاکنون صورت گرفته، بیشتر تعریفهایی از آن بوده است، در صورتی که باید نقاط قوّت و ضعف جنگ تحمیلی را مشخّص کنیم و به آیندگان انتقال دهیم. باید معلوم کنیم اگر ارتش ضعیف شد، در استقلال کشور چه تأثیری باقی میگذارد و یا کشورمان را چه خطرهایی تهدید میکند تا برای مقابله با آن، برنامهریزی داشته باشیم که در تمامی این موارد، تجربههای 8 سال دفاع مقدّس نقش و تأثیر دارد. همچنین باید ارزیابی و بررسی کنیم که هزینه و بهره ی جنگهای کلاسیک و غیرکلاسیک در دفاع مقدّس چه بوده است و چگونه می توان شعار جنگها را که «کشتن دشمن و کشته نشدن نیروهای خودی است» تحقّق بخشید.
امیر بختیاری: وقتی یک سازمان، سیستم یا ملّت همدل و همزبان و دارای وفاق ملّی باشند، دولت یک کشور به خوبی میتواند در برابر هر تهدیدی بایستد که یکی از ملزومات آن، برخورداری از یک ارتش نیرومند با نیروی انسانی آموزش دیده و ادوات و تجهیزات کافی و پیشرفته است.
امیرحسینی: هشت سال دفاع مقدّس برگ زرینی در تاریخ افتخارآمیز کشورمان است و به مثابه ی سرمایهای برای ملّت سلحشور ایران است تا در برابر تهدیدها و توطئههای دشمنان، در حال و آینده ایستادگی کند. و از افتخارات دوران دفاع مقدّس این است که پس از هشت سال حماسه و دفاع و مقاومت وجبی از خاک کشور جدا نشد و همین امر موجب عزت و افتخار و سربلندی ملّت بزرگوار ایران گردید و این عزت و سربلندی بدست نیامد مگر در سایه ی رهبریهای الهی حضرت امام خمینی(ره)، وحدت و یکپارچگی ملت، ایثارگری رزمندگان اسلام و خون پاک شهدایی که در این راه از هستی خود گذشتند. در پایان به روح پاک امام راحل و همه ی شهدای جنگ تحمیلی درود میفرستیم.
یکی از نهادهایی که در زمینه ی پژوهشهای دفاع مقدّس تشکیل شده، «هیئت معارف جنگ شهید سپهبد علی صیّاد شیرازی» است، که از مدتی قبل فعّالیّتش را آغاز کرده است. لطفاً بفرمائید نهاد یادشده چگونه ایجاد شده است و چه هدفهایی را دنبال میکند؟
امیر بختیاری: هیئت معارف جنگ به همت شهید صیاد شیرازی در سال 1372 به عنوان یک نهاد مردمی و مستقل، با بهرهگیری از کمکها و مساعدتهای نیروی زمینی ارتش و در محلی که از سوی این نیرو در اختیار هیئت قرار گرفته است، فعّالیّتهایش را آغاز کرد و رسیدن به هدفهایی را مورد توجّه قرار داد که مهمترین آنها عبارتند از: تدوین تاریخ دفاع مقدّس، انتقال معارف دفاع مقدّس به نسل جوان و ثبت و ضبط خاطرات فرماندهان برجسته ی جنگ در جبهههای نبرد حق علیه باطل، که این فعّالیّتها به صورت غیر سازمانی انجام میگیرد تا به این وسیله مسایل جنگ به زبان ساده به آگاهی ملّت ایران برسد.
می توان گفت «هیئت معارف جنگ» به عنوان یک سازمان پژوهشی غیرسازمانی در زمینه ی جنگ تحمیلی، یگانه سازمان پژوهشی از این نوع است که فعّالیّتهایش را با هدف انتقال تجربیات رزمی اعضایش به نسل جوان نظامی، از دانشگاه افسری امام علی(ع) نیروی زمینی آغاز کرده و در کنار این آموزشها و نقل خاطرات فرماندهان شرکتکننده در جنگ تحمیلی و توصیف عملیات گوناگون رزمی، از جنبههای تاکتیکی نیز مورد توجّه قرار گرفته است، «هیئت معارف جنگ» آموزشهایش را علاوه بر دانشگاه امام علی(ع) نیروی زمینی، به دانشجویان دانشگاههای نیروی دریایی، نیروی هوایی و فارابی هم توسعه داده است. به گونهای که در این خصوص 60 ساعت آموزشهای نظری و همچنین آموزشهای عملی و میدانی نیز هر سال در اردوگاه تلفیقی با شرکت دانشجویان 4 دانشگاه ارتش جمهوری اسلامی ایران در مناطق عملیاتی جنگ تحمیلی از شمال تا جنوب خوزستان به اجرا در میآید و در عین حال، دانشجویان به بازدید از مناطق عملیاتی میپردازند.
علاوه بر آن، انتقال تجربههای جنگ تحمیلی به دانشجویان وظیفه ی نیروهای زمینی، هوایی و دریایی هم تسرّی یافته است که طی یک برنامه ی مدوّن 10 ساعته ارائه میشود و در پایان هر دوره از دانشجویان نظرخواهی به عمل میآید. از سوی دیگر «هیئت معارف جنگ» تاکنون 70 عنوان کتاب در زمینه ی جنگ تحمیلی منتشر کرده است و حدود 150 عضو افتخاری دارد که در خصوص آموزش و نیز تدوین جنگ تحمیلی با هیئت معارف جنگ همکاری میکنند که از جمله به استادان افتخاری از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، جهاد سازندگی سابق، شرکت ملی نفت ایران، وزارت امورخارجه و دیگر وزارتخانهها و سازمانهایی که به نوعی در دفاع مقدّس نقش داشتهاند، میتوان اشاره کرد.
به این ترتیب باید گفت در زمینه ی تدوین تجربههای جنگ تحمیلی نه تنها موازی کاری صورت نمیگیرد، بلکه در این خصوص همکاریهای خوبی هم میان هیئت معارف جنگ و دیگر نهادها و موسسههای پژوهشی مرتبط با دفاع مقدّس، وجود دارد که امیدواریم بیش از پیش به نتایج دلخواه برسد. گفتنی است که هیئت معارف جنگ تاکنون حدود 20 هزار نفر از مشمولان وظیفه لیسانس، فوق لیسانس و دکترا را آموزش داده است و اهمیّت فعّالیّتهای آن به اندازهای است که پس از به شهادت رسیدن سپهبد صیّاد شیرازی و این تصوّر که دیگر نیازی به چنین نهادی نیست، به دستور مستقیم فرماندهی معظّم کل قوا « هیئت معارف جنگ» به فعّالیّتهایش ادامه داد و به این ترتیب نظر به اهمیّت آموزشهای هیئت معارف جنگ، فقط سه روز پس از شهادت امیر صیّاد شیرازی، کلاسهای آن تشکیل شد. در حال حاضر امیر سرتیپ ناصر آراسته، جانشین گروه مشاوران فرماندهی کل قوا، ریاست هیئت معارف جنگ را بر عهده دارد و گزارشهای این هیئت نیز به صورت مستقیم، تقدیم فرمانده معظّم کل قوا میشود.
انتهای مطلب