در هر صورت پلاك، لباس، انگشتر، تقويم، نوشته یا كارت شناسايي براي شناسايي استفاده ميشود؛ چون صورت و چهره شهید که باقی نمانده است تا بتوان او را شناسایی کرد فقط چند تکه استخوان است و لباس پوسیده. اگر علائمی نبود یا ناقص بود از همرزمش سوال ميشود. از فرماندهانی که هستند سوال میشود. بر اساس منطقه عملياتي که جنازه کشف شده به طرح عملياتي مراجعه ميكنند كه اينجا مربوط به كدام يگان بوده است. چه یگان هایی در آن عمل کردهاند. به این وسیله برخي از شهدا شناخته ميشوند، برخي ناشناس ميمانند. در زمان جنگ همه این کارها در حیطه اختیارات فرماندهان بود، از لحظه تخلیه مجروح تا درمان یا تخلیه پیکر شهید (اگر به دست میآمد) و منطقه و عملیات اجازه تخلیه پیکر را میداد انجام میگرفت. حالا لشکری کوچک در جنگ بزرگی شرکت کرده و هركس كه شهيد شده فرمانده به بالاي سر او رفته است و مسئولیتش را معمول داشته، شهدا را شناسایی و به معراج شهدا تخلیه نموده، البته جنازه شهيد را همرزمان و ديگران به مركز تخليه شهدا بردهاند. از جوان تا پير.
اين فرمانده در همه مراحل مجروح شدن تا لحظه شهادت، انتقال و تخليه پیکر شهدا مسئوليت خود را ايفا كرده است. حال از اين لشكر كوچك نوبت جنگیدن خود اين فرمانده شده است، او به میدان نبرد رفت. ديگر كسي برایش باقی نمانده بود، باید خودش تنها میجنگید یا اسارت را میپذیرفت. او نبرد را ادامه داد، گرد و خاك ميدان رزم بلند شده است. چكاچك شمشير و صداي زوزه تير و پرتاب سنگ به وسط ميدان ميآيد. لذا نحوه جنگيدن به خوبی در آن گرد و خاک و هیاهو ديده نميشود. از هلهله و شادي يك طرف معلوم شد كه كار تمام شده، فرمانده بر زمین افتاده است. حالا چه كسي بايد برود بالاي سر جنازه شهيد و او را بياورد؟ عباسش ديگر نيست كه اين كار را بكند، قاسمش ديگر نيست كه اين كار را بكند، علياكبرش هم نيست، عون و جعفر، زهیر و قین و جون نه هيچكس نيست. سجادش است که به سختی بیمار است. كي بايد شهید را به عقب تخليه بكند؟ كي پیکر شهید را شناسايي بكند؟ يكي هست كه بايد شناسايي بكند. خواهرش زينب بايد بيايد و اين فرمانده را شناسايي كند. با چي شناسايي كند؟ آری؛ از صورت و چهرهاش میشود او را شناخت، ولی این پیکر که سر بر بدن ندارد که شناسایی شود؛ ولی انگشتری داشت، با آن میشود شناسایی کرد این پیکر را. آری با انگشتر ميتوان شناسايي كرد، اما انگشتش را با انگشتر بريدند و بردهاند. پس از روی لباسش باید شناخته شود. آری؛ با لباسش ميتوان او را شناسايي كرد. اما لباسش زير سم اسب لهيده است و قابل شناسايي نيست. چگونه او را شناسايي كنند؟ سر ندارد، انگشت ندارد، لباسش آنگونه است، بدنش قطعه قطعه است، چطور خواهرش زينب بايد برادرش را شناسايي كند؟
تا نسيم از قتلگه بوي حسين آورد و گفت
اين كشته فتاده به هامون حسين توست
اين صيد دست و پا زده در خون حسين توست
السلام علي الحسين و علي علي بن الحسين و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين. جميعاً و رحمه الله و بركاته.
جهت علو درجات شهدا، شادي روح حضرت امام، طول عمر باعزت و سلامت براي رهبر فرزانه انقلاب، امام خامنهاي، صلوات.
منبع: جرا و چگونه باید از جنگ بدانیم، آراسته، ناصر، 1391، ایران سبز، تهران
انتهای مطلب