جنگي كه عراق عليه ايران اسلامي آغاز كرد داراي ويژگيهاي مهمي است كه آن را نسبت به ساير جنگهاي سده اخير متمايز ميكند و اهميت پژوهش و بررسي پيرامون آن را دو چندان ميگرداند. اين جنگ با اقبال عمومي شرق و غرب آغاز شد و سكوت كشورهاي با نفوذ در آغاز جنگ، در واكنش به هيچ يك از جنگهاي يك قرن اخير، سابقه نداشت. به طور معمول، در هر جنگي به ويژه پس از جنگ جهاني دوم، هر يك از دو ابر قدرت جانب يك طرف مناقشه را ميگرفتند و در برابر يكديگر صف آرايي ميكردند اما جنگ عراق و ايران از اين قاعده مستثني بود. عراق در جنگ از انواع نظرات مشورتي و توصيههاي كارشناسان نظامي غرب بهرهمند بود. تقريباً هم شرق و هم غرب، انواع تاكتيكهاي رزمي جديد و پيشرفته را در عمليات آفندي و پدافندي در اختيار عراق گذاشتند. عراق آنها را در جنگ بكار گرفت. آرايش نظامي ايران، به طور شبانه روز عكس برداري شده و در اختيار عراق قرار ميگرفت. از زماني كه ماهوارهها كاربرد نظامي پيدا كردهاند، اين نخستين باري بود كه به طور گسترده از عكسهاي ماهوارهاي براي حمايت از يك طرف جنگ، استفاده ميشد. در اين جنگ، طيف وسيعي از كشورهاي كوچك و بزرگ در پشت سر عراق قرار داشتند. چنين جبههاي در نيم قرن اخير پس از جنگ جهاني دوم نيز سابقه نداشت.
از همه مهمتر آنكه عراق، با حمايت سياسي، نظامي و اقتصادي غرب و شرق به نمايشگاهي از سلاحهاي پيشرفته شوروي سابق، آمريكا، فرانسه، انگلستان، آلمان، برزيل، شيلي، روماني و يوگسلاوي تبديل شد. بعد از جنگ جهاني دوم، در كمتر كشوري تسليحات نظامي پيشرفته، مدرن و حتي راهبردي روسي و آمريكايي تواماً ديده ميشد، چرا كه هر دو كشور واهمه داشتند مبادا اسرار فناوري نظامي يكديگر، به دست طرف مقابل بيفتد. در يك قرن اخير سابقه نداشته است كه كشوري درجنگ، به اندازه ارتش عراق و به طور گسترده و مكرر از سلاحهاي شيميايي استفاده كند. حتي هيتلر نيز در جنگ جهاني دوم با چنين وسعتي از سلاحهاي شيميايي استفاده نكرد. نكتة مهمتر آنكه سازمان ملل و شوراي امنيت، با وجود اين كه عراق با صراحت و آشكارا قوانين بينالمللي را نقض كرده بود، 6 سال و 10 ماه (نزديك به 7 سال) به طور جانبدارانه از محكوميت متجاوز و پذيرش شرايط اصولي ايران سرباز زد. بيترديد نقش دولت ايالات متحده در زواياي تاريك و پنهان اين جنگ، بسيار تعيين كننده و مؤثر ميباشد.
سير تحولات دو كشور از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران تا پايان هشت سال دفاع از سرعت چشمگير و غير منتظرهاي برخوردار است كه باعث ميگردد نقش آمريكا به عنوان يكي از عوامل تحريك كننده در شروع جنگ، حمايت كننده در مدت جنگ و مداخله جويانه در پايان جنگ به نفع عراق و عليه ايران اسلامي به عنوان واقعيتي اثبات شده و غيرقابل انكار تلقي شود و در اين بخش به روابط آمريكا و عراق در دهههاي 50 و 60 هجري شمسي پرداخته خواهد شد.
روابط آمريكا با بعثيها
آمريكا، در نيمه دهه 50، حكومت پادشاهي عراق را در آن دوران به تأسيس پيمان بغداد كه به عنوان محور هم پيمانان آمريكا و مخالف كمونيزم بود، ياري داد. هنگامي كه در سال 1958 يك حكومت جمهوري چپگرا با پشتيباني حزب كمونيست عراق بر سركار آمد، تمام بعثيها و ايالات متحده با آن مخالفت كردند و سرانجام، بعثيها و همپيمانان خود در فوريه 1963 توانستند آن حكومت را سرنگون و يك كشتار خونين در ميان حزب كمونيست عراق به راه بياندازند. عليصالح السفيري رهبر كودتاي بعث، درباره نقش ايالات متحده گفت: «ما به وسيله يك قطار آمريكايي وارد حكومت شديم.» در اواخر سال 1963 بعثيها از حكومت بركنار شدند و در سال 1968 مجدداً بازگشتند و به طور كامل زمام امور را در دست گرفتند، گزارشهايی مبني بر نقش آمريكا در اين كودتا نيز وجود داشت و اين تحت شرايطي است كه روابط اين دو كشور از سال 1967 به دليل وقوع جنگ شش روزه اعراب و رژيم صهيونيستي قطع شده بود.(بنياد حفظ آثار و ارزشهاي دفاع مقدس– روزنامه السفير، 1980/7/23)
مناسبات حزب بعث و آمريكا در سال 1970 به دليل آنكه سازمان CIA يك نقش جديدي را براي خود در عراق تعريف كرده و از طريق حكومت پهلوي و طي يك عمليات مخفي بزرگ اقدام به كمك رساني به كردهاي مخالف حكومت عراق نمود، رو به سردي رفت. هدف از اجراي اين عمليات كه با اعمال يك سري فشارهاي منطقهاي توأم شده بود، وادار نمودن دولت بغداد براي پاسخ بيشتر به درخواستهاي ايران در ارتباط با اختلافات و مشكلات مرزي بين دو كشور و همچنين، وادار ساختن عراق به تجديد نظر در مواضع خود و مناسباتش با واشنگتن بود.
گشايش دفتر نمايندگي و حفظ منافع
در سال 1972 و تنها دو هفته پس از امضاي معاهده دوستي ميان عراق و شوروي، دفاتر حفظ منافع دو كشور آمريكا و عراق در واشنگتن و بغداد گشايش يافت. آمريكا از اين سال تا اواسط جنگ ايران و عراق در بغداد فقط يك دفتر حفاظت منافع با 14ديپلمات داشت. در نوامبر 1984 آمريكا رسماً سفارت خود را در كشور عراق باز كرد و به اين ترتيب بعد از گذشت 17 سال از قطع روابط ديپلماتيك بين دو كشور عراق و آمريكا، اين دو كشور مجدداً شروع به برقراري مناسبات سياسي كردند. علي رغم كاهش حجم مبادلات تجاري كه در اثر تحريم آمريكا بر عراق، به واسطه قراردادن نام كشور عراق در ليست پنج كشوري كه طرفدار تروريستهاي بينالمللي هستند، مبادلات فيمابين قطع نشده و حتي پس از سه سال سير صعودي نيز به خود ميگيرد
منبع: مواضع آمریکا در جنگ تحمیلی، عسگری، شاداب، 1393، ایران سبز، تهران
انتهای مطلب