برابر اطلاع واصله، شهدای درگیریهای روز 60/11/23، 43 نفر از نیروی زمینی گزارش شده بود. در این روز به من ابلاغ شد؛ در منطقه شهر بستان مواضع جدیدی را اشغال کنیم تا بتوانیم عمق بیشتری از مواضع دشمن را بویژه در خاک عراق گلولهباران نماییم. بویژه پاسگاههای فرماندهی دشمن در خاک عراق و مناطق حساس مرزی و نفت خیز را تا فشار از روی نیروهای خودی در تنگ چزابه برداشته شود، ضمن اینکه دشمن را که از نظر روحی در وضع مناسبی قرار ندارد، بیشتر تحت فشار روحی و روانی قرار دهیم زیرا گلولهباران عمق دشمن با توپهای 175مم خودکششی مطمئناً روحیه دشمن آنان تخریب میکرد. کشیدن آتشبار توپخانه دور برد ما به جلو این امکان را برایمان فراهممیکرد تا بتوانیم نقاط نفت خیز و چاههای نفت عراق را در آن سوی مرز مورد تهدید قرار دهیم. با توجه به دستور صادره، به سرعت موضع آتشبار را یک خیز به جلو کشیدیم و در شمال کرخه حوالی بستان مستقر شدیم. چون فاصله جابهجایی کم بود، خیلی زود مواضع جلو را اشغال کردیم و از موضع جدید اجرای مأموریت کردیم و اهداف از پیش تعیین شده را زیر آتش گرفتیم. در این روز، آتشبار ارکان نیز تغییر موضع داد و کمی به جلوتر آمد و تعدادی از نفرات آتشبار در موضع جدید استقرار یافتند. دلیل دیگر تغییر موضع این بود که دشمن مواضع ما را شناسایی کرده بود و اغلب زیر آتش توپخانه و بمبارانهای هوایی قرار داشتیم. لذا تغییر موضع به ما فرصت میداد که برای مدتی از زیر فشار گلولههای دشمن و بمبارانها رهایی یابیم، هرچند مواضعمان خیلی زود کشف میشد اما تغییر مواضع لازم بود.
روز60/11/26 هوا نیمه ابری بود، لذا هواپیماهای دشمن در آسمان منطقه ظاهر نشدند. در نتیجه بهتر توانستیم کارهایمان را انجام دهیم. درگیری توپخانه در تنگ چزابه، نیسان، طراح نسبت بهروزهای گذشته کمتر شده بود و طرفین درگیر مشغول آماده سازی مواضع جدید خود بودند و آماده میشدند تا عملیات جدیدی را در منطقه چزابه و رودخانه نیسان انجام دهند. جابهجایی یگانهای لشکر16 زرهی با یگانهای لشکر92 زرهی نیز به سرعت ادامه داشت. تیپ2 زنجان به واسطه تلفات وارده در عملیات پدافندی تنگ چزابه، از منطقه خارج و تیپ3 لشکر92 زرهی در این روز مسئولیت منطقه را عهده دار شد. نیروهای تیپ2 زرهی لشکر16 زرهی در عملیاتهای چند شبانه روز گذشته واقعاً مردانه، جانانه و قهرمانانه جنگیدند اما تلفات تیپ2 زنجان زیاد و قابل توجه بود. ولی خداوند در آن شبهای سخت و طولانی همراه آن مردان بزرگ بود و آنها را یاری کرد. در این روز، فرمانده توپخانه لشکر92 زرهی با یگانهای سازمانی و زیر امر خود مسئولیت منطقه را با یک برتری آتش نسبت به دشمن آزمود. چند سری آتش شبه آتشتهیه توسط توپخانههای خودی اجرا شد تا عکسالعمل توپخانههای دشمن مشخص و بهتر شناسایی شوند. تعداد گلولههای روشنکننده در این شب نسبت به شبهای گذشته بیشتر بود و درگیریها و تیراندازیها به صورت ایذایی اجرا شد و حجم آتش در نزدیکی صبح بیشتر بود. بر اساس گزارشهای دریافتی آمار شهدا در این روز هفت نفر بود.
روز60/11/27، مشغول تحکیمموضع و در حال تکمیل سنگرها بودیم. به علت ابری بودن آسمان از حملات هوایی دشمن خبری نبود و کارها با سرعت انجام میگرفت که فرصت بسیار خوب و مناسبی بود. نفرات به علت جابهجایی و فعالیت بسیار خسته بودند ولی همچنان به فعالیتشان ادامه میدادند. عصر این روز هوا بارانی شد و تاریکی و ظلمات شب بسیار زیاد بود. بارش شدید باران ادامه داشت و به علت عدم تکمیل سنگرها دچار مشکل شدیم. اما ما دیگر افراد یکسال گذشته نبودیم زیرا به تحمل سختیها و مصائب عادت کرده بودیم و مقاومتمان بیشتر شده بود.
روز 60/11/28، آسمان کاملاً صاف بود. در ساعات 1030،1130و1230هواپیماهای دشمن به شدت مواضع ما را بمباران کردند که خوشبختانه به کسی آسیبی نرسید. پس از این بمبارانها، شهر بستان نیز دو بار بمباران شد. تبادل آتش توپخانه نیز در منطقه چزابه به شدت ادامه داشت. فشار سنگینی روی کلیه نیروها بود که به وضوح مشخص بود ولی همه با روحیهای عالی میجنگیدند. همه میخواستند جنگ هر چه زودتر با پیروزی رزمندگان اسلام به پایان برسد لذا رزمندگان اسلام فعالیت چشمگیری داشتند. دیدبان مستقر در دبیه در ساعت 1500 برای انجام مأموریتهای آتی و توجیه به گردان احضار شد و پس از اخذ دستورات لازم قرار شد ساعت 0700 روز بعد به دیدگاه اعزام شود. جناب سرهنگ پورمهران و سرهنگ شهنام برای هماهنگی ساعت1800 به قرارگاه جدید گردان آمدند و اظهار داشتند؛ عملیاتی در پیش است که انشاالله آن هم با پیروزی به انجام خواهد رسید.
گردانهای توپخانه 312، 315، 318،320،330،343،388، و آتشبار یکم گردان305 و آتشبار یکم گردان369 کاتیوشا و آتشبار یکم گردان376 کاتیوشا و آتشبار یکم گردان301 در منطقه مستقر بودند تا عملیات آینده را انجام دهند.
صبح روز 60/11/29 دیدبان جدید گردان، بعد از توجیه کامل به دیدگاه تپه 183در تنگ چزابه اعزام شد و در ساعت0900 روی مواضع توپخانههای تأثیرگذار دشمن و نقاط حساس در منطقه ثبت تیرهایی را انجام داد تا برای عملیات آینده، آتشهای توپخانه ما مؤثرتر باشد. هواپیماهای دشمن در این روز پنج بار مواضع ما را بمباران کردند. حمل و نقل و تحرک یگانها در این روز که برای تدارک یک حمله آماده میشدند، به سرعت ادامه داشت. تبادل آتش در این روز در منطقه بستان و نیسان ادامه داشت و هوا سرد و آفتابی بود.
فرمانده گردان، سرهنگ آجوری از حوادث روز جمعه سیام بهمن ماه در دفتر ثبت روزانه خود نوشته است:
ساعت 1030 هواپیماهای دشمن مواضع آتشبار ارکان گردان را بمباران کردند. از محل بمباران بازدید کردم؛ بجز معجزه، هیچ چیز دیگری را نمیتوانم بگویم و تصور کنم. انفجار بمبها نفرات رده 2 تعمیراتی گردان را به اطراف پرتاب کرده بود ولی بحمدالله همه نفرات جان سالم به در برده بودند. راننده جرثقیل بسیج، منصور حسنی نیز به طور معجزه آسایی سالممانده بود. در این روز جمعاً شش بار مواضعمان بمباران شد. در ساعت1500جناب سرهنگ پورمهران به قرارگاه گردان آمد و دستور و زمان حمله را به من ابلاغ کرد. فرماندهان آتشبار را احضار کردم و دستورات لازم در مورد عملیات را به آنها داده و در مورد کارهایی که میبایست انجاممیدادیم، هماهنگی کردیم. تمامی هماهنگیها با فرماندهان آتشبار و افسران ستاد گردان انجام شد. در ساعت1730 و1800 از آمادگی آتشبارهای یکم و دوم که در حوالی بستان مستقر بودند، بازدید کردم. تمامی نفرات آمادگی عملیات را داشتند و همه وسایل و تجهیزات مهیا بود.
منبع: توپخانه دوربرد در سال 1360 ؛ اصلاني، علی اکبر،1398 ، ایران سبز، تهران
انتهای مطلب