گروه تاریخ برهان/ حسین نادریان؛ وقوع انقلاب اسلامی اگرچه باعث فروپاشی حکومت پهلوی در ایران شد، اما حامیان غربی این رژیم و بهطور ویژه آمریکا همچنان ایران را در صف متحدین خود میدیدند. از این رو تصرف لانهی جاسوسی آمریکا، دنیای غرب را در شوک و بهت فرو برد. از این پس بود که غرب دانست، حکومت روی کار آمده در ایران نسبت به نظم موجود در عرصهی جهانی نگاهی چالش انگیز دارد. از این رو از همان ابتدا فشار بر جمهوری اسلامی برای قبول بازی در چارچوب سیاست بینالملل آغاز شد.
غرب بیش از همه تلاش نمود از حربههای تهدیدآمیز استفاده نماید. از جمله سیاستهای قهریهی غرب در این رابطه، حربهی تحریم بود. این شیوه که از زمان بحران تسخیر سفارت آمریکا با شدت هرچه تمامتر آغاز شد، در زمان جنگ نیز ادامه یافت. اما پس از آنکه فروپاشی شوروی باعث ایجاد نظمی نوین در عرصهی بینالمللی شد و آمریکا خود را بیرقیب و تنها ابرقدرت جهان میدانست، عرصهی روابط بینالملل نیز در روندی تدریجی شکلی متصلبتر و غیرقابل انعطافتر به خود گرفت.
در چارچوب این نظم، تمامی کشورها میبایست به قراردادهای تحمیلی نظام بینالملل که از نظر تاریخی مبتنی بر خواستههای قوای پیروز در جنگ جهانی دوم است، گردن نهند. اینگونه است که حتی پیشرفتهای صلحآمیز هستهای یک کشور نیز قابل تحمل نبوده و نیست. تحریمهای اخیر نفتی در مورد جمهوری اسلامی را نیز در همین راستا میبایست تحلیل نمود.
بر این اساس مقالهی حاضر در تلاش است تا طی گزارشی با بازگشت به ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، مروری تحلیلی به رویکرد تحریمی غرب در قبال ایران داشته باشد. این مقاله تحریمهای غرب در قبال ایران را از زاویهی تحریمهای ایالات متحده و اروپا مورد بررسی قرار میدهد و سپس میزان تأثیرگذاری آن را در تغییر مسیر جمهوری اسلامی از خواستههای خود بیان میکند.