او انسانی بسیار مصمّم و جدّی بود و روحی بسیار بزرگ و عظیم داشت. افسری منضبط، ورزیده، باسواد، پرکار، علاقمند، دلسوز و بسیار شجاع و جسور بود که در انجام وظیفه هیچ چیز را جز رضای خداوند بزرگ در نظر نداشت. شهید آبشناسان که به حق یک اهل الله خالص بود در سال ١٣١٥ در تهران متولّد گردید. او بعد از گرفتن دیپلم وارد دانشکده ی افسری شد و پس از فارغالتحصیلی از همان ابتدا در شهرستانهای دور افتاده به خدمت مشغول گشت و به رغم همه ی مشکلات و نابسامانیها باهمّت و جدّیت کار میکرد. ورزیدگی و آمادگی بالای روحی و جسمی آن شهید همواره زبانزد بوده است. او در تمامی لحظات عمرش از اوان جوانی به ورزش و تحرک پایبند بود و در طول خدمت درجات پایینتر، همواره در سمت افسر ورزش یگان انجام وظیفه مینمود. به ورزش باستانی علاقه ی وافر داشت و همواره در منزل و محل کار و حتی در مأموریتها به این ورزش میپرداخت و همواره با ذکر نام مولیالمؤمنین (ع) الگوی جوانمردان بود و با یاد حق به پالایش تن و روان میپرداخت. آن شهید عزیز در آخرین روزهای عمر شریف خود نیز با وجود ٤٨ سال سن به گواهی همرزمانش هر روز صبح در محل کار به ورزش و آماده نمودن جسم خود میپرداخت و همیشه این شعر در دفتر کارش نقش بسته بود و هم اکنون نیز زینتبخش سنگ مزارش است. ما زنده به آنیم که آرام نگیریم / موجیم که آسودگی ما عدم ماست.
شهید آبشناسان علاوه بر این در ورزشهای دوو میدانی، والیبال، بسکتبال، پینگ پنگ ، شنا ، سوارکاری و جودو صاحب مهارتهای بالایی بود و در رشته ی کوهنوری نیز در مسابقهای که در سال ١٣٥٧ در کشور اسکاتلند در بین تکاوران برگزیده ی ارتشهای چندین کشور دنیا برگزار شده بود همراه با همکاران دیگر خود به مقام اول دست یافت و قدرت خود و ایران را به رخ کشورهای صاحب نام کشاند.شهید آبشناسان به رغم جدّیت و قاطعیّت ازخلق و خوی بسیار رئوف و مهربان برخوردار بود افراد کم کار و ضعیف از او ناراضی بودند و افراد زحمتکش و پر کار او را به عنوان سمبل و الگوی خود پذیرفته بودند. او هیچگاه بیکار نمیماند و هنگامی که در منطقه ی عملیّات بود و یا در مدت کوتاه استراحت، به مطالعه و تفکّر مشغول بود. وی به استاد شهید مطهری بسیار علاقمند بود و بیشتر کتب و جزوات استاد شهید را مطالعه و یادداشتبرداری کرده بود. او در کارهای خود همواره به خدا توکّل میکرد و آنجا که به یقین میرسید دیگر کوچکترین شکی به خود راه نمیداد. نماز را در اول وقت اقامه میکرد و برای نماز جماعت اهمیّت بسیاری قائل بود و با تشویق و تأکید فراوان کارکنان خود را به نماز جماعت دعوت میکرد. او بر سر یک سفره با سربازان و دیگر کارکنان غذا میخورد و تأکید داشت بعد از نماز جماعت همه ی افراد در نمازخانه و سر یک سفره و از یک غذا میل کنند. شهید والامقام امیر سرلشکر آبشناسان، در انجام مسئولیتهای نظامی نیز همچون دیگر فرماندهان دلاور ارتش اسلام خود را وقف خدمت به میهن اسلامی نموده و با ویژگیهای شخصیتی خود عنصری تعیینکننده در صحنه ی مقابله با دشمنان و دفاع از تمامیّت ارضی کشور به شمار میرفت. او که خود در کسوت نیروهای ویژه متخصّص جنگهای چریکی بود در عملیّاتهای نفوذی فراوان ضربات بسیاری بر دشمن وارد آورده بود. به حرفه ی خود به شدت علاقه داشت و معتقد بود که در جنگهای چریکی نسبت به عملیّات منظم اگر حساب شده و دقیق عمل شود با امکانات کمتر و تلفات و ضایعات ناچیز میتوان تلفات و ضایعات زیادی به دشمن وارد ساخت و دشمن را از درون و برون متلاشی نمود. شهید آبشناسان در اوایل جنگ تحمیلی مسئولیّت یکی از تیپهای لشکر ٢١ حمزه را به عهده داشت لیکن با تشکیل ستاد جنگهای نامنظم به آن ستاد پیوست و با تعدادی معدود از بسیجیان داوطلب، عملیّات چریکی خودرا در منطقه ی دشت عبّاس شروع کرد و در مدت کوتاهی تلفات سنگینی به نیروهای عراقی وارد نمود. او در یک عملیّات نیروهای دشمن را در عمق مواضع پدافندشان به کمین انداخت و تعداد بسیاری از آنان را به هلاکت رساند و چندین نفر را نیز به اسارت درآورد. وجود این شهید در هر منطقه دشمن را مضطرب و نگران می ساخت و در برابر آن آرامش وامنیت خاطری را برای روستاییان آن منطقه فراهم میکرد و خاطره ی دلاوری های او همچنان در ذهن بسیاری از آنان باقی است.
در سال ١٣٦٢ به فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهداء منصوب شد. او به سرعت به سازماندهی نیروهای ارتش و سپاه همّت گماشت و در کنار دلاورمردی دیگر از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یعنی شهید بروجردی با هماهنگی کامل و در حد اعلاء و با پشتکار و تلاش شبانهروزی و استقرار واحدهای نظامی در مناطق تردد و نفوذ ضدانقلاب از هرگونه تحرک آنان ممانعت به عمل آورد. در پی آن عملیّات پاکسازی شهر بوکان از وجود ضد انقلاب نیز با موفقیت انجام گرفت و سپس محور سردشت پیرانشهر که از جنگلهای انبوه آلواتان و کوههای سر به فلک کشیده و تنگههای پر پیچ وخم و نهرهای متعدد عبور میکنند با تلاش وی، شهید بروجردی ، شهید ناصر کاظمی و جمعی دیگر از رزمندگان ارتش و سپاه پاکسازی و بازگشایی شد. بازگشایی این محور، منطقه ی وسیع و بسیار حساسی را از لوث وجود ضد انقلاب پاک نمود و ضربه ی محکمی را بر دشمن وارد آورد و در حقیقت طومار کثیف آنان را در هم پیچید. به دنبال این پیروزی درخشان حضرت امام (ره) نیز پیام بسیار مهمّی را برای رزمندگان اسلام در منطقه ی عملیّاتی قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع) ارسال فرمودند. شهید امیر سرلشکر آبشناسان در سال ١٣٦٤ به فرماندهی لشکر ٢٣ نیروهای ویژه ی هوابرد منصوب شد. او در مدت کوتاه فرماندهی خود در این لشکر تحوّلات بزرگی به وجود آورد واین یگان را منشاء خدمات بسیاری ساخت.
سرانجام روح بزرگ والهی شهید آبشناسان قفس تن را در عملیّات قادر گشود و درحالی که همچون یک سرباز شجاع در خط مقدم به نبرد با دشمن مشغول بود به سوی معبود خود شتافت و شرف شهادت را برافتخارات بیشمار خود افزود. مردن در بستر شایسته ی او نبود و دنیا برای روح بزرگ اوتنگ مینمود. او به خدای خود پیوست و در حالی که نمونه ی شایستهای از یک نظامی مسلمان و فرماندهای شجاع و مدبّردر ارتش قدرتمند ایران اسلامی بود نام خود را تا ابد جاودان ساخت. « شهید صحرا» لقبی بود که اهالی دشت عبّاس به او داده بودند. شهید سرلشگر «حسن آبشناسان» فرمانده ی پیروز قرارگاه حمزه سیدالشهدا و لشگر ٢٣ نیروهای مخصوص مصداق کاملی از زاهدان شب و شیران روز بود.
در سال ١٣١٥ در خانوادهای مذهبی در تهران چشم به جهان گشود. فرمانده ای مردمی که قبل و بعد از انقلاب اسلامی با دارا بودن ویژگیهای پهلوانی و جوانمردیآمادگی جسمانی فوقالعاده و نیایشهای شبانه ی مهمیز کشیده بود و در صحنههای نبرد همچون صاعقهای به دشمنان فرود میآمد. در عملیّات گشتی و شناسایی این فرمانده ی رشید اولین اسرای عراقی را به اسارت نیروهای اسلام درآورد و هم او بود که در هنگام فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا با ایجاد هماهنگی کامل بین نیروهای ارتش و سپاه ضربات خرد کنندهای بر پیکر نیروهای ضد انقلاب و حامیان بعثی در منطقه ی کردستان وارد آورد. شهید «تیمسار آبشناسان» اندوختههای علمی و نظامی عمیق خود را طی دورههای متعدّد نظامی نظیر دوره ی دانشگاه افسری (مقدّماتی و عالی رستهای ) دانشکده ی زبان، چتربازی و رنجر، دوره ی تکمیلی تکاور و کوهستان را در اسکاتلند با هوش سرشار و آمادگی جسمانی در هم آمیخت. «تیمسار آبشناسان» با ایمان کامل و صداقت در کار، رهبری و هدایت زبدهترین افراد نظامی را برعهده گرفت. مردانی که با علاقه ی خاصی دستورهای فرمانده ی خود را به اجرا میگذاشتند و برای شرکت در سختترین و تخصّصیترین عملیّات پشت سر فرمانده ی رشید خویش داوطلبانه شرکت مینمودند.
«امیر سرتیپ آراسته» که خود از شاهدان زنده ی دفاع مقدّس است شبی را به خاطر دارد که شهید آبشناسان خاضعانه از اینکه خداوند قادر و توانا او را در انجام عملیّاتهای متعدد دشمن شکن به پیروزی رسانده به درگاه احدیّت شکرگزاری مینماید و خاشعانه از خداوند می خواهد که او را به جوار خویش فرا خواند. تا اینکه فردای همان شب یعنی در تاریخ ٨/٧/٦٤ حضرت باری تعالی دعای بنده ی خاص خود را اجابت کرد و او به لقاء الله پیوست.
انتهای مطلب