به عنوان مثال در سال 1358رويدادهاي كه تحت عنوان «دفاع از صيادان» رخ داد، مجموعه اقداماتي بود كه اعضاي اين گروهك در آن نقش فعال داشتند.[1]
در مهرماه سال 1358، خيابانهاي شهر بندرانزلي شاهد بحثهای سیاسی بودند. این در حالي بود كه هنوز جبههگیری علنی گروهکها تحقق نيافته بود. درگیریها در گنبد و خرمشهر پايان يافته ليكن، فعاليت ضدانقلاب كردي در کردستان افزايش يافته بود. مدتي قبل از شروع درگيريها، مسأله صید به عنوان يك مبحث جدي در سطح شهر مطرح گرديده و ساير موضوعات شهري و اجتماعي را تحتالشعاع قرار داده بود. برابر توافقات شیلات با صیادان آزاد، مقرر شده بود تا آنها از تاریخ 25 مهر به بعد جهت صید به دریا بروند. اين موضوع كه مصداق اعمال قانون بود، براي صیادان آزاد که در گذشته بدون هیچگونه محدودیتی این کار را انجام میدادند، نارضایتی ایجاد مینمود.
در مورخه 20/7/58 صیادان شیلات، براي صید به دریا میروند. اين اقدام، باعث بروز اعتراضاتی بین صیادان آزاد و شیلات ميشود. در ادامه، «ستوان دوم خالدي» فرمانده پاسگاه ژاندارمري فريدون كنار به اتفاق تعدادي از مأموران پاسگاه توسط صيادان غيرمجاز به گروگان گرفته شدند كه با مداخله فرماندهان گروهان و افراد كمكي نامبردگان آزاد گرديدند.(نقل از گزارش وضعيت روزانه ارتش جمهوري اسلامي ايران در مورخه 20/7/1358) در روز 22 مهر ماه صیادان آزاد در دریا تورهای شیلات را پاره نموده و در مورخه 23 مهرماه به عنوان اعتراض در جلو شیلات تجمع نمودند که پس چند ساعت جلوی تعدادی از ماشینهای شیلات که از صیدگاهها ماهی برای شیلات آورده بودند گرفته و ماهیهای آنها را به خیابان ریختند.
حراست شیلات به منظور جلوگیری از این کار دخالت نموده و تیراندازی هوایی انجام ميدهد لکن، برای پراکنده کردن آنها موفقیتی به دست نمیآورد. لذا، پس از چند ساعت از سپاه کمک میخواهد تعدادی از برادران پاسدار از مقر سپاه به شیلات رفته و در محوطه شیلات مستقر میشوند. تحریکات اعضاي گروهكها شدت مييابد، مستندات حاکی از برنامهای هماهنگ شده قبلي برای درگیریها بوده تا جو شهر متشنج گرديده و هجوم افراد تحریک شده به شیلات شروع شود. اغتشاش گران، ساختمانهای کنار جاده و بعضی از ساختمانهای شیلات را آتش میزنند. این حرکات و درگیری تا نزدیک غروب ادامه داشته است. جو شهر کاملاٌ متشنج شده بود و برادران سپاه پاسداران به همراه كاركنان نيروي دريايي ارتش وارد صحنه شده و با مهاجمين درگير ميگردند.
يگان تكاور نيروي دريايي ارتش، كمكهاي لازم از قبيل خودرو آتش نشاني، پزشك، آمبولانس و دارو را ارائه نموده و مجروحان را در بيمارستان منطقهاي بستري و مداوا مينمايد. همچنين، به اين يگان در ارتباط با تقويت سپاه پاسداران انزلي دستورات لازم ابلاغ ميگردد. فرداي آن روز عدهای از اشرار به طرف سپاه هجوم آورده که تیراندازی هوايی باعث پراکنده شدن جمعیت به طور موقت ميگردد. درگيريها به شهرباني شهر نيز منتقل ميگردد. در اين درگيري، تعدادي از برادران پاسدار که به سمت پل انزلی حرکت مینمودند، از پشت سر هدف تیراندازی گروهکها قرار گرفته و عدهاي از آنها شهید یا مجروح شدند. این دسته، از تكاوران نيروي دريايي ارتش تقاضاي كمك نموده و به پادگان نیروی دریایی رفته و در ادامه، با یک دستگاه مینی بوس شهر را ترک نموده و به طرف رشت حرکت میکنند.(نقل از گزارش وضعيت روزانه ارتش جمهوري اسلامي ايران در مورخه 24/7/1358)
فردای آن روز 25/7/76 مسیرهای خروجی انزلی توسط برادران پاسدار بسته و تعدادی از مهاجمين را دستگیر مینمايند. دولت موقت، اعلام مینمايد كه بایستی همه افراد مهاجم دستگير شده، آزاد گردند. به اين ترتيب، بلوا در بندرانزلي نيز با تفوق و برتري كاركنان ارتش و سپاه بر اعضاي گروهكها و اشرار به پايان رسيده و امنيت برقرار ميشود. در ادامه اين وضعيت، از سوي استاندار گيلان براي كمك به نيروهاي عمل كننده در رشت و انزلي، به يك گردان از نيروي زميني مستقر در منجيل، اعلام آماده باش ميگردد تا در صورت بروز مجدد حوادث، وارد عمل شوند.
تخلف عراق؛ تعامل با گروهكهاي تجزيه طلب
همانگونه كه قبلأ نيز توضيح داده شده بود، اصليترين علت تن در دادن حكومت بعث عراق به قرارداد الجزاير، رهايي از جنگ با ایران و درگيري با احزاب كردي آن كشور بود. بر اين اساس، رژيم بعث عراق تحت شرايطي كه مدت زمان زيادي از انعقاد و اجرائي نمودن قرارداد 1975 الجزاير نگذشته بود و به طور كامل از مفاد آن مطلع و به تعهدات طرفين اشرافيت كامل داشته و به خوبي مطلع بودند كه براساس مفاد اين قرارداد، متعهد به جلوگيري از هرگونه فعاليت گروههاي تجزيه طلب كه باعث به وجود آوردن آشوب در مناطق و شهرهاي مرزي ايران ميگرديد، هستند، ایجاد تحریک و تعامل با گروهکهای تجزیه طلب را آغاز نمودند.
در صورتیکه، بند سوم از اصول اصلي قرارداد الجزاير به روشني به اين مهم پرداخته و اشعار ميدارد: «طرفین متعهد ميشوند که در مرزهاي خود کنترل دقیق و مؤثري به منظور قطع هرگونه رخنه و نفوذ که جنبه خرابکارانه داشته باشد، اعمال کنند.» ليكن، ما شاهد آن هستيم كه در فاصله زماني كوتاهي از اين واقعه، گروهكها و احزاب آنارشيستي ديگري در اين حوزه سر برافراشته و در صحنه سياسي تعدادي از استانهاي مرزي ظهور نمودند كه اگر چه داراي گرايشات و تمايلات چپي بودند، ليكن با هر دو قطب سياسي جهان در ارتباط مستمر بودند. اين احزاب و گروهكها كه هويت نظام را نميپسنديدند و تنها به دليل مشروعيت و مقبولیت وسيع نظام جديد، به پذيرش آن تن داده بودند، در نبود قدرت مسلح منسجم مركزي كه داراي اقتدار و مشروعيت لازم و كافي براي برقراري تام و تمام حاكميت جديد باشد و سرانجام، ضعف دولت موقت و نابسمانی در تصمیمات سیاسی، زمينه مناسب براي تحرك و توسعه مخالفت خويش يافته و خيلي زود و با تحريك كشور عراق، گرايش و هويت «نظامي» را به دعاوي و مشخصه سياسي خود افزوده و تهديدات جدي را به خصوص در حوزه نظامي، متوجه دولت انقلابي و نوپاي ايران اسلامي نمودند.
تهديدها و ضعفهاي اشاره شده، ظرفيت انقلابي وافر هواداران نظام جديد و نيرومندي و قوت مشروعيت انقلاب را در پي داشت. اين قوت، در سطح كشور و در بخشهاي مختلف، مشكلات متعدد مبتلابه حكومت انقلاب اسلامي را حل ميكرد. اما، در مناطقي چون كردستان و در حد كمتر آذربايجان غربي، گنبد و خوزستان، شرايط ويژه و انقلابي حاكم بر كشور با وضعيت خاص محلي تركيب شده و بحرانهايي پديد آورد كه اولين فشارها و بحران و نيز اولين تجربههاي نظام جمهوري اسلامي ايران براي بقاء و تثبيت محسوب ميگردند. به عنوان آخرين موضوع نيز، يادآوري اين مطلب الزامي بنظر ميرسد كه تمامي حركات اين احزاب و گروهكهايي كه در منطقه غرب كشور به شرارت مشغول بودند، با هماهنگي مستقيم و در راستاي تأمين خواستههاي حكومت بعث عراق بود.
منبع: مواضع آمریکا در جنگ تحمیلی، عسگری، شاداب، 1393، ایران سبز، تهران
1- گروهك منافقين با هدایت «فاضل مصلحتی» معروف به «فاضل البصام» در تدارک ماجرای شیلات و درگیریهای بندرانزلی نقش اصلی را داشت. نقل از تحلیلها و گزارشهای درون سازمانی و خلاصه پروندهها … از ماجرای بندرانزلی؛ پيدائي تا فرجام، ج 1: 116.
انتهای مطلب