روی است و جاده خرمشهر- اهواز نیز به تصرف نیروهای عراقی درآمده است. امّا از گزارشهای پروازهای شناسایی و گشت و مراقبت مسلحانه نهاجا چنین برمیآمد که نوع حرکت دشمن، حرکتی عجولانه و سـریع به سمت شرق است تا بخشهای وسیعتری از استان خوزستان را برابر نقشه شماره 2-2 متصرف شود. برای خنثی کردن این حرکت، دو پایگاه محوری و حساسِ دزفول و بوشهر بسیج شدند تا پیشروی دشمن را حتیالمقدور در استان خوزستان متوقف سازند. در این رابطه افسران زمینی که در پایگاههای هوایی به عنوان افسران رابط حضـور داشتند، اطلاعات خوبی را در اختیار عوامل عملیات پایگاهها قرار میدادند. برای مثال؛ نخستین گروهی که برای کمک و تقویت نیروهای رزمنده زمینی توسط هواپیماهای هرکولسِ «ث-130» وارد فرودگاه اهواز شدند، افرادی از گردان148 پیاده متعلق به لشکر77 (پیروز) خراسـان بود که از مشهد آمده بود و به منطقه اعزام میشدند، اما کدام منطقه؟ دشمن در غرب اهواز با لشکر9 زرهی، دو گردانی که از لشکر92 زرهی جمعی تیپ یکم در مقابل او بودند را آنچنان درهم کوبیده بود که همگان بر این باور بودند که در روز چهارم، دشمن اهواز را از سه طرف محاصره خواهد کرد.
حال در چنین شرایطی باید گفت که اصولاً این خط بهطور فرضی از دهلران تا پل نادری و ادامه خط تا چنانه و تپههای اللهاکبر و غرب سوسنگرد، دارخوین تا خرمشهر کشیده شده بود و خلبانان مجاز بودند در غرب این محور اهدافی را که به صورت تصادفی و چشمی مشاهده میکردند منهدم کنند. البته موقعیت تیپ2 زرهی در شمال دشتِعباس و عینخوش از قبل مشخص بود و حتی برخی از تانکهای لشکر10 زرهی عراق را خلبانان پایگاه هوایی دزفول در فاصله چندصد متری مواضع پدافندی تیـپ مزبور بمباران کرده بودند. لیکن بهرغم تلاش بیوقفه نهاجا، تا پایان روز چهارم مهرماه مشخص شد که دیگر روزنه امیدی به نجات مناطق خودی و شهرهای مرزی در کار نیست. مهرآن، دهلران، موسیان، نهرِعنبر، عینخوش، امامزاده عبـاس، فــکـه، بستان، هویزه، طلایه، کوشک، شلمچه اینها نقاط مهم مرزی بودند که همه به تصـرف دشمن درآمده بودند و سقوط رادار دهلران قطعی و سقوط پایگاه دزفول نیز دور از تصور نبود. لذا همزمان خانوادههای کارکنان پایگاه با کمک مردم دزفول[1] توانستند، منازل سازمانی را ترک و با قطار یا دیگر وسائط نقلیه راهی شهرستانها و روستاهای دور و نزدیک محل تولد خود شوند.
در این میان، گزارشهای یورش ارتش عراق به پاسگاهها و گسترش یورشها از زمین به هوا و از هوا به دریا و یورش به شهرها و روستاهای مرزی به تندی به پایگاه هوایی و به گوش فرماندهان و خلبانان میرسید، تا جاییکه نیمههای شب پایگاه راداری پدافندهوایی در تپههای «ابوصلیبیخات» در 60 مایلی جنوبغرب پایگاه هوایی دزفول از سوی آتش توپخانه دشمن تهدید میشد. چند ساعت پس از نیمروز که بمبارانهای هوایی هم تا اندازهای روان کارکنان پایگاه هوایی، ایستگاه راداری و پایگاههای موشکی سایت 4 و 5 را آزرده بود. در این گیرودار برخی از کارکنان ایستگاه دهلران به بهانههای مختلف تلاش داشتند به نحوی این محل را ترک کنند. چراکه برای آنان مسلم بود، این سایت به زودی سقوط خواهد کرد. از این روی، سایت رادار دهلران که نقش کلیدی در رویارویی با هواپیماهای جنگی دشمن را داشت، تأمین نداشت و از گزند یورش دشمن در امان نبود و حتی شمار اندک رزمندگان زمینی برای دفاع سرزمینی در سراسر استان هم کفایت نمیکرد و به ناچار درخواست پشتیبانی آتش هوایی به صورت اضطراری داشتند[2]! درنتیجه همانگونه که متصور بود، چشم آسمان خوزستان در همان روزهای نخست، با بمباران و گلولهباران ابتدا غیرعملیاتی شد و سپس در مورخ 6/7/59 سقوط کرد و 83 نفر از کارکنان قهرمان این ایستگاه مفقودالاثر، اسیر یا شهید شدند.
تصویر شماره 4-2
صحنهای اسفناک از دکل منهدم شده و اشغال ایستگاه رادار دهلران توسط لشکر10 زرهی دشمن
با سقوط کامل رادار دهلران و اشغال آن توسط لشکر10 پیاده – مکانیزه عراق، مشکلی دیگر بر سامانه مراقبت و کنترل پدافند هوایی کشور افزوده شد، چراکه سامانههای راداری مستقر در دزفول و اهواز بهعلّت پدیدههای جوّی و جغرافیای خاص منطقه، قادر به کشف هواپیماهای دشمن در ارتفاع پست نبودند. به علاوه، شمار جنگندههای آماده و یا موجودی هواپیماهای «اف14» نیز در سطحی نبود تا ارتفاع پست را در تمام زوایا در این منطقه پوشش دهند. در حقیقت، دشمن با استفاده از چنین نواقصی عملیات راهبردی خود را طرحریزی و ضربات هوایی را به شهرها، مراکز اقتصادی-صنعتی و حیاتی کشور وارد میساخت. البته به دلیل کوهستانی بودن اغلب معابر مرزی، با این فرض که در تمامی تأسیسات و اماکن حیاتی کشور جنگافزار زمین به هوا مستقر میشد، بازهم دشمن مسیرهای نفوذی را میتوانست پیدا و عملیات خود را طراحی کند.
منبع: نبردهای هوایی ایران، سرتیپ2 خلبان حسین خلیلی، 1398، ایران سبز، تهران
[1] – پس از یورش ناجوانمردانه ارتش بعث عراق، مردم انقلابی دزفول بلافاصله به کمک خانوادههای کارکنان نهاجا در پایگاه چهارم شتافتند و با تدابیر مقتضی خانوادههای این عزیزان را به شهرهای محل اقامتشان راهی نمودند.
[2] – به همین دلیل درخواست پشتیبانی هوایی وقتی تصویب و اجرایی شد که ایستگاه کلیدی رادار دهلران به دست دشمن افتاده بود و لاجرم، خلبانان پایگاه چهارم شکاری در روز هفتم مهر مأموریت یافتند تا علیرغم میل باطنی سایت اشغال شده را بمباران نمایند.
انتهای مطلب