خانه خورشید
علیرضا حکمتی
ای آنکه از قبيل کاج و صنوبری
همصحبت پرنده و بال کبوتری!
سمت نگاه من، همه درهای بسته است
برگرد و با نگاه خودت، بازکن دری
سهم تو شد؛ «رهیدن» و «پرواز» و «آسمان»
سهمم بجز «قفس» نشده سهم دیگری
هر شب هوا، تلاطم زخم و دوبیتی است
هر شب که میوزد به گلو؛ داغ خنجری
اینجا که من به حسرت فانوس ماندهام
در جادههای وحشتی از نابرادری
با من بگو پرنده روشن! بگو بگو
آیا مرا به خانه خورشید میبری؟
منبع: هفتمین فصل غزل ، مجموعه شعر دفاع مقدس ، 1376، بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس
انتهای مطلب