درپی آن، در ساعت 11:53، دو فروند ناوچه «اُوزا» و یک فروند «پی-6» در منطقه ظاهر میشوند که «اف4» پوششِ هوایی با موشکهای هوا به زمین به روی آنها آتش باز کرد. برابر گزارش خلبان، انهدام یکی از ناوچهها تأیید میشود، اما پس از چند دقیقه خلبان اعلام کرد که موتور چپ هواپیما آتش گرفته و منطقه را ترک میکند. امّا این هواپیما هرگز به آشیانه بازنگشته و ایستگاههای رادار هم گزارشی از هواپیماهای دشمن در نزدیکی این هواپیما نمیدهند. روشن نیست که چگونه این هواپیما سقوط کرده و چه سرنوشتی برای هردو خلبان رقم خورده است. در پیِ این سانحه هوایی، جستجو برای نجات هر دو خلبان صورت گرفت، ولی تا غروب آفتاب اثری از آنان یافت نشد[1]. به هر ترتیب، آخرین مرحله جستجو و نجات با چهار فروند بالگردِ «اِس اِچ-3دی» و یک فروند بالگرد «آ.بی-212» در روز نهم آذر انجام شد. در نتیجه، 20 جلیقه نجات خالی و دو نفر عراقی که یکی از آنها زنده بود، از آب گرفته شد ولی، اثری از خلبانانِ هواپیمای «اف4» (سرنگون شده در روز قبل) بدست نیامد. با غروب آفتاب، ادامه عملیات به روز بعد موکول شد.
ت ـ نتایج و بازتاب عملیات مروارید
نکته برجستهای که میتواند در تحلیلِ ارزشهای تاکتیکیِ عملیاتِ مروارید (در حوزه آموزش و ارزیابی) مورد توجه قرارگیرد، نظمِ عملیاتیِ نهاجا در پیگیری جزئیاتِ نبرد و توالیِ رویدادهای آن است. با آغاز درگیریِ تهاجمی و مقتدرانه توسط نیروی دریاییِ ارتش و برتریِ کاملاً یکطرفه پیکان در صحنه نبرد (که با پشتیبانیِ هواییِ جنگندههای نهاجا همراه بود)، دشمن متوجه عمق عملیات و بازتابِ احتمالیِ آن شده و درصددِ تقویتِ مواضع خود برآمده بود. اعزام ناو نیروبرِ «پولْنانسی» میتوانست به بازپسگیریِ سکوی اَلبَکْر و جبرانِ بخشی از این شکست سنگین منجر شود. امّا جدّیت نداجا و نهاجا در نتیجهگیری از مأموریت، ترفند دشمن را خنثی کرد. البته آگاهی و تعهدِ افسر رابطِ نداجا در پست فرماندهیِ پایگاه ششم و شناخت وی از سامانههای شناورِ دشمن را نیز نباید نادیده انگاشت. در این راستا، نیروی هوایی تصمیم به شلیک تیر خلاص را گرفته تا عملیاتِ مروارید با قهرمانیِ ناوچه پیکان، برتریِ بلامنازعِ نداجا در خلیج فارس در یک عملیات مشترکِ رزمی، فرجامی افتخارآمیز دربر داشته باشد.
در یک نگاهِ کلّی، دستاوردهای 48 ساعت نبرد مداوم عملیات مروارید را میتوان بهصورت زیر خلاصه نمود:
- انهدام سکوهای نفتی «اَلبَکْر»- «الاُمّیه» و محروم ساختن دولت عراق از صدور نفت از طریق این سکوها؛
- قطع خطوط مواصلاتی دریایی عراق بهخصوص در کانال خورعبداله در شمال خلیج فارس که به دلایل سیاسی، نظامی، اقتصادی و پشتیبانی نیروهای رزمنده، برای ایران اهمّیت فوقالعادهای داشت؛
- انهدام توانِ دریایی عراق بهمنظور کسبِ سیادت دریایی؛
- انهدام سامانه هشدار سریع دشمن مستقر در اسکلههای اَلبَکْر و الاُمّیه؛
- پایان دادن به عملیات ایذایی شناورهای دشمن علیه شناورهای تجاری ایران که در حال تردد به بنادر امام و ماهشهر بودند.
یکی از بازتاب بسیار ژرفی که این عملیات بر روند جنگ داشت، برهم خوردن قرارداد ساخت و واگذاری چهار فروند «فریگیت» از کلاس «لوپو» یا (گرگ) بههمراه هفت فروند ناوچه توپدار «اتوملارا» از سوی ایتالیا به نیروی دریایی ارتش عراق بود. نظر به این که قرارداد تسلیحاتی مورد اشاره و واگذاری اقلام مزبور در سال 1978 منعقد شده بود، دولت ایتالیا بنابر پافشاری ارتش عراق درصدد بود تا این شناورها را هرچه زودتر به نیروی دریایی عراق واگذار کند.
درنتیجه، براثر سیادت دریایی ایران، دیگر ایتالیا نمیتوانست شناورهای خریداری شده را به عراق تحویل دهد. چرا که سازههای بندری عراق درپی بمبارانهای هوایی ارتش ایران، توانایی و ظرفیت نگهداری و پذیرش آن ناوهای خریداری شده را از دست داده بودند و اگر میخواستند به بندرهای کشورهای عربی خلیج فارس بروند، ممکن بود دامنه جنگ به آن بندرها و آن کشورها نیز کشیده شود. ضمن این که نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با حمایت هوایی نهاجا مانع عبور آنها از تنگه هرمز و آبهای خلیج فارس میشد. حال باتوجه به روند جنگ باید اذعان داشت، چنانچه این چهار فروند فریگیت و هفت فروند ناوچه جنگی بهدست نیروی دریایی عراق میرسید، دست اندازی او برآبهای خلیج فارس گسترده و تأمین آسمان و سیادت نداجا در این منطقه مشکل میشد. با این اوضاع نابسامان جنگ، ژنرالهای ارتش عراق شکست در پیشروی در سرزمین و گرفتن خاک ایران را ناشی از گونههای جنگافزارهای کهنه و دیرپای اتحاد جماهیر شوروی خواندند و صدام آنرا پذیرفت. به این ترتیب، رویکرد دگرگون کردن سامانه تسلیحاتی ارتش عراق از جنگافزارهای شرقی روسی و چینی به جنگافزارهای غربی در دستور کار دشمن قرار گرفت[2].
پس از اجرای این عملیات، از تعدادی از خلبانان شرکتکننده، به عنوان قهرمانان جنگ با نامگذاری خیابان به اسامی آنان تجلیل به عمل آمد. در این راستا میتوان به نامگذاری خیابانی در شیراز به نام سروان عباس دوران، خیابانی در تبریز به نام سرگرد منوچهر محققی و دو خیابان در تهران نیز به نام سروان علی بختیاری و سروان رضا سعیدی … اشاره کرد!
منبع: نبردهای هوایی ایران، سرتیپ2 خلبان حسین خلیلی، 1398، ایران سبز، تهران
[1]– مسافران ابدیِ این پرواز، دو تن از خلبانانِ نهاجا به نامهای «سروان حسن مفتخری و ستوانیکم کاظم روستا»بودند.
[2] – مسبوق، محمد و علیرضا جواهری (1394) «مروارید: حماسه بزرگترین عملیات مشترکِ هوا – دریا» تهران: مرکز انتشارات نهاجا، صص 186-96.
انتهای مطلب