علل حضور نیروهای فرامنطقهای در خلیج فارس(2)
مرحله سوم
مرحله سوم دخالتهای آمریکا در جنگ تحمیلی را میتوان متعاقب فتح فاو توسط رزمندگان ایرانی مورد تحلیل قرار داد. حمله به اماکن غیرنظامی و شهرها از طرف عراق و شرایط جبههها، ایران را ناگزیر ساخت که با تغییر استراتژی جنگی، در مورخ 20/11/1364 عملیاتی را در منطقه "فاو عراق" اجرا نماید. پاتکهای عراق در این عملیات 75 روز بدون وقفه به طول انجامید و هواپیماهای آواکس آمریکا اطلاعات نظامی را به عراق میدادند.
عراق در تلاشی بدفرجام برای بازپسگیری فاو از سلاحهای شیمیایی علیه ایرانیها استفاده کرد. تیم تحقیق سازمان ملل با بررسی جنازه هفتصد ایرانی پی برد که آنها در پی استنشاق گاز خردل و اعصاب جان باختند.
ستوان ریک فرانکونا (از افسران اطلاعاتی آمریکا) در بازدید از منطقه فاو گزارش کرد: عراقیها چنان منطقه را آلوده کرده بودند که بعضی افسران عراقی از ترس انتقال این آلودگی توسط باد در پی ایمنیسازی خود با انواع تزریقات بودند."
سرانجام ارتش عراق با ناامیدی از بازپسگیری منطقه عملیات، حملات خود را متوقف ساخت. فتح فاو گذشته از آثار و نتایج برجسته نظامی و سیاسی که در پی داشت، قرارداد 1975 الجزایر را تثبیت کرد؛ ولی رویارویی مستقیم آمریکا با ایران را نیز به همراه آورد و در دنیای غرب و منطقه این نگرانی بهوجود آمد که ایران در جنگ برنده خواهد شد. والتر لنگر (یک افسر اطلاعاتی آمریکا) که گفته میشود به عراق رفته بود، اینگونه میگوید: "استفاده از بمبهای شیمیایی آنقدر مهم نبود، امر مهم پیشرفت نیروهای ایرانی در شبهجزیره فاو و صدور انقلاب به کویت و عربستان سعودی بود که باید متوقف میشد".
از این زمان، آمریکا با آهنگی مضاعف به تسریع کمکهای همهجانبه سیاسی، اقتصادی، تکنولوژیکی و مالی پرداخت. حتی در شانزدهم مارس 1988، وقتی که نیروهای عراقی حمله شیمیایی خود را علیه مردم کردستان آغاز کردند و این حمله در حلبچه عراق بیش از پنج هزار نفر کشته به جا گذاشت، دولت واشینگتن در طی این عملیات آرام بوده و هیچ اقدامی نکرد و حتی به نحو مضحکی، قصد داشت تا سرزنشها از عراق به سمت ایران تغییر جهت نماید. گفته میشود که داستان اخیر "در پنتاگون جعل شده است." یک سند غیر طبقهبندی شده وزارت خارجه آمریکا میگوید که "دیپلماتهای آمریکا رهنمودهایی دریافت کردند که تا این داستان جعلی را به متحدین آمریکا القا کنند و از توضیح جزئیات خودداری نمایند."
در حالی که به درخواست کمیته روابط خارجی سنای آمریکا، یک هیئت آمریکایی با سفر به ترکیه، «کاربرد سلاحهای شیمیایی عراق علیه اکراد این کشور را تأیید کرد.»
قبلاً نیز جرج شولتز (وزیر خارجه وقت آمریکا) با بیاهمیت خواندن اتهامات علیه عراق، استدلال میکند که مصاحبه با چند کُرد در ترکیه یا جاهای دیگر اتهامات علیه دولت صدام حسین را قطعاً تأیید نمیکند.
در حالی که در سال 2003، بعضی از دولتمردان آمریکایی این حمله وحشیانه عراق را یکی از دلایل حمله به عراق و سقوط صدام در سال 2003 میدانند.
چهار ماه پس از کشتار در کردستان عراق، "کمپانی بکتل" قرارداد ساخت تأسیسات پتروشیمی را با عراق امضا کرد. این کارخانه قادر به تولید مواد لازم بمبهای شیمیایی میباشد. در هشتم سپتامبر 1988، سنای آمریکا قانون منع کشتار جمعی را تصویب کرد که میتوانست باعث تحریم و منع صادرات به عراق گردد. دولت ریگان این مصوبه را ناقص و غیر قابل اجرا خواند و با آن مخالفت کرد. کاخ سفید با نفوذ خود این قانون را معلق کرد. هر چند که پس از تصویب نهایی از اجرای آن خودداری کرد.
یک مأمور اف. بی. آی در اگوست 1989 در بازرسی یکی از شعبات بانک ایتالیایی در آتلانتا، مقدار زیادی مدارک جعلی و تقلبی وامهای تضمینی و وامهای پنهانی به عراق که میلیاردها دلار ارزش داشت، کشف کرد. مدیر شعبه این بانک در آتلانتا، "کریس دروگال" کسی بود که از این وامهای تضمینی کشاورزی استفاده میکرد و آنها را در جهت خرید اسلحه و مهمات مصرف مینمود .
در دوم اکتبر 1989، رئیسجمهور آمریکا (جرج بوش پدر) سند محرمانه «تصمیم امنیت ملی 26» را امضا کرد که در آن آمده است: "روابط عادی آمریکا و عراق در جهت منافع طولانی مدت منطقه در حفظ ثبات خلیج فارس و خاورمیانه خواهد بود. آمریکا باید با ارائه کمکهای اقتصادی و سیاسی به عراق باعث تأثیر در رفتار عراق و افزایش نفوذ در آن گردد. ما باید دنبال کننده آن شرایطی باشیم که شرکتهای آمریکایی جهت بازسازی عراق بتوانند در آن مشارکت داشته باشند."
مرحله چهارم
در مرحله چهارم، وقتی ایالات متحده حمایتهای قبلی از عراق را کافی ندید، به دخالت مستقیم نظامی علیه ایران مبادرت کرد. این دخالت به بهانه امنیت کشتیرانی در خلیج فارس صورت میگرفت، در حالی که بخش اعظم ناامنی در خلیج فارس از سوی عراق ناشی میشد نه ایران. در این مرحله، آمریکا ضمن تشدید حمایتهای قبلی از عراق، برخی سکوهای نفتی ایران را نابود کرد و با نیروی دریایی ایران نیز برخورد نظامی پیدا کرد. حتی با ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران برفراز خلیج فارس عزم خود را در حمایت نظامی از عراق به دولت ایران نشان داد. در این رابطه، سام نان (سناتور اسبق آمریکا) اعتراف کرده است که هفتاد درصد ناامنی در خلیج فارس از طرف عراق بود، در حالی که آمریکا نوک پیکان حمله را متوجه ایران کرده است.
در پایان جنگ ایران و عراق، آمریکا میدانست که چه هیولایی از صدام ساخته است؛ از اینرو در نتیجه حوادث حمله به کویت، اشغال نظامی عراق در سال 2003 و نهایتاً در لحظات پایانی سال 2006 بسیاری از حرفهای ناگفته از دخالتهای آمریکا در جنگ تحمیلی با اعدام صدام به گور برده شد.
منبع: دریاسالار، دریاداردوم ستاد عبدالله معنوی رودسری ، 1398، ایران سبز، تهران
انتهای مطلب