میتران در دیدار با حسنی مبارک در نوامبر 1982 متعهد میشود که هواپیماهای سوپر اتاندارد که مورد درخواست دولت عراق برای شروع جنگ نفتکشها بود را به این کشور تحویل بدهد. همچنین، میتران گفته بود: «ما نمیخواهیم عراق بازنده این جنگ باشد. باید همان تعادل دیرینه، میان ایران و اعراب حفظ شود.» (طالع،92:1389) در کنار سیل کمکهای صادره به عراق طی سالهای 1982 تا 1985 فرانسه و آمریکا در دو مرحله 60 و 95 میلیون دلار در اختیار عراق قرار دادند.(خبرگزاری جمهوری اسلامی- نشریه ویژه، مورخههای: 28/10/1363 و 10/11/1363) عراقيها يك قرارداد 5/6 ميليارد دلاري تحت عنوان "پروژه فاو" با سه شركت خصوصي فرانسوي امضاء كردند. عراقيها پيش بيني كرده بودند كه طي سه مرحله، از ساخت هواپيما و صنعت فضايي برخوردار شوند و به جاي تعمير و ارائه خدمات به ميراژهاي اف-1 در فرانسه، در كشور خود به اين كار اقدام نمايند.
همچنين، عراقيهاي اميدوار بودند با احداث كارخانه هواپيماسازي "سعد 25" و با انتقال تكنولوژي، هواپيماي آموزشي آلفا جت 134، محصول مشترك آلمان و فرانسه را توليد كنند. عراق در مرحله پاياني ميتوانست هواپيماي ميراژ 2000 اس را به عنوان بمبافكن جديد كه در ارتفاع پايين پرواز ميكرد و دستگاه رادار آن ميتوانست دفاع هوايي را گمراه كند، توليد كند، افزون بر اين، فرانسويها در ساخت رآكتور اتمي و فراهم كردن زمينه دستيابي عراق به سلاح اتمي نقش برجستهاي داشتند.[1](دروديان،1387: 29)
كمكهاي نظامي انگليس
رونق ناگهاني بازار عراق براي صنايع ابزار سازي انگليس نيز كارساز بود. براساس برآورد انجمن تكنولوژي ابزارهاي ماشين (MTAA)، فروش ابزار ماشين انگليس به عراق از 9/2 ميليون دلار در 1987 ميلادي به 5/31 ميليون دلار در سال 1988 ميلادي افزايش يافت. از سوي ديگر برخي از كارخانههاي انگليس در پي فروش سلاح به عراق سودآور شدند و حتي در سال 1988 ميلادي فروش اين اقلام به 2/1 ميليارد دلار رسيد. هم زمان، انگليسيها دفتر خريد ايران در خيابان ويكتورياي لندن را از طريق سازمان اطلاعاتي Mi-5 كنترل كرده و اطلاعات آن را در اختيار عراق قرار ميدادند.(تيمرمن، 490:1373)
ميزان كمكهاي آلمان به عراق
آلمانها همانند فرانسه و انگليس تجهيزات نظامي فراواني در اختيار عراق قرار دادند. فناوري آلمانها در زمينه توليد سلاحهاي شيميايي و موشكي بيش از ساير بخشها به كار گرفته شد. آلمانها مانند فرانسويها نوعي اتحاد راهبردي با عراق داشتند، اما اين اتحاد با موانعي روبرو بود. آنها نميتوانستند روابط خود را كاملاْ علني سازند. يكي از دلايل پنهانكاري آلمانها، جلوگيري از خشمگين شدن ايران بود، زيرا شركتهاي آلماني روابط اقتصادي نسبتاْ گستردهاي با ايران داشتند و مايل نبودند بر اثر افشاي كمكهاي آلمان به عراق، اين روابط دچار آسيب شود. در اين حال، آلمانها در چارچوب سياستهاي خود و با هدف كاهش خشم صدام نسبت به روابط بازرگاني آلمان با ايران، صادرات خود را در سال 1988 ميلادي نسبت به سال قبل با جهش چشمگيري ادامه دادند.(تيمرمن، 318:1373)
در چهار حوزه كليدي شيميايي، كالاهاي ساخته شده، ماشينهاي سنگين و كنترل ابزار دقيق ماشيني و ابزارهاي علمي، فروش آلمان به عراق در فاصله يك دوره 12 ماهه، دو برابر شد. ارزش فناوري پيش رفته آلمان به عراق از 8/374 ميليون دلار ميلادي به 8/826 ميليون دلار در سال 1988 ميلادي رسيد. بخشي از كارخانههاي آلمان نيز به صورت انحصاري، سلاحهاي مورد نياز صدام را ميساختند. به گزارش مجله «اشپيگل»[2] چاپ آلمان، در تأسيسات شيميايي كه شركتهاي آلماني در سامره ساخته بودند، مواد شيميايي بسيار مرگبار "تابون ولاست" توليد شد. كارشناسان آلماني همچنين متوجه شدند سه كارخانه فروخته شده به عراق قادر به توليد اسيد سيانيدريك غليظ و فشرده ميباشند.(دروديان،31:1387. به نقل از روزنامه جمهوري اسلامي: 1/7/69)
منبع: مواضع آمریکا در جنگ تحمیلی، عسگری، شاداب، 1393، ایران سبز، تهران
1- كردزمن دركتاب خود، پاپان دوره زماني مورد نظر را اعلام نكرده، ليكن به احتمال زياد، سال 1367 مورد نظر بوده است.
2 – Spigel.
انتهای مطلب